گروه سیاسی: مولوی عبدالحمید، در خطبههای نماز جمعه ۹ دی ۱۴۰۱ امروز اهل تسنن زاهدان، اتهام «تجزیهطلبی» به اقوام ایرانی را مردود دانست و خاطرنشان کرد: اگر تجزیهطلبی پیدا شود اولین مخالفش ما اقوام بلوچ، کرد، فارس و عرب و ترکمن، ترک، لر، گیلکی و سایر اقوام ایرانی هستیم.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، مولوی عبدالحمید در ابتدای سخنانش با تأکید بر ضروریبودن کسب علم برای زنان، تصریح کرد: «علم همانطور که برای مردان حیاتی و ضروری است، برای زنان هم ضروری است. اشتباه بزرگی است که کسی فکر کند زنان تنها برای پرورش فرزندان و نگهداری خانه آفریده شدهاند. اینها جایگاه زن را پایین آوردهاند. زنان میتوانند دانشگاه و حوزهها را نگهداری کنند، میتوانند نویسنده و دانشمند باشند و به جهانیان علم برسانند. خداوند به زنان استعداد داده است. باید برای زنان زمینه فراهم شود و حقوق و کرامت آنان باید رعایت شود.» امام جمعه اهلسنت زاهدان افزود: «از مادر شهید خدانور لجهای، از شهدای زاهدان که جهانی و بینالمللی شد، پرسیدند خدانور چه عملی داشته است. گفتند خدانور با من محبت زیادی داشته و دست و پای من را میبوسیده است و گفته آرزوی شهادت دارم. این حرمت مادر است. زنان در جامعه محبوبیت دارند. بسیاری از پدران و همسران و فرزندان آمادهاند بمیرند ولی کسی آسیبی به زنان نرساند.»
اعتقادی به بودن روحانیون در رأس کار ندارم / نه قدرتطلبم و نه به دنبال شهرت
مولوی عبدالحمید در ادامه گفت: «حرفهایی که من در اینجا میگویم، صرفا در جهت ادای رسالت است و من خیر همه مردم ایران را میخواهم. خیر دولت و ملت را میخواهم. این حرفها را اگر به حکومت میگویم هم در جهت خیر است و اگر به ملت هم چیزی میگویم در جهت دفاع از حقوق ملت و در جهت خیر است. بنده هیچ غرض شخصی ندارم.»
مولوی عبدالحمید درباره اتهاماتی نظیر «قدرتطلبی» و «شهرتجویی» خاطرنشان کرد: «با اینکه ما حامی جمهوری اسلامی بودهایم و همیشه در انتخابات و صحنههای دیگر حضور داشتهام، این را مسئولان میدانند که تا به حال هیچچیزی از جمهوری اسلامی نخواستهام. زمانی گفتند به امامان جمعه ماشین میدهیم و به شما هم ماشین میدهیم و بهایش را میگیریم. من گفتم من ماشین شما را سوار نمیشوم. کسانی که خیال میکنند من قدرتطلب یا به دنبال شهرت هستم، بدانند که چنین نیست. آرزوی من دو چیز است؛ یکی آبادی دنیای مردم و رسیدنشان به آزادی و عدالت است که حق مردم ایران است. این مردم حق دارند در دنیا عزت داشته باشند و سربلند باشند. دومی، آبادانی آخرت را برای مردم ایرانزمین آرزو دارم که مردم رضامندی خداوند را داشته باشند. من تنها آخرت را برای شما نمیخواهم و تنها دنیا را هم نمیخواهم. بلکه سعادت دنیا و آخرت مردم آرزوی بنده است.» امام جمعه اهلسنت زاهدان افزود: «من زندگی الآن خود را بر پادشاهی و هر درجهای در دنیا ترجیح میدهم و برای علما هم همین را میخواهم. معتقدم که عالم باید به شغل اصلی خودش برگردد. من اعتقاد به این ندارم که عالم بر رأس کار باشد بلکه معتقدم هرکس تخصصی دارد، در رأس کار باشد. اینجا عالمی خواست برای نمایندگی اقدام کند و ما گفتیم بگذار دانشگاهیان بیایند. فردا اگر آن دانشگاهی بد کند، به او فحش میدهند اما حرمت عالم باید در جامعه حفظ شود.»
