به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۱۸ ساعت ۱۲:۰۳
کد مطلب : ۳۸۵۸۴۹

ایده نرفتن به محل کار

ایده نرفتن به محل کار
گروه گوناگون: بنیان‌گذار پیام‌رسان «اسلک» ضمن تشریح محیط کار ۵سال آینده، از اجرای موفق یک ایده برای نحوه کار در سال‌های کرونا خبر داد. این مدیر حوزه فناوری می‌گوید، در ۲۰۲۱ «مقررات سرکار نرفتن» با لحاظ یک شرط، در دسته‌ای از شرکت‌ها اجرایی شد. پیامد مثبت آن، «پایان جلسات بی‌خاصیت، نشستن‌های غیرمفید در محل‌ کار» و همچنین «افزایش بازدهی با ساعت کار کمتر» بود.
به گزارش دنیای اقتصاد، برای فعالان حوزه تکنولوژی، «استوارت باترفیلد» نامی آشناست؛ میلیاردر کانادایی ۴۶ ساله و هم‌بنیان‌گذار وب‌سایت «فلیکر» و اپلیکیشن پیام‌‌‌رسان تیمی «اسلک». نام او در لیست افرادی است که به باور مجله فوربز، آینده کار را رقم خواهند زد.
او گوشی‌‌‌اش را به سمت من می‌‌‌آورد. می‌‌‌خواهد چیزی نشانم دهد. ویدئوی خرید از والمارت با روش واقعیت مجازی. چند سال از انتشار آن گذشته اما اوایل پارسال، دوباره در توییتر، دست به دست می‌چرخید. ویدئو، یک جفت دست بدون بدن را نشان می‌دهد که می‌‌‌خواهند یک بطری را از قفسه مجازی بردارند و از فریزر دیجیتال، یک پاکت شیر را به سبد بیندازند. استوارت در حالی که می‌‌‌خندد، می‌‌‌گوید: «خیلی وحشتناک به‌نظر می‌‌‌رسد. به‌نظر من این روش، هدف اصلی را گم کرده. خدا را شکر که برای خرید از آمازون مجبور نیستیم از یکسری راهروی مجازی عبور کنیم و برای انداختن یک کتاب به درون سبد، الکی وقتمان را تلف کنیم.»
باترفیلد اوایل ماه دسامبر پارسال اعلام کرد که از جایگاه خود به عنوان مدیرعامل شرکت کناره‌‌‌گیری خواهد کرد. یکی از سخنگویان شرکت به CNBC گفت: «او یک رهبر شگفت‌‌‌انگیز است که یک شرکت فوق‌‌‌العاده و دوست‌‌‌داشتنی به نام اسلک را راه‌‌‌اندازی کرد.» باترفیلد از جمله مدیران حوزه تکنولوژی و رسانه است که اخیرا و پس از آنکه محصولشان پس از پاندمی عملکرد خوبی داشته، کناره‌‌‌گیری کرده یا وادار به کناره‌‌‌گیری شده. «پاراگ آگراوال» مدیرعامل توییتر، «باب چاپک»، مدیرعامل دیزنی و «کریستینا اسپید» مدیرعامل AMC نیز از جمله این افرادند.
استوارت، که فارغ‌‌‌التحصیل فلسفه بود و بعدها کارآفرین حوزه نرم‌‌‌افزار شد، کسی است که قبل از اسلک، وب‌سایت پرطرفدار فلیکر را راه‌‌‌اندازی کرده. او به هیچ وجه از تکنولوژی گریزان نیست اما انزجار او از این ویدئو، نشان‌‌‌دهنده دیدگاه او نسبت به تکنولوژی است و آنچه تکنولوژی باید باشد: ابزاری که زندگی را آسان‌‌‌تر و پربازده‌‌‌تر و حتی خوشایندتر می‌کند. این همان شعار تبلیغاتی اسلک است که به آن می‌‌‌بالد. اگر بتواند در حین همین فرآیند، ما را از شر جلسات کاری غیر‌ضروری راحت کند، چه بهتر!
نرم‌‌‌افزار اسلک یکی از محصولات تعیین‌‌‌کننده در دوران پاندمی بود (در کنار زوم). این پیام‌رسان که سال ۲۰۱۳ تولید شده و از قبل از پاندمی هم پرطرفدار بود پس از پاندمی به دلیل رواج دورکاری، محبوبیت بسیار بیشتری پیدا کرد. اسلک به پلی ارتباطی میان کارکنان منزوی تبدیل شد که می‌توانستند با هم گفت‌وگوهای دوستانه داشته باشند. به علاوه، شفافیت کانال‌‌‌های ارتباطی درون‌‌‌سازمانی را افزایش داد و سایر ابزارها را نیز به راحتی یکپارچه و ادغام می‌‌‌کرد. به لطف کارآیی‌‌‌های این ابزار در آن دوران، لقبی که باترفیلد به آن داده بود، یعنی «مقر کار دیجیتال»، به واقعیت پیوست.
