گروه اقتصادی: بحران کمبود گاز در ایران، کشوری که پس از روسیه دارای بیشتی ذخایر گازی در جهان است، فعالیت ادارات، مدارس، سازمانها و... برخی از استانها را به تعطیلی و مردم برخی از نقاط کشور را در پی قطعی گاز به صف نفت کشانده است.با این مقدمه «انتخاب» با سعید میرترابی، کارشناس ارشد انرژی به گفت و گو نشسته است که آن را در ادامه میخوانید.
*آقای میرترابی! چگونه ایران که پس از روسیه بیشترین منابع گازی جهان را دارد حال برای تامین نیاز گاز خود با چالش مواجه است؟
منابع انرژی در هر جای دنیا همین قاعده را دارند و اصطلاحا باید توسعه پیدا کنند. بدین معنا که باید سرمایهگذاری و فرایندهایش طی شود تا قابل مصرف شود. در ایران منابع بالاقوه انرژی قابل توجه است، دومین کشور منابع گازی در جهان هستیم و تقریبا 33 تریلیون متر مکعب منابع گازی داریم اما به دلیل اینکه در سالهای اخیر سرمایهگذاری پاسخگوی رشد مصرف نبوده است، ناترازی انرژی را در بخش مصرف و تولید داریم. مخصوصا در ایام سرد سال به دلیل اینکه مصارف خانگی 3 الی 4 درصد افزایش پیدا میکند، باعث میشود در این ایام مصرف و تقاضا از میزان عرضه پیشی گیرد و به وضعیتی در میآید که دولت، بخشهای مختلف اداری و صنعتی را تعطیل کند تا پاسخگوی نیازهای بخش خانگی و تجاری شود.
*آیا اینگونه تعطیلی گسترده میتواند به عنوان راهکار موثر واقع شود؟
به هر حال موقت و از روی ناگزیری است. و راهکار بنیادی به حساب نمیآید. این بحرانی است که قابل پیشبینی بوده است چون ما یک رشد مصرفی داریم که متاسفانه غیربهینه است و روندهایش هم از مدتها قبل شناسایی شده است. با این حال دولتهای مختلف به دلایل متفاوتی از جمله اینکه منابع کافی برای مدیریت موثر نداشتهاند و اراده کافی وجود نداشته است، در این زمینه موفق نبودهاند. دلیلش هم این است که یک حجم بالایی باید سرمایهگذاری کنیم. چون این مشکل طوری است که مصرف از تولید جلو میافتد، راهکارهایش این است که یا مصرف را مهار کنیم که برای آن نیاز است سیاستهایی برای بهینهسازی و افزایش قیمت حاملهای انرژی اعمال شود و در بخشهای مختلف از ساختمانها و بخشهای تجاری یک سری مقررات و الزاماتی اعمال شود تا مصرف کنترل شود.
مثلا روسیه کشوری است که تقریبا ده برابر ایران گاز صادر میکند. کشور بسیار سردسیری هم دارد یعنی اگر ما تقریبا دو ماه ایام سرد داریم که مصرف بالا میرود، در روسیه حداقل هشت ماه است. خود روسیه زمانی که تصمیم گرفت در زمینه صادرات گاز به عنوان یک قدرت بینالمللی مطرح باشد، طی چند سال سیاستهایی اجرا کرد. مثلا در بخش داخلی که مصرف زیادی دارد، سیاستهایی از جمله افزایش قیمت را اعمال کرد تا مصرف داخل مهار شود و گازی برای صادرات بماند اما در ایران چنین وضعی دیده نشده است. به دلیل اینکه در کشور ما به واسطه تحریمهای بینالمللی، فشارهای گریزپذیری را در بخشهای مختلف تجربه کردهایم که قابل اجتناب هم بوده، چون آن فشارها هم بر مردم و هم بر بخشهای انرژی سنگین بوده است، دیگر ارادهای نمانده که دولتها برای اصلاح مصرف انرژی تصمیم بگیرند.
یکی از مهمترین کارها اصلاح قیمتهای انرژی است. به هر حال قیمت گاز در ایران چیزی بین صد تا ده برابر اروپاست. یعنی مشترک ما اگر جریمههای سنگینی هم بشود، ده برابر کمتر از اروپا پول گاز میدهد. مشترک معمولی هم صد برابر کمتر از اروپا هزینه گاز میپردازد؛ حال اگر بخواهیم از نظر بحثهای قیمتی اصلاحاتی داشته باشیم، باید قیمت را چندبرابر کنیم. وقتی قیمتها چند برابر میشود، مصرف را هم باید تدریجی کم کرد. یعنی همزمان هم قیمت اصلاح شود و هم مبدلها، وسایل گرمایشی و مقررات ساختمان اصلاح و اجرا شود. روسیه هم ظرف سالهای 2007 تا 2011 حداقل چند سال طول کشیده تا اصلاح کرده است. ما هم به همین ترتیب اما اصلاح این کارها هم اراده میخواهد و هم منابع که هر دو نزد دولتهای مختلف در ایران کم بوده است.
