گروه بین الملل: راوی آگراوال؛ سردبیر نشریه فارین پالسی در مقالهای نوشت: معنادارترین روند در سیاست جهانی برای سال ۲۰۲۳ روندی است که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. "جنوب جهانی" در هر عرصهای قابل مشاهدهتر و تاثیرگذارتر میشود. در نشست بزرگ آب و هوایی در سال گذشته توافق شد، صندوق "ضرر و زيان" برای کمک به کشورهای در حال توسعه ایجاد شود تا با آسیبهای ناشی از تغییرات آب و هوایی مقابله کنند.
بزرگترین رویداد ورزشی سال ۲۰۲۲ میلادی جام جهانی فوتبال مردان که در قطر برگزار شد، خود جزء اولینها محسوب میشد؛ چرا که نخستین باری بود که یک کشور عربی میزبان چنین رویداد مهم ورزشی بود و نخستین بار بود که یک تیم آفریقایی یعنی مراکش به مرحله نیمه نهایی صعود کرد. این مسابقات هم چنین برای تماشاگرانی از آفریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا که برایشان سفر به رویدادهای ورزشی در اروپا و آمریکای شمالی چالش برانگیز است، خاطره انگیز باقی خواهد ماند.
هم چنین، در نظر بگیرید که چگونه همزمان با آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین بسیاری از کشورهای در حال توسعه از مشارکت در تحریمهای علیه روسیه خودداری کردند. شایستگی اخلاقی چنین تصمیمی را میتوان و باید مورد بحث قرار داد. با این وجود، با کنار گذاشتن مقوله جنجال برانگیز و پر مناقشه اخلاق در سیاست خارجی، رهبران کشورها از هند تا نایروبی اعتماد به نفس فزایندهای را در دفاع از منافع استراتژیک خود به جای دفاع از منافع غرب نشان دادند.
جهان غیر غربی یعنی جنوب جهانی که مدتها نادیده گرفته شده بود یا اصطلاحا در استراحت به سر میبرد اکنون صدای خود را به گوش سایرین میرساند. این بخش از سیاره زمین که در مقایسه با غرب جوانتر است و سریعتر رشد میکند در مقابل تغییرات آب و هوایی نیز آسیب پذیرتر است و در حال تبدیل شدن به ذینفعی قدرتمند و قاطعتر در سیاست جهانی میشود. سیاستگذاران و صاحبان کسب و کارهای تجاری در غرب باید خود را با شرایط جدید سازگار کنند.
زمانی که نمایندگان جهانی در نوامبر گذشته به شهر تفریحی ساحلی شرم الشیخ مصر پرواز کردند در اولین اجلاس آب و هوایی سازمان ملل متحد در خاک یک کشور واقع شده در آفریقا از سال ۲۰۱۶ میلادی به این سو شرکت کردند. منطقه جغرافیایی برگزاری آن نشست تا حدودی فوریت رسیدگی به این موضوع را نشان داد: سازمان ملل آفریقا را آسیب پذیرترین قاره میداند قارهای که از کمترین امکانات برای مقابله با تغییرات آب و هوایی برخوردار است.
برای چندین دهه مذاکرات آب و هوایی مسیری ثابت را دنبال کرده است. کشورهای ثروتمند نیاز به کاهش انتشار جهانی آلایندههای کربنی را اعلام کرده اند. کشورهای در حال توسعه اشاره میکنند که برای تغییر به سمت منابع انرژی پاکتر به کمک نیاز دارند. مقدار بسیار کمی از پول وعده داده شده در نهایت تحویل داده شده است.
با این وجود، به نظر میرسید در سال ۲۰۲۲ میلادی چیزی تغییر کرده است. شاید این واقعیت عیان شد که در سراسر جهان به ویژه در جنوب جهانی تغییرات آب و هوایی به شدت در حال خارج ساختن سیستمها از تعادل هستند. بیش از ۱۷۰۰ نفر در پاکستان پس از ترکیب سمی خشکسالی، بارانهای موسمی بیش از حد و آب شدن برف هیمالیا جان خود را از دست دادند که منجر به غرق شدن یک سوم آن کشور در آب بر اثر وقوع سیل شد. در همین حال، شرق آفریقا بدترین خشکسالی خود را در دهههای اخیر تجربه میکند که ناشی از یک سال دیگر بارندگی ناکافی است. شاید پاندمی کووید به رهبران غربی آموخت که مشکلات در بخشی از سیاره زمین میتواند به سرعت بر کشورهای آنان نیز تاثیر بگذارد.
