گروه سیاسی: روزنامه هممیهن نوشت: نزدیک سه ماه است که کشور با ماجرای مسمومیت دانشآموزان دختر در اقصینقاط ایران مواجه است. ماجرایی که از هنرستان نور قم شروع شد و حالا بیشتر استانهای کشور را درگیر کرده است و از بالاترین مقامات سیاسی و امنیتی کشور تا مراجع تقلید و چهرههای هنری و ورزشی و سیاسی نسبت به آن واکنش نشان دادهاند. اما چرا سه ماه طول کشید تا اهمیت این ماجرا برای همه کشف شود؟ یکی از دلایل این بود که از همان ابتدا، رسانهها بسته به گرایش سیاسی خود، سعی در روایت ماجرا با انگیزههای شخصی خود داشتند.
برخی سعی داشتند ماجرا را تکذیب کنند و آن را تبلیغات رسانههای بیگانه بخوانند. برخی دیگر، انگشت اتهام را بهسمت رقیبان سیاسی خود گرفتند و سعی کردند از نمد این اتفاق هولناک، بهانهای برای تسویهحساب سیاسی پیدا کنند. درحالیکه در هفتههای اول، شیطنت دانشآموزان عامل اصلی اتفاقات عنوان میشد، حالا صحبت از نیروهای سازماندهیشده میشود.
در این فضا، بهخاطر شروع اتفاقات از قم، برخی افراد هم انگشت اتهام را بهسمت نیروهای تندروی مذهبی گرفتند. البته واکنش سریع مراجع تقلید و درخواست آنها برای پیگیری ماجرا نشان داد که مشخصا جریان اصلی حوزه علمیه، ارتباطی با این اتفاقات نداشته است. در این گزارش تلاش کردهایم مروری داشته باشیم بر دیدگاههای رسانههای مختلف به ماجرای مسمومیت دختران دانشآموز. برای راحتی کار، رسانههایی که سعی در جریانسازی در این اتفاقات داشتند را به شش گروه تقسیم کردیم.
کار، کار غربگرایان است!
جریان پایداری، ابتدای ماجرای مسمومیت دانشآموزان، سعی در بیتوجهی به این ماجرا داشت و در مطبوعات مکتوب خود، خبری درباره این اتفاقات نمینوشت. بعد از اینکه این وقایع به مدارس تهران کشیده شد، آنها نیز ناچار به واکنش شدند. اولین موضعگیری پایداریها، واکنش به اظهارنظر مخالفان سیاسی بود.
در یکی از اولین مطالب منتشرشده از سوی این جریان در یکی از کانالهای تلگرامی نزدیک به آنها در این زمینه آمده است: «قم چند هفته درگیر مسمومیتها بود. هیچ عاملی پیدا نشد، اما چند رسانه و جریان مشکوک ازجمله شرق ادعا کردند عامل را میشناسند، ابطحی به بوکوحرام و آذریجهرمی به تروریسم ربط داد. سند آنها چه بود؟ اگر این اظهارات غیرکارشناسی موجب ایجاد هیستری شده باشد، مجازات این افراد چیست؟».
بعد از گسترش دایره حملات به مدارس و قبل از اینکه بیانیههای رسمی مسئولان منتشر شود، رویکرد این جریان تغییر کرد. اینبار آنها انگشت اشاره را بهسمت مجاهدین خلق (منافقین) و برخی از مخالفان جمهوری اسلامی ازجمله مهدی حاجتی گرفتند که در ایام اعتراضات، ایده خرابکاری شرافتمندانه را مطرح کرده بود. رجانیوز در مطلبی در تحلیل وقایع تروریستی نوشت: «مسمومیت دانشآموزان دختر در چند استان، این روزها باعث نگرانی شدید خانوادهها و ملتهب شدن فضای سیاسی-رسانهای کشور شده است. اگرچه هنوز ابعاد این خرابکاری، کاملاً روشن نشده، اما ردپای مظنون همیشگی در این قضایا نیز دیده میشود.»
«احمد راستینه» عضو و سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس هم که نزدیک به این جریان است، در این زمینه گفت: «به نظر من این پدیده مسمومیت برخی دانشآموزان دختر عزیز ما که این چند وقت دارد شکل میگیرد، در ادامه آشوبهایی است که در کشور ما شکل دادند و بهدنبال فروپاشی امنیت خاطر و امنیت روانی جامعه هستند.
هیچکس این پدیده را نه تائید میکند، نه قبول دارد و تمامی نیروهای ارزشی و انقلابی و جامعه متدین و متمدن ایرانی این پدیده را بهشدت محکوم میکنند. طبیعی است که دست بیگانگان و دست دشمن در ناآرامسازی فضای جامعه در این پدیده مشهود است. خیلی شفاف و روشن عرض کنم که حتماً انشاءالله دستگاه قضایی به این موضوع رسیدگی قاطع خواهد کرد و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی زیرساختهای این اتفاق را بررسی میکنند. من تردید ندارم که یا سازمان منافقین و یا سایر گروهکهای معاند و ضدانقلاب که در طول ۴۴ سال گذشته برای ضربه به حیثیت جمهوری اسلامی از هیچ کاری دریغ نکردند، دستشان در این زمینه دخیل است.»
حسین اللهکرم از اعضای شاخص انصار حزبالله نیز مقصر ماجرا را نیروهای غربگرای داخلی معرفی کرد و گفت: «نیروهای انقلابی، گروههای غربگرا را عامل اصلی مسمومیتهای اخیر دانسته و معتقدند غربگراها تحت عنوان خرابکاری شرافتمندانه برای ورود به مجلس و بازگرداندن ریل کشور به غرب و پذیرش برجام دست به این اقدام زدهاند تا با متهم کردن رقیب به اهداف خود برسند.
جریان غربگرا در طول دهه ۹۰ بارها از تاکتیک خرابکاری شرافتمندانه استفاده کرده است. بهعنوان مثال آنها با ترک فعل در ساخت مسکن، میوه گرانی اجاره مسکن را اکنون بهدست آوردهاند، یا با تعطیلی امور تربیتی در آموزشوپرورش و با اجرای سند ۲۰۳۰، میوه کشف حجاب را در مدارس چیدند. با رشد بیسابقه تورم ناشی از هشت برابر کردن قیمت ارز و ۱۰ برابر کردن حجم نقدینگی، عدم قرار دادن بودجه مبارزه با اعتیاد، میوههای متعددی در آسیبهای اجتماعی ازجمله رشد اعتیاد، طلاق، بیکاری و مشکلات معیشتی تولید کردند تا رقیب را به ناکارآمدی متهم کنند.»
مسمومیت، حساسیت، جنایت
رسانهها و چهرههای جریان رسمی دولت و مجلس در ابتدا سعی داشتند ماجرای مسمومیت را یک اتفاق بیاهمیت و معمولی نشان دهند و همچنان بخشی از آنها از پذیرش جدی بودن آن اجتناب میکنند. مثلاً بعد از مسمومیت دانشآموزان بروجردی، فرماندار این شهر گفت: «براساس اعلام اولیه دستگاههای فنی، نقص فنی سیستم گرمایشی مدرسه و همچنین نشت گاز سالن ورزشی مجاور علت مسمومیت دانشآموزان بوده است.»
بعد از صحبتهای رهبری، جریان اصولگرا موضع سکوت گرفت. آنها گاهی فقط هشدار میدهند که کسی حق ندارد رفقای آنها را به دست داشتن در اتفاقات تلخ اخیر متهم کند؛ مثل جلیل محبی که در توئیتر خود نوشت: «متهم کردن نظام در مسمومیت دختران، مشمول ماده ۵۰۰ و اتهام به اشخاص، مشمول ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی است. جرم اول غیرقابلگذشت و پیگیری آن به عهده دادستان و جرم دوم با شکایت ذینفع است. درصورتیکه هر یک از دو جرم با هماهنگی دول متخاصم باشد، مشمول ماده ۵۰۸ و میتواند محارب تلقی گردد.» البته سیداحمد خاتمی هم در نمازجمعه تهران گفت: «آنچه مقام معظم رهبری فرمودند، مبنای فقهی دارد، زیرا کسانی که این کارها را میکنند، مفسد فیالارض هستند و حکمشان نیز اعدام است.»
بعد از اظهارات احمد خاتمی، یک وکیل دادگستری هم در مصاحبه با خبرگزاری فارس گفت: «اگر مسمومیت دانشآموزان توسط یک نفر یا یک گروه و با هدف مشخص مجرمانه توسط گروههای متعدد و مجزا شکل گرفته باشد که در نهایت منجر به نتیجه مجرمانه حال حاضر شده باشد، مصداق مجرمانه دارد و قابلیت پیگرد قانونی خواهد بود. مصادیق اقدام تروریستی مشخص و گسترده است، با توجه به اینکه تروریسم یک روش و یک نتیجه است؛ مسمومسازی دانشآموزان با گازهای سمی قطعاً از مصادیق اقدام تروریستی و اقدام علیه امنیت و اقدام علیه بهداشت عمومی است که این موضوع در قانون ما پیشبینیشده است و عنصر قانونی ویژه خود را دارد.»
او با اشاره به ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی اظهار کرد: «در این ماده بهصراحت بیان شده است که هرکس بهطور گسترده، مرتکب جنایت علیه تمامیت جسمانی افراد، جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی کشور، نشر اکاذیب، اخلال در نظام اقتصادی کشور، احراق و تخریب، پخش مواد سمی و میکروبی و خطرناک یا دایر کردن مراکز فساد و فحشا یا معاونت در آنها گردد، بهگونهایکه موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور، ناامنی یا ورود خسارت عمده به تمامیت جسمانی افراد یا اموال عمومی و خصوصی، یا سبب اشاعه فساد یا فحشا در حد وسیع گردد، مفسد فی الارض محسوب و به اعدام محکوم میگردد.»
همزمان با این اظهارات، خبرگزاری ایرنا در مصاحبه با یک روانشناس، همچنان بر نظریه توهم دانشآموزان اصرار کرده است. این روانشناس گفته است: «در وهله اول، این موضوع، مسمومیت نیست و این واژه را نباید برای این مسئله مطرح کنیم؛ چراکه باید از آن بهعنوان یک حساسیت یاد کرد. دانشآموزان ما دچار یک نوع حساسیت شدهاند. منشأ این حساسیتهای خاص که گاه باعث حالت تهوع میشود هم خیلی پیچیده نیست و در واقع با نوعی آزار و اذیت در میان دانشآموزان روبهرو هستیم.»
روزنامه همشهری البته موضع جالبی درباره ماجرای مسمومیتها داشت. این روزنامه، هم متهم را مشخص کرد و هم درخواست جایگزینی نیروهای امنیتی را بهجای نیروهای کادر درمان مطرح کرد: «بدونشک نخستین متهم این خرابکاری شبکهای جریان وطنفروش و تجزیهطلب پهلوی- رجوی است و اگر هرگونه گروه و دسته جاهل و مرتجعی نیز در داخل پیدا و مقصر اعلام شوند، مستقیم و غیرمستقیم وابسته و تحتنفوذ همین جریان خبیث است. بر این اساس لازم است هرچهسریعتر بهجای وزارت بهداشت، خبررسانی و هدایت افکار عمومی توسط نهادهای امنیتی و انتظامی صورت گیرد.»
هشدار درباره تکرار ماجرای اسیدپاشی
در این ایام صفحات اجتماعی رسانههای اصلاحطلب از شرق و هممیهن و اعتماد تا آرمان و… مرتب گزارشهایی از وضعیت دانشآموزان آسیبدیده منتشر میکردند. بعضی تحلیلگران و سیاستمداران منسوب به این جریان نیز تلاش داشتند تا پشتپرده این مسمومیتها را حدس بزنند. ازجمله محمدتقی فاضلمیبدی که در یک مصاحبه از گروهی به نام هزارهگرایان (که بنیادگرایان مذهبی هستند) نام برد، اما چندروز بعد گفت این اشاره ارتباطی با مسمومیتهای اخیر نداشته است.
روزنامه اطلاعات نیز صریحتر از سایر رسانهها درباره این مسمومیتها نوشت: «استمرار و تعدد مسمومیتها در مدارس طی سه ماه گذشته، مؤید آن است که این حوادث نمیتوانند اتفاقی باشند و بهاحتمالزیاد نتیجه اقدامات گروهی سازماندهیشده و با کارگردانی اتاق فکر و معطوف به اهدافی مشخص است. خرابکاری از سوی طیفهای تندرو خودسر داخلی را که درصدد جایگزینی جمهوری اسلامی با خلافت یا امارت اسلامی از نوع طالبان و جلوگیری از تحصیل دختران دانشآموزند، نباید از نظر دور داشت.»
مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم نیز یکی از معدود احزابی بود که در واکنش به مسمومیت دختران دانشآموز اقدام به انتشار بیانیه کرد. در بیانیه این حزب آمده بود: «با گذشت چندماه از شروع این اقدامات، که حملهای شیمیایی- بیولوژیک تلقی میشود، هنوز راز آن بهدرستی مشخص نشده است. ادعاهای متناقض و ناسازگار طرحشده از سوی برخی مقامات رسمی که همچون گذشته در ابتدا واقعیت را منکر شده و سپس بیشتر، انگشت اتهام را به بیرون از مرزها متوجه میکند، بر پیچیدگی ماجرا افزوده و افکار عمومی را قانع نکرده است.
با وجود این برخی شواهد این برداشت را تقویت میکنند، که جریانی افراطی با رعبآفرینی و ایجاد هراس در پی جلوگیری از تحصیل دختران و منصرف ساختن آنان از این کار باشد. ایدهای که از سوی برخی از محافل که رویکرد خشونتآمیز و تندروانه خویش را در پوشش برداشتهای افراطی از آموزههای دینی طرح میکنند، پشتیبانی میشود. احتمال میرود اهدافی دیگر نیز همچون ایجاد جو وحشت و رعب عمومی در پسِ این اقدامات باشد که از جهت امنیتی قابلتوجه است.»
همچنین بعضی چهرههای سیاسی مثل آذر منصوری، صادق زیباکلام و چهرههای هنری مثل رضا کیانیان بهخاطر اظهارنظرهایی که در صفحات مجازی داشتند، به نهادهای قضایی احضار شدهاند. منصوری از شباهت بین این اتفاقات و اسیدپاشیهای اصفهان صحبت کرده بود و صادق زیباکلام نیز نوشته بود: «سال ۵۷ با همه وجود باور داشتیم نظامی را که داریم جایگزین نظام شاهنشاهی میکنیم الگویی بینظیر است برتر از اومانیسم غرب و سوسیالیسم شرق، الگوی جدید برای بشریت. اگر کسی آن روز به ما میگفت که ۴۴ سال بعد در این الگوی شما، عدهای، دختران را مسموم میکنند که به مدرسه نروند، ما به او چه میگفتیم؟».
چهرههای دیگر نیز اشارهای گذرا بهاحتمال دست داشتن نیروهای تندرو در این ماجرا داشتهاند مثل معصومه ابتکار که در توئیتر نوشته بود: «چرا اینهمه تعلل؟ نکند مثل اسیدپاشان اصفهان شود! آیا نسبتی بینعدم تصویب قوانین نفی خشونت علیه زنان و این وقایع وجود دارد؟ یکبار برای همیشه حجت را بر متحجران ضدزن تمام کنید.» یا محمدعلی ابطحی که به روزنامه شرق گفته است: «این فجایع به این دلیل اتفاق میافتد که گاهی تندروهای عقیدتی به درد منافع کوتاهمدت میخوردهاند و آنها تشویق میشدهاند. وقتی در موردی و جایی افراطیها مورد تشویق قرار گیرند، امکان متوقفکردن آنها از دست هلدهندگان سابق بیرون میرود.»
یک نفر عطسه کرده بود
در ماجرای مسمومیت دانشآموزان، این شایعه منتشر شده بود که گروهی از حوزویان سنتگرا ممکن است در این ماجرا دست داشته باشند. شایعهای که البته هرگز ثابت نشد. با این حال واکنش چهرههای نزدیک به جریان سنتی، در این ماجرا متفاوت بود.
کریمی اصفهانی، از چهرههای شناختهشده این جریان کل ماجرای مسمومیت را زیر سؤال برد و گفت: «کدام مدرسه؟ کجا اثبات شده است؟ اینها اثبات نشده است و صرفاً در فضای مجازی است و اصلاً مسئله خاصی نیست. نباید دنبال هر دروغی بدویم. من در اصل موضوع بحث دارم که این مسمومیتها اصلاً واقعیت ندارد.»
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه میگوید: «اینکه میگویند دانشآموزان در بیمارستان هستند و مسموم شدهاند هم در حد حرف است و اثبات نشده است. اینکه دادستانی و سایر مسئولان هم به موضوع وارد شدهاند برای این است که قبل از آنکه به غائله تبدیل شود، آن را جمع کنند. در دنیا این مسائل آنقدر ایجاد میشود که اصلاً برایشان مسئلهای نیست. چگونه است که در ایران تا یک نفر عطسه میکند، مسئولان باید پاسخ دهند؟ این مسائلی که بهصورت دروغ در فضای مجازی به مردم القا میکنند، معمولاً در دنیا بهعنوان یک مسئله عادی است. من اساساً به اصل موضوع اعتقادی ندارم و به نظرم یک توطئهای است که در فضای مجازی دستبهدست میشود.»
درحالیکه قبل از موضعگیری رهبری سایر اعضای موتلفه هم همین موضع را داشتند و مثلاً ترقی گفته بود «با توجه به آسیبدیدگی تعدادی از دانشآموزان در مدارس برخی از شهرها و استانها، لازم است هم یک بررسی دقیقی در این زمینه صورت بگیرد و هم عوامل آن – احیاناً اگر وجود دارد- شناسایی شوند و هم منشأ این نوع مسائل در کشور برای مردم تبیین شود»، اما بعد از صحبتهای رهبری، بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه نیز موضعی متفاوت اتخاذ و تاکید کرد رهبر انقلاب مقابل تندرویها و افراطگرایی افراطیون ایستادهاند: «نمیدانم چهکسی انجام داده است.
نمیتوانم نفی کنم، امکان دارد از هر تیپ کسی را بگذارند. به این کاری ندارم، اما مهم آن است که دستگاهها باید مشخص کنند. چیزی که من قطعی میدانم این است که این کار از سازمان منافقین برمیآید، چون شناخت کاملی از آنها دارم و آنها دههزار نفر را شهید کردهاند، اما اینکه آیا واقعاً کس دیگری نیست، باید دستگاهها معلوم کنند.
لیبرالها یا افراد دیگر را مبرّا نمیکنم، چون اطلاعی ندارم. مسئله معترض و اعتراض هم ادامه توطئۀ فتنه است؛ بَدلِ مسئله اغتشاش، اعتراض است. چرا؟ چون گفتند اگر گیر کردی میگویی اعتراض! این را صریح گفتم، اعتراضی که بنزین بر آتش فتنه و اغتشاشگران میریزد، نوعی اغتشاش است؛ بنابراین کلمه اعتراض و معترضان معنی ندارد.
در نامههایی که برای مدیرمسئول شرق فرستادم، گفتم که راهی را بروید که به راه منافقین نرسد؛ کسی نمیخواهد شما را حذف کند. میخواهیم شما در این کشور باشید، نه شما بلکه هر صاحبنظر و سلیقهای که دلش برای ایران میتپد و به اسلام با عقیده خود علاقهمند است. اتفاقاً از چیزهایی که اینها باید ممنون باشند، امام خامنهای است، ایشان هستند که جلوی افراطیگری افراطیون را از ابعاد مختلف میگیرند. امیدواریم بهزودی مسئله مسمومیت دانشآموزان روشن شود و عاملان آن مجازات شوند.»
مقایسه با بوکوحرام
چهرههای میانهرو بعد از ماجرای مسمومیت دانشآموزان، موضع انتقادی نسبت به عملکرد دولت داشتند. ازجمله آذریجهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی که در تلگرام، بار دیگر به وضعیت نامناسب فیلترینگ در کشور انتقاد کرد و نوشت: «میگفتند شبکههای اجتماعی خارجی عامل ایجاد ناامنی در کشورند؛ در حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حمله به رژه نیروهای مسلح در اهواز، علت را درعدم همکاری پلتفرمهای بینالمللی جستوجو کردند.
این روزها که شبکههای اجتماعی مسدود و محدودیتهای شدیدی بر اینترنت وضع شده است و کسبوکار و زندگی مردم مختل شده است، گستردهترین اقدام ضدامنیتی علیه کودکان عزیز ایرانزمین و در مدارس رخ داده است و مشخص نیست صاحبان آن نظریات مشعشع کجا هستند.»
محمد بطحایی، وزیر آموزشوپرورش دولت روحانی هم درباره این ماجراها گفته است: «این رفتارها بیشباهت به رفتار بوکوحرام در نیجریه نیست. در آنجا دختربچهها را از مدرسه میدزدیدند، اما در اینجا امنیت روحی و روانی صدها نفر را به خطر میاندازند. نمیدانم چرا دولت و وزارت آموزشوپرورش نسبت به مسمومیت سریالی دانشآموزان با خونسردی برخورد میکنند. از این جهت بهعنوان یک معلم که در سیستم آموزشوپرورش بودهام، بهخاطر خونسردی، بیتفاوتی و بیخیالی مسئولان این وزارتخانه از مردم عذرخواهی میکنم.»
سایت خبری الف نیز که نزدیک به احمد توکلی است، در تحلیلی به سیستم امنیتی کشور هشدار داد و نوشت: «ماجرای اخیر مسمومیت سریالی دانشآموزان در قم و برخی شهرستانها نشان داد که نظام امنیتی با وجود کشف تهدیدات و مقابله با آن، دچار اختلالاتی در مواجهه با افکار عمومی است که همین امر فرصت را برای میدانداری عناصر متخاصم فراهم میکند. از اواسط آذرماه بود که ماجرای مسمومیت دانشآموزان در قم مطرح شد و با تداوم آن، تحلیلهایی در خصوص عامدانه بودن این ماجرا، به روایت غالب بدل گشت؛ امری که با توجه به تکرر وقوع آن و همچنین فرضیهها و احتمالاتی که از سوی مسئولان مطرح میگردد، قرابت زیادی با واقعیت دارد.»
البته در میان رسانههای میانهرو، نمیتوان از نقش سایت قمنیوز و سردبیر آن که در فضای توئیتر به نام خیزران شناخته میشود، غافل شد. او از ابتدای ماجرای مسمومیت دانشآموزان قمی، پیگیر این خبر بود و با نوشتن توئیتهای متعدد، سعی داشت توجه افکار عمومی را به این موضوع جلب کند؛ اتفاقی که هرچند در نهایت رخ داد، اما با بازداشت علی پورطباطبایی، سرنوشت تلخی پیدا کرد.
در این ایام سایت قمنیوز مطلبی منتشر کرد که بعد از چند روز آن را از خروجی سایت خود حذف کرد و از مخاطبان خود پوزش خواست و حتی فعالیتهای سایت را چند روز متوقف کرد، اما این اقدامات در نهایت نتوانست مانع بازداشت خیزران شود.
تجمع کنید!
جریان برانداز از ابتدای ماجرای مسمومیتها سعی کرد با مطرح کردن بعضی تئوریها، حاکمیت را متهم به دست داشتن در ماجرای مسمومیت دانشآموزان دختر کند. البته نقشه راه آنها نیز متفاوت است. مثلاً رضا پهلوی میگوید، قصد دارد تا فشارهای بینالمللی را روی ایران افزایش دهد: «من جامعه بینالمللی را ترغیب میکنم رژیم ایران را تحتفشار قرار دهد و خواستار دسترسی برای انجام تحقیقات در داخل ایران شود.»
براساس گزارشی که روزنامه اصولگرای جوان از فعالیت رسانههای خارج از کشور داشته، آمده است: «شبکه اینترنشنال تلاش کرده به این موضوع رنگوبوی سیاسی بدهد و در انتخاب «واژگان خبری» نیز از ادبیات سیاسی بهره ببرد. حتی در یکی دو مورد هم که با افراد علمی گفتگو کرده بود، نظام جمهوری اسلامی را متهم کرده و مدعی شده بود ایران از ابتدای جنگ ایران و عراق درصدد تولید گازهای شیمیایی و گازهای بیولوژیک بوده است.
این شبکه در بخشی از محتواها و مطالبش ضمن اشاره به تجمعاتی که توسط گروههای اپوزیسیون (ضدانقلاب) در برخی از شهرهای خارج از کشور برگزار شده، مردم را به برگزاری تجمع و حضور در خیابانها فراخوانده است. علی افشاری از ضدانقلابهای فراری که پای ثابت شبکه اینترنشنال است، میگوید: روش مؤثر متوقف کردن جنایت شیمیایی به دانشآموزان دختر، حضور مردم در خیابانهاست. «رادیو فردا»، «منوتو» و «صدای آمریکا» نیز نیمی از فضای خبری خود را به موضوع مسمومیت پرداختند و در این رابطه فضاسازی داشتند. «رادیو فردا» از ۸۰ مطلب ارسالی در کانالش ۴۵ پست، «منوتو» از ۶۲ مطلب ارسالی در کانالش ۳۰ پست و «صدای آمریکا» از ۶۵ مطلب ارسالی در کانالش ۳۰ پست را به این موضوع اختصاص دادند. »