عملکرد ما باعث شده برخی از زنان روسری بسوزانند
ایشان با انتقاد از به زندان انداختن زنان معترض، گفت: «از اینکه زنان را به زندان میاندازند، من تعجب میکنم. اگر کار در دست من بود، از این زنان یکی را در زندان نمیگذاشتم؛ مگر اینکه زنی جنایتی بکند که قابل بخشش نباشد نه اینکه زنی اعتراض کرده و روسری سوزانده است. ما زنان را وادار کردهایم روسری بسوزانند. برخورد مأموران گشت ارشاد با زنان مناسب نبوده است که آنها را هل میدادند و در ماشین میانداختند.» مولوی عبدالحمید با تأکید بر اینکه سوزاندن روسریها «عکسالعمل» اِعمال زور علیه زنان بوده، خاطرنشان کرد: «اعتقاد من بر این است که زنان ایرانی مخالف روسری نیستند بلکه برخورد ما سبب شده این عکسالعمل را نشان بدهند. زنان منزوی بودهاند و حقوقشان که مساوی با مردان است، رعایت نشده است. اگر شکم این زنان سیر بود، جیبشان پر از پول بود و در جامعه جایگاهی داشتند، هردستوری برای پوشش میدادید، بدون نیاز به پلیس، خودشان رعایت میکردند. وقتی بخواهیم چیزی را به زور اعمال کنیم، نتیجهاش همین میشود. خطاب من به یک جا نیست. همۀ حکومتهای دنیا باید این حکمت را رعایت کنند و دوراندیشی داشته باشند. اینکه چشمبسته تنها به قدرت و زورمان نگاه کنیم، درست نیست.»
اقتصاد ما با سیاست درست میشود
امام جمعه اهلسنت زاهدان مشکلات اقتصادی را نیز معلول مشکلات سیاسی برشمرد و اظهار داشت: «اگر دست من قدرتی میبود، یک زندانی سیاسی را در زندان نمیگذاشتم. اقتصاد ما با سیاست درست میشود. شما یک روز به من اختیار بدهید، من یک زندانی سیاسی نمیگذارم. فردای آن روز ببینید این اقدام چه تأثیری بر روی اقتصاد ما میگذارد.» ایشان از فشارها به قشرهای مختلف جامعه انتقاد کرد و گفت: «آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرموده که کسی که بر کودکان نکند و حرمت سالخوردگان را رعایت سالخوردگان نکند، از ما نیست. اما ما میشنویم که کودکان ده، دوازده ساله در زندان هستند. این کودکان را نصیحت کنید، آنان را زندان نکنید. گاهی برای بچهها احکامی سنگین صادر میشود. درحالیکه کودکان اگر جنایتی هم بکنند و حتی کسی را بکشند هم قتل عمد محسوب نمیشود و خطا بهشمار میرود. اینکه بچه را نگه میدارند تا بالغ شود و بعد اعدام کنند اشتباه است. فعل در زمان وقوع اعتبار دارد. بچهها باید مورد ترحم واقع شوند. چقدر بچه کشته شده است؟ این بسیار دردآور است. در همین روزها بچهای در بستک در اثر بیاحتیاطی مأموران کشته شده است و اینها دردآور است.»