هر آن چه رخ داد اکنون شاهد درکی در میان رهبران جهان هستیم مبنی بر آن که "شما نمیتوانید چیزی را که از قبل در اینجا بوده متوقف سازید". تغییرات آب و هوایی در حال وقوع است. در نتیجه، جهان باید به کار بر روی کاهش انتشار گازهای گلخانهای و ایجاد استراتژیهای کاهش و انطباق مانند قبل ادامه دهد، اما اکنون باید به یک موضوع روشن و فعلی نیز رسیدگی کند. یعنی کمک به کشورهای در حال توسعه برای رفع آسیبهایی که تغییرات اقلیمی بر مردم آن کشورها وارد میسازد.
کشورهای ثروتمند غربی در نهایت برای ارائه کمک و پرداخت ضرر و زیان در نشست آب و هوایی تسلیم خواسته کشورهای جنوب جهانی شدند. اسکاتلند کشور میزبان اجلاس قبلی آب و هوایی در سال ۲۰۲۱ میلادی با وعده ۲.۲ میلیون دلاری برای پرداخت به تنهایی ایستاد. در نشست آب و هوا در مصر تعهد آن کشور به میزان ۵.۷ میلیون دلار افزایش داد. اتریش، بلژیک، دانمارک و آلمان با مبالغ مشابهی با اسکاتلند همصدا شدند. حتی ایالات متحده که مدتها نگران بود که چنین صندوقی مانع تلاش برای کاهش انتشار کربن شود با اهداف صندوق بین المللی ضرر و زیان موافقت کرد.
مذاکره کنندگان آب و هوا بخش عمده سال ۲۰۲۳ میلادی را صرف بحث در مورد این خواهند کرد که هر کشور باید چه مقدار پول تخصیص دهد و این پول باید در کجا تخصیص یابد. مسلم است که قلک ناکافی خواهد بود. تحقیقات نشان میدهند که تا سال ۲۰۳۰ میلادی کشورهای در حال توسعه ممکن است سالانه ۵۸۰ میلیارد دلار خسارت ناشی از تغییرات آب و هوایی متحمل شوند. کشورهای فقیر بودجه لازم برای ترمیم زخمهای اجتناب ناپذیر ناشی از تغییرات آب و هوایی را در اختیار ندارند. اکنون به نظر میرسد یک بحث بزرگ جهانی حل شده است: گروه کوچکی از کشورهای ثروتمند که مسئول نیمی از انتشار کربن از سال ۱۸۵۰ میلادی به این سو بوده اند در نهایت اعتراف میکنند که باید برای محافظت از کشورهای آفریقایی و آسیایی که در طول تاریخ نقش بسیار کمی در تغییرات آب و هوایی داشته اند اقدامات بیش تری انجام دهند. این تایید و اذعان به تنهایی میتواند لحن و ماهیت تمامی مذاکرات جهانی را که در پی خواهد آمد تغییر دهد.
اندکی پس از نشست آب و هوا توجه عمومی به قطر معطوف شد اولین کشور عربی که میزبان جام جهانی فوتبال بود. رسانهها به درستی به نقض حقوق بشر و کار در کشوری اشاره کردند که طی یک نسل به قطبی گازی در جهان تبدیل شده است. انتقاداتی نیز به درستی به دوحه به دلیل حفظ قوانین واپسگرایانه در زمینه روابط اجتماعی و آزادی مطبوعات وارد شد. با این وجود، از نقطه نظر جنوب جهانی کشورهایی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین که ممکن است در زمینه حقوق بشر بیشتر با قطر همدل باشند تا با غرب جام جهانی اخیر را نشانهای از لحظهای نادر از دسترسی و برابری قلمداد کردند.
در نهایت، مردم شهرهایی مانند مومباسا و بمبئی میتوانند هزینه سفر به مکانی مانند دوحه را تامین کرده و از تماشای بازی لیونل مسی آرژانتینی مقابل کیلیان امباپه فرانسوی لذت ببرند. راهیابی افسانهای مراکش به نیمه نهایی توسط هزاران هوادار مراکشی مورد استقبال قرار گرفت هوادارانی که پیشتر به سختی میشد آنان را در مسابقات برگزار شده در نیویورک یا لندن مشاهده کرد (موضوع تنها فقدان هزینه سفر آنان به امریکا و بریتانیا نیست بلکه امریکا در صدور ویزا برای اتباع کشورهای جنوب جهانی نیز به شکلی نابرابر و چالش برانگیز عمل میکند).
منتقدان قطر اشاره کردند که آن کشور از نفوذ ورزشی خود برای پوشاندن مشکلات اش و تقویت قدرت نرم خود بهره برداری کرده است. آن کشور نه تنها میزبان جام جهانی بود بلکه مالک پاری سن ژرمن برترین باشگاه فوتبال فرانسه است که دارای خط حملهای متشکل از مسی، امباپه و نیمار برزیلی است. در حالی که جهان یکی از جذابترین فینالهای جام جهانی را تماشا میکرد و در این فکر بود که فرانسه یا آرژانتین برنده خواهند شد یک موضوع واضح بود: قطر نمیتوانست بازنده باشد. قطر تنها کشوری نیست که قدرت مالی جدید خود را در ورزش افزایش میدهد. تا پیش از تحریمهای غرب علیه روسیه در سال گذشته "رومن آبراموویچ" الیگارش روس مالک باشگاه فوتبال انگلیس چلسی بود. استادیوم آرسنال به افتخار شرکت هواپیمایی امارات پرچمدار دبی نامگذاری شده است. صندوق سرمایه گذاری مستقل عربستان سعودی سهامدار عمده نیوکاسل یونایتد است.
"کریستیانو رونالدو" فوق ستاره پرتغالی ماه گذشته قراردادی به ارزش سالانه ۲۰۰ میلیون دلار برای بازی در یک باشگاه کمتر شناخته شده سعودی امضا کرد. نفوذ فزاینده جنوب جهانی چندین ورزش دیگر را در بر میگیرد. عربستان سعودی بر روی بازی گلف سرمایه گذاری میکند و چندین بازیکن برتر گلف جهان را جذب کرده است. چین مدت هاست که روی موفقیت ورزشی سرمایه گذاری کرده که در بازیهای المپیک پکن در سال ۲۰۰۸ میلادی به اوج خود رسید.
پرسش این است که این قدرتهای ورزشی نوظهور با نفوذ جدیدشان چه خواهند کرد. در مورد کریکت ورزشی که بیشتر در مستعمرات سابق بریتانیا انجام میشد هند اساسا تقویم جهانی بازیها را برای تطبیق با لیگ خود تغییر داده است. مانند ورزش، سرگرمی نیز یکی از شاخصهای اصلی نفوذ فزاینده جنوب جهانی است. در نظر بگیرید که چگونه فیلمهای هالیوود در طول سه دهه گذشته تغییر کرده اند. برای مثال، در سال ۱۹۹۵ میلادی دو فیلم پرفروش جهان یعنی داستان اسباب بازی و آپولو ۱۳ بیش از سه چهارم فروش جهانی بلیت خود را در ایالات متحده داشتند. با این وجود، فیلمهای Avatar: The Way of Water و Top Gun: Maverick در سال ۲۰۲۲ میلادی هر دو فروش بیش تری در خارج از امریکا داشتند. این تغییر در کشوری که درآمد حاصل میشود به طور پیوسته بر ماهیت محتوایی که ایجاد میشود تاثیر گذاشته است. اکنون بازار فیلمهای چین و هند عملکرد خوبی دارند.
در نهایت، اندازه مهم است. اینجاست که وعده جنوب جهانی به عنوان یک نیروی رو به رشد روندی غیرقابل توقف به نظر میرسد. در تاریخ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی زمانی که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه به سربازان خود دستور حمله به اوکراین را داد رهبران جهان با آزمایش دشواری مواجه شدند. رهبران اروپایی شاهد بحرانی وجودی در مرزهای خود بودند.
رهبران ایالات متحده جهانی را میدیدند که به اردوگاههای دموکراسی و خودکامگی تقسیم شده بود. با این وجود، رهبران در جنوب جهانی به تصویری مبهم نگاه میکردند. آنان به سادگی برداشتی واضح و سیاه و سفید از وضعیت نداشتند.
در هفتهها و ماههای پس از آن در حالی که واشنگتن لندن، برلین، پاریس و دیگر پایتختهای غربی برای پیوستن به تحریمهای سخت گیرانه علیه مسکو گردهم آمدند بسیاری از کشورهای دیگر جهان ترجیح دادند در حاشیه قرار گیرند. پیش از حمله روسیه به اوکراین، هند تنها ۰.۲ درصد از کل نفت خام خود را از روسیه وارد میکرد. تا پایان سال ۲۰۲۲ میلادی نفت روسیه که با تخفیف شدید بین ۲۰ تا ۳۰ دلار در هر بشکه خریداری میشد حدود ۲۳ درصد از کل خرید نفتی هندوستان را به خود اختصاص داد.