*اروپا چطور توانست بحران گاز را حل کند؟
اروپا به هر حال ذخایر فسیلی انرژی ندارد. البته آنها هم تا کنون رمستان را با مشکلات زیادی گذراندهاند ولی بهای گاز و همه حاملهای انرژی از زمانی که بحران اوکراین شروع شد، در ایام مختلف، تا چند برابر زیاد شده و آنجا هم این محدودیتها را تجربه کردهاند. ضمن اینکه اروپاییها از قبل دنبال این بودند تا انرژیهای تجدیدپذیر را احیا کنند،. 25 درصد سهم انرژی تجدیدپذیر گذاشتهاند که اتفاقا پتانسیلهای بالایی در این بخش ندارند. همچنین به جای اینکه گاز لوله از روسیه بخرد، گاز مایع از قطر و امریکا خریداری کرده است. یک بخش کمتری هم سراغ زغال سنگ رفتهاند. البته این موارد با مدیریتی بوده که به سادگی هم صورت نگرفته است. آنها به دلیل اینکه هزینههای بسیار بالایی برای انرژی دارند، باعث میشود که بخشهای مختلف توجیه داشته باشند تا بیشترین سرمایهگذاریها را انجام دهند.
همچنین گرمایش ساختمانها در اروپا به شکلی است که زمان خاصی آب گرم دارند. آنجا ساختمانها عایقبندی هستند، مبدلها و دستگاههای گرمایشی ایجاد شده، از استانداردهای محیط زیستی و فنی بالایی استفاده میشود چون آنجا قیمت گاز انقدر زیاد است که توجیه میکند بخشهای مختلف بهینهسازی کنند در نتیجه مصرف مهار میشود. ضمن اینکه سختیهای خود را هم دارند یعنی این نیست که ما فانتزی نگاه کنیم و بگوییم آنها با خیال راحت نشستهاند و مشکل انرژیشان را حل کردهاند.
ما اگر بخواهیم مدل مصرف انرژی را تغییر دهیم، یکی خود مردم است که باید عادت کنند حداقل ده برابر پول گاز بیشتری بدهند تا به این برسند که ساختمانها را عایقبندی کنند، پنجره دو جداره استفاده کنند، بخاری را کنار بگذارند و سیتسم گرمایشی بهتری را جایگزین کنند، به تدریج مصرف هم اصلاح میشود. از آن طرف هم تولید مطرح است. یعنی ما پتانسیل افزایش تولید داریم و حتی تا دو برابر آنچه الان تولید میکنیم یعنی تا 2 هزار و 250 میلیون متر مکعب میتوانیم افزایش تولید داشته باشیم. این امر نیاز به سرمایهگذاری و منابع دارد که شرکت ملی گاز برآوردش 80 میلیارد دلار منابع بوده است. اما این پول نیست و بخش انرژی سرمایهبر است. منابع که نباشد در بخش عرضه هم تحرک جدی رخ نمیدهد. بنابراین معنای این وضع موجود این است که سالهای آتی هم این مشکل را داریم و حتی ممکن است بدتر هم باشد؛ مگر اینکه بهینهسازی و اصلاح قیمتی و فنی صورت گیرد.
البته یک راهکار هم در ایران خیلی مغفول مانده این است که با وجود پتانسیلهای عظیمی که ایران در بخش انرژی های تجدیدپذیر دارد، نه تنها از دنیا بلکه از همسایههایش هم عقبتر است. ما اگر به جای بخش زیادی از نیروگاهها که گاز میسوزانند، نیروگاه خورشیدی بزنیم، مصرف گاز را میتوان مدیریت کرد. البته این هم نیاز به سرمایهگذاری دارد ولی هم از نظر اقتصادی و از نظر فنی و زیست محیطی بسیار مورد تایید است. متاسفانه در کشور ما به این امر زیاد توجه نشده است. در بحث انرژیهای تجدیدپذیر در بین کشورهای همسایه فقط از افغانستان و پاکستان جلوتر هستیم که این نشان میدهد هم ضعف برنامهریزی داشتهایم و هم ضعف منابع و اراده. در حالی که اگر در بخش تجدیدپذیرها مثل دنیا حرکت کنیم قطعا در ایام سرد به ما کمک خواهد کرد. ضمن اینکه مازوتسوزی که جسته گریخته در ایام سرد سال خبرهایش منتشر میشود، آلودگیهای وحشتناک و خسارات مادی و محیطی به همراه دارد. بنابراین همه این موارد نیاز دارد که کشور در ریل طبیعی باشد. الان کشور در شرایط بحران منابع، فشارها و ارتباطات خارجی است و نمیتوان چشم انداز خیلی فوق العادهای داشت مگر اینکه محدودیتها حل شود و بتوان در مسیر اصلاح عرضه و مصرف حرکت کرد.