در دینی که گذشت نباشد، در آن خیر نیست
مولوی عبدالحمید در خصوص فشارها به علما نیز بیان داشت: «علما را بازداشت و احضار نکنید. مسائلتان را با علما با گفتوگو حل کنید. در دینی که گذشت و مسامحه نباشد، در آن دین خیر نیست. خداوند به بندگانی که ترحم دارند، رحم میکند و به بندگان بیرحم خدا هم رحم نمیکند.» امام جمعه اهلسنت زاهدان افزود: «علمای تایباد و خراسان فقط بیانیهای دادهاند و عملی هم مرتکب نشدهاند اما این علما را احضار کردهاند. برای حرف نباید کسی را خواست. انتقادها را بپذیرید. این به نفع شماست. اگر انتقاد نباشد، استبداد میآید و جامعه اصلاح نمیشود. بندگان خدا از انتقادات استقبال میکنند. کسی که انتقاد سازنده و راهکار دارد، باید حرفش تحمل شود. اگر خواستهای مطرح میشود و کمبودی بیان میشود باید ضعفهای خودمان را ببینیم. بنده ضعف دارم، علما و دولتمردان و حاکمان همه ضعف دارند. ببینیم که ما چه ضعفهایی داریم. با مردم کنار بیاییم.» ایشان با اشاره به بازگرداندن هواپیمای حامل همسر و دختر علی دایی، ورزشکار محبوب ایرانی، گفت: «هواپیمای حامل خانواده علی دایی که یکی از نخبگان کشور و قهرمانهای ملی است از راه برگردانده شده است و این برای همه ما سخت بود. با دختر و همسر ایشان چکار دارید؟ همه حکومتهای دنیا باید دید وسیعی داشته باشند. اگر نگاهها تنگ باشند، مشکل ایجاد میشود.»
به خاطر عملکردها از اسلام گریزان نشوید
مولوی عبدالحمید در خصوص تفکیک عملکرد مسئولان و حاکمان از اصالت دین، اظهار داشت: «این نکته را من امروز عرض میکنم که مردم عزیز ایرانزمین، چه کسانی که داخل و چه کسانی که بیرون هستید، اگر از بنده ضعفی دیدید، نسبت به دین بدبین نشوید. اگر دین را میخواهید به زندگی محمد رسولالله و صحابه و اهلبیت نگاه کنید. از اسلام به خاطر عملکرد مردم امروز، چه مسئول و حاکم باشند و چه غیرحاکم، گریزان نشوید.» ایشان خاطرنشان ساخت: «هرجا بروید دینی بهتر از اسلام نمییابید. من گزارش شنیدهام که بعضی قرآن را از خانه جمع کردهاند و به مسجد بردهاند. با خدا به خاطر عملکرد بد فلان مسئول و فلان عالم قهر نکنید. هیچکدام از ما نماینده دین نیستیم که عملکرد من و امثال من باعث شود به دین بد نگاه کنید. با خدا ارتباط برقرار کنید. توصیه من این است که رابطه با الله قطع نشود. توصیه بنده همین است که تنها از الله استعانت بجویید و خدا را فریاد بزنید. اگر خدا را به فریاد بخوانید مشکلات مردم ایران سریع حل خواهد شد.»
قانون جمهوری اسلامی ضعفهای بزرگی دارد، اما به همین قانون ضعیف هم عمل نمیشود
امام جمعه اهلسنت زاهدان با گلایه از تبعیضها علیه همه ملت ایران، تصریح کرد: «مردم ایران چیزی جز عدالت و آزادی نمیخواهند. سال ۵۷ مردم ایران برای همین چیزها انقلاب کردند و اینها حق تمام انسانهای روی زمین است. نباید بین مرد و زن تفاوتی در حقوق باشد. در مذهب رسمی کشور هم نباید تبعیض باشد. حالا همۀ ایرانیها از تبعیض شاکی هستند. وقتی به یکی از بزرگان شکایت کردیم گفتند شیعیان هم شاکی هستند و ما گفتیم شیعیان هم حق دارند شاکی باشند. آنها هم علم و دانش کسب کردهاند اما در گزینشها به توانمندی نگاه نمیشود بلکه به این نگاه میکنند که چه کسی در مراسمات و راهپیماییها حضور داشته و همین کشور را به اینجا رسانده است.»
ایشان افزود: «قانون جمهوری اسلامی اگرچه عدهای میگویند مثل و مانند ندارد، ولی ضعفهای بسیار کلانی دارد که من اینجا آنها را نمیگویم اما به همین قانون ضعیف هم عمل نشده و عملکرد سلیقهای باعث این مشکلات برای کشور شده است. توصیه من به مسئولان آن است که جلوی حرف مردم را نگیرید. گاهی عدهای پیش ما میآیند و حرفهای تندی میزنند. من میگویم بگذارید حرفشان را بزنند. تجمع اعتراضی در عرف همه دنیا و در قوانین بینالمللی مجاز است. این اعتراضها نباید به خشونت، تخریب و توهین بکشد. جلوی این اعتراضها را نگیرید.»
اگر تجزیهطلبی پیدا شود، اولین مخالفش ما هستیم
مولوی عبدالحمید اتهام تجزیهطلبی به اقوام ایرانی را مردود دانست و تأکید کرد: «بعضیها گفتهاند که اینها تجزیهطلب هستند که این حرفها را میزنند. ما مخالف سرسخت تجزیه هستیم. اگر تجزیهطلبی پیدا شود اولین مخالفش ما اقوام بلوچ، کرد، فارس و عرب و ترکمن، ترک، لر، گیلکی و سایر اقوام ایرانی هستیم. ما همه برادریم و همۀ ایرانیها یکی هستند. امروز محبت خاصی در ایران پیدا شده است. ما با درد همه ایرانیان همدردی میکنیم. همه ایرانیان برای ما عزیز هستند. هر ایرانی حق انسانی دارد. ما باید حقوق بشر را رعایت کنیم. ما به انسانیت فکر میکنیم.» امام جمعه اهلسنت زاهدان در ادامه تصریح کرد که حتی غیرمسلمانان هم حقوق انسانی دارند و حتی اگر نسلهای گذشته مذاهبی مانند بهائیان هم مرتد شمرده میشوند، نباید این حکم را به نسل جدید تسری داد و در حق آنان تبعیض قائل شد. یکی نوشته بود که فلانی میگوید بهاییها مسلمان هستند. ما میگوییم بهاییها حقوق انسانی و حقوق شهروندی دارد و اگر کسی خدا را هم قبول نداشته باشد، حقوق انسانی دارد. اینکه در گذشته یکی از اسلام برگشته و به راه دیگری رفته یا ختم نبوت را انکار کرده، آن گذشته است و نسل جدیدی آمده که نمیتوان آنها را مرتد دانست.»
آرزوی ماست که سرمایههای ملی کشور به ایران برگردند
مولوی عبدالحمید درباره خروج سرمایههای انسانی از ایران و افغانستان اظهار داشت: «ما دیدهایم که حق بسیاری در کشور ضایع میشود و برخورد سلیقهای جای برخورد قانونی را گرفته است. آرزوی ما آن است که زنان و مردان تحصیلکرده و نخبه ایرانی که کشورهای دیگر را میسازند، به ایران برگردند و این کشور را بسازند. اینها سرمایههای ملی ما هستند که از دست ما رفتهاند. معتقدم که در افغانستان هم هرکس از کشور رفته باید برگردد و کشور را بسازد. باید چارچوب را به همان وسعت اصل اسلام برگرداند. ما باید نسبت به همه مهربان باشیم. دولتها باید برای ملتشان رحمت باشند و افتخار دولت آن است که تنگنظری نداشته باشد.» امام جمعه اهلسنت زاهدان در پایان با یادآوری اینکه سالهاست زنان در نماز جمعه این شهر شرکت دارند، از زنان خواست که در نماز جمعه و نماز عید حضور پررنگتری داشته باشند.
* گفتنی اینکه، پس از سخنرانی مولوی عبدالحمید و اقامه نماز جمعه در مسجد مکی زاهدان، مردم این شهر مانند هفتههای گذشته در خیابانهای اطراف تجمعهای اعتراضی برگزار کردند. معترضان با راهپیمایی در اطراف مسجد مکی، بار دیگر حمایتشان از مولوی عبدالحمید را اعلام کردند و شعارهای اعتراضی سر دادند. معترضان پارچهنوشتهای همراه داشتند که روی آن نوشته شده بود: «در ایران ما، پرسیدن از عدالت مثل سرب داغ است!»