وزیر امور خارجه هند در ژوئن گذشته در مجمعی در اسلواکی گفت: "ما حق داریم منافع خود را بسنجیم و در نظر بگیریم". او به منتقدان غربی خود توصیه کرد که "از این ذهنیت بیرون بیایند که مشکلات اروپا مشکلات جهان است و مشکلات جهان مشکلات اروپا نیست".
دیپلماتها از تایلند تا کنیا به من نوع دیگری از همین موضوع را گفتند: "غرب همواره انتظار دارد کشورها به طرحهایی بپیوندند که میخواهد در آن سرمایه گذاری کند، اما به ندرت برای مشکلات دیگران اقدام موثری انجام میدهد". برای مثال، خروج ایالات متحده از افغانستان ممکن است در راستای منافع امریکا بوده باشد، اما امیدهای نیروهای طرفدار دموکراسی در منطقه را از بین برد. آنان میگفتند درگیری و بحران در جهان در حال توسعه کمتر از بحران در کشورهای غربی توجه افکار عمومی جهان را به خود جلب میکند.
واکنش جنوب جهانی به جنگ اوکراین نشان دهنده تغییر بسیار بزرگ تری در نظم جهانی نسبت به آن چیزی است که اکثر تحلیلگران آمریکایی و اروپایی به آن اعتبار میدهند. این جنبش غیر متعهد قرن بیستم نیست بلکه مجموعهای از قدرتهای مهم هستند: هند، برزیل، آفریقای جنوبی، انجمن کشورهای آسیای جنوب شرقی که میگویند: "این دیگر جنگ ما نیست و آن چه ما واقعا نگران آن هستیم درگیریهای منطقهای مان است".
البته این موضوع وجود دارد که آیا تحریمهای تحت رهبری ایالات متحده از حمایت سازمان ملل برخوردار است یا خیر. در مورد تحریم مسکو، این امر به دلیل کرسی روسیه در شورای امنیت غیرممکن است. بسیاری از کشورها مانند هند سیاستی را اتخاذ کرده اند که تنها به تحریمهایی بپیوندند که مشروعیت قطعنامه سازمان ملل را با خود به همراه دارند. موضع سیاست خارجی هند به طور خاص جالب است، زیرا میتواند پیش نمایشی باشد برای آن که دیگر قدرتهای در حال ظهور چگونه ممکن است جهان را ببینند.
سیاست خارجی هند در دوران نخست وزیری نهرو اخلاقیتر بود و او از ایده عدم تعهد دفاع کرد. با این وجود، در سالیان اخیر "نارندرا مودی"نخست وزیر فعلی هند سیاست خارجی معامله گرایانه تری را اتخاذ کرده و بر روی روابط دو جانبه تمرکز کرده است. همان طور که هند به عنوان یک قدرت اقتصادی و سنگر بالقوه در برابر چین رشد میکند برای غرب به عنوان یک متحد بالقوه اهمیت فزایندهای پیدا میکند. با درک این موضوع هند ممکن است هم چنان به دنبال بهترین معاملات برای خود در بازار جهانی برای نفت، تسلیحات، مواد معدنی، نیروی کار یا فناوری باشد.
در سال گذشته در جریان سفرهایی که از داووس تا دوحه و از نایروبی به دهلی نو داشتم صداهایی تکراری از رهبران سیاسی و تجاری در کشورهای در حال توسعه شنیدم. آنان احساس میکنند که غرب برای مدت زمانی طولانی بر روایت اقتصادی و ژئوپولیتیک جهانی تسلط داشته است. آنان احساس میکنند که دوران سلطه ایالات متحده به تدریج در حال پایان است و در جهانی که ایالات متحده به طور فزایندهای با چین درگیر است آنان نمیخواهند مجبور به انتخاب یک طرف شوند.
آنان از خود میپرسند:"چرا باید مجبور باشیم تنها با یک شریک بزرگ تجارت کنیم؟ جرا باید اجازه دهیم غرب به تنهایی سیاست جهانی را شکل دهد در حالی که افزایش درآمد طبقات متوسط کشورهای مان به ما اجازه میدهد صدای بلندتری داشته باشیم"؟
چه در عرصه ورزش چه تجارت یا دیپلماسی ما دیگر در یک دنیای روشن تک قطبی یا دو قطبی نیستیم. اکنون با جهانی چند قطبی مواجه هستیم که در آن تعداد فزایندهای از کشورها در تلاش هستند تا بخشی از تصویر باشند.