اما در عین حال، این ابزار یکسری استرس‌‌‌های جدید کاری برای کارمندها ایجاد کرده. اگر این ابزار را داشته باشید، روزانه ده‌‌‌ها پیام از سوی همکارها دریافت می‌‌‌کنید. کلی پیام هست که هر روز باید به آنها جواب دهید. از سوی دیگر، مایکروسافت نیز به دنبال رقابت با اسلک است. طی ماه‌‌‌های اخیر، به‌ویژه پس از پاندمی، بحث بر سر «آینده کار» داغ شده. اسلک نیز در سال ۲۰۲۰، انجمن «آینده» را راه‌‌‌اندازی کرد که برگزارکننده نظرسنجی‌‌‌های فصلی درباره ترندهای کار ترکیبی است.
باترفیلد نیز چندی پیش مهمان من بود و به سوالاتم در این‌باره پاسخ داده. چکیده‌‌‌ای از این گفت‌وگو را با هم می‌‌‌خوانیم.
آیا هیچ‌وقت فکر می‌‌‌کردی که اسلک یک روز، یک اندیشکده درباره آینده کار راه بیندازد؟ این واژه برای شما چه معنایی دارد؟
استفاده‌‌‌های بهتر و بدتری از این عبارت وجود دارد. منظورم عبارت «آینده کار» است. به نظرم بی‌‌‌فایده‌‌‌ترینش این است که بگوییم «آینده چیزی است که اتفاق خواهد افتاد» و گفتمان‌‌‌هایمان درباره این باشد که چه چیزهایی تغییر خواهند کرد. در حالی که بهتر است یک رویکرد آگاهانه‌‌‌تر اتخاذ کنیم و به آن به عنوان فرصتی برای بازبینی نحوه کار کردنمان، نگاه کنیم. مردم دائما توییت می‌‌‌زنند یا در وبلاگ‌هایشان پست می‌‌‌گذارند یا مقاله به انتشار می‌‌‌گذارند و گمانه‌‌‌زنی می‌کنند که چه اتفاقی برایشان خواهد افتاد، به جای اینکه نقش فعال بگیرند و بازیگر و سازنده آینده باشند.
سال ۲۰۱۹، اسلک با سیلزفورس ادغام شد. بزرگ‌ترین چالشی که در این رابطه داشتید چه بود؟
مذاکرات و دردسرهای وزارت دادگستری و سپس، ۹ ماه پس از عقد قرارداد، کرونا آمد و همه چیز ریموت شد. هیچ‌کس اطرافیانش را نمی‌‌‌دید.
این باعث شد کار ما سخت‌‌‌تر شود چون همه به اسلک رو آوردند. اینکه یک نفر بخواهد از راه دور، به یک تیم که از قبل تشکیل شده، بپیوندد، یک داستان است.
اینکه ۲‌ هزار نفر بخواهند با ۶۰‌ هزار نفر دیگر یکجا جمع شوند، یک داستان دیگر است. اما راستش را بخواهید، از همه سخت‌‌‌تر، وقتی بود که وکیل، مدیر ارشد مالی و رئیس بازاریابی، ترکمان کردند. نمی‌‌‌دانستم تا این حد به آنها متکی هستم به‌خصوص به وکیل و مدیر ارشد مالی.
کاری که آنها می‌‌‌کردند، فراتر از حمایت از سازمان بود. آنها شرکای خوبی در تبادل نظر درباره استراتژی و فرهنگ و این جور مسائل بودند. بنابراین، رفتنشان از چیزی که فکر می‌‌‌کردم، سخت‌‌‌تر بود.
بعضی‌‌‌ها می‌‌‌گویند فرهنگ سازمان توسط گفت‌وگوهای دیجیتالی شکل می‌گیرد که در پیام‌رسان‌‌‌ها رد و بدل می‌‌‌شوند. مدیران نگرانند که نبض جامعه کارکنان را از دست بدهند و از گفت‌وگوها عقب بمانند. آیا راهی هست که اسلک، احساسات و گرایش‌های آنها را جمع‌‌‌آوری کند بدون آنکه نگرانی‌‌‌ای در رابطه با حریم خصوصی ایجاد شود؟
قبلا این‌طور فکر می‌‌‌کردم اما دیگر نه. بخشی از آن مربوط به همین نگرانی‌‌‌ای هست که شما گفتید. اگر در حد و اندازه گوگل باشی، تریلیاردها لینک و نقطه دیتا از گوگل مپز و اندروید و سرچ‌‌‌های وب داری که می‌توانی با رجوع به این منبع عظیم دیتا، از یکسری ترندها سر در بیاوری.
اما حتی در مورد IBM که ۳۰۰‌هزار نفر از کارکنانش از اسلک استفاده می‌کنند و صدها میلیون پیام آرشیوی دارد، باز هم این مقدار، ناچیز محسوب می‌شود. به‌علاوه، موقع تحلیل احساسات، تشخیص بعضی احساس‌‌‌ها سخت است. آیا فلان شخص، اینجا کنایه زده و شوخی کرده یا جدی گفته؟
چطور می‌توان با جست‌وجوی یک واژه، مثلا یک ناسزا، از منظور گوینده سر در‌آورد؟ شاید از ناسزا برای بیان هیجانش استفاده کرده.
پس یک مرز باریک وجود دارد. اما وقتی در مورد فرهنگ خارج از محیط‌های شرکتی صحبت می‌‌‌کنیم، منظورمان زبان و رسومات است. برای ما، فارغ‌‌‌التحصیلی از دبیرستان، بخشی از فرهنگ است. آیا می‌توان تمدن اروپای غربی را بدون مفاهیم گناه و رستگاری تصور کرد؟
در این فرهنگ‌‌‌ها، رسومات و زبانی هست که شما آن را خلق می‌‌‌کنید و معمولا آداب و عاداتی هست که منعکس‌‌‌کننده فرهنگ هستند.
اسلک، رسانه‌‌‌ای برای این امور است اما استفاده از آن، خودِ فرهنگ نیست.
شما طی دوران پاندمی به آسپن (شهری کوهپایه‌‌‌ای) نقل مکان کردید. یک‌جا می‌‌‌خواندم که طی یک فصل، ۷۶ روز اسکی کردید. می‌توان گفت که شما نماد مدیری هستید که میان کار و زندگی‌اش، بالانس ایجاد کرده.
این تصمیم را اواخر ۲۰۲۰ یا اوایل ۲۰۲۱ گرفتم. من یک تماس هفتگی با سایر مدیران ارشد حوزه نرم‌‌‌افزار داشتم. این ایده یکی از مدیران ارشد شرکت اطلسیان بود. آنها مقرراتی وضع کرده بودند که طبق آن، خودشان و مدیران ارشد فقط در صورتی اجازه رفتن به محل کار را داشتند که رویداد مهم یا جلسه‌‌‌ای با مشتری یا چنین برنامه‌‌‌ای پیش می‌‌‌آمد. اجازه نداشتند به محل کار بروند و آنجا بنشینند و کار کنند. چون اگر آنها این کار را می‌‌‌کردند، این رویه به کل سازمان سرایت می‌‌‌کرد. با خودم فکر کردم که این روش، با عقل جور در می‌‌‌آید. من هم به آسپن نقل مکان کردم.
که به وسوسه سر کار رفتن غلبه کنید. پس از خروج از پاندمی، آیا تعریف متفاوتی از موفقیت دارید؟
مطمئنم که در هفته، ساعات کمتری کار خواهم کرد. فکر نمی‌‌‌کنم این بازدهی و اثربخشی‌‌‌ام را کمتر کند. سعی کرده‌‌‌ام وسواس بیشتری در انتخاب‌‌‌هایم داشته باشم و چیزهایی را که تاثیرگذار نیستند حذف کنم. در مورد افراد هم همین روش را اعمال می‌‌‌کنم. مثلا وقتی ۳۰ نفر در یک جلسه هستند، ارائه بازخورد سازنده سخت‌‌‌تر است.
در کل، سخت است که منظورت را درست ادا کنی. اما وقتی دارم با یک مدیر محصول صحبت می‌‌‌کنم که رئیس‌‌‌ها و همه ارشدهایش هم پشت خط هستند، نمی‌توانم چیزی بگویم. بنابراین سعی می‌‌‌کنم
در انتخاب افراد جلسات دقت کنم و تعداد افراد جلسات، کم باشد.
به نظرتان، بزرگ‌ترین تغییری که طی5 تا 10 سال آینده در نحوه کار کردن ما به‌وجود خواهد آمد، چیست؟
در حال حاضر وقتی با ابزار زوم، صحبت می‌‌‌کنیم، بک‌‌‌گراند خالی است.
اما ممکن است کسی یک متن باز کرده و در حال یادداشت‌‌‌برداری از جلسه باشد. شاید من بخواهم آن را ویرایش کنم یا نظری بدهم. در حال حاضر، تماس را قطع می‌‌‌کنیم و تمام! حتی هیچ رسید یا قبضی نیست که نشان دهد تماسی رخ داده و این افراد در آن حاضر بودند.
باید قابلیتی باشد که تمام آنچه طی جلسه گفته شد را خلاصه و جمع‌‌‌آوری کند. مثلا بگوید «این اسناد تبادل شدند»، از جمله دستور جلسه. قابلیت canvas در اسلک، همه چیز را گردآوری می‌کند و فرمت خوبی دارد.
شاید افراد، بخشی از جلسه را ضبط کنند و یک ویدئو به آن اضافه کنند. رویای ما این است که اگر در هفته، ۳۰ ساعت جلسه ویدئویی داریم،
از این زمانی که می‌‌‌گذاریم، واقعا چیز ارزشمندی بیرون بیاید.
امیدوارم 5 یا 10سال بعد، بهتر بتوانیم از تکنولوژی‌‌‌هایی که حالا در دسترسند، بهره بگیریم، نه متاورس یا چیزهایی شبیه به آن و چیزی به دست آوریم که به مرور زمان به ارزش آن افزوده شود.
برچسب ها: بازار کار
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها