گروه جامعه: "لیدیا دنورث" روزنامه نگار علمی که کتابی در مورد علم دوستی نوشته از این که چگونه انزوای اجتماعی بر سیستم ایمنی انسان تاثیر میگذارد شگفت زده شده است. برای مثال، زمانی که تنها هستید گلبولهای سفید خون تان رفتار خود را تغییر میدهند و این موضوع منجر به التهاب بیشتر و تضعیف پاسخ ایمنی میشود. دنورث میگوید:" فکر میکنم این که بدن ما به این شکل کار میکند شگفت انگیز است". این تنها سیستم ایمنی نیست که از طریق ارتباط اجتماعی تقویت میشود. افرادی که از نظر اجتماعی یکپارچه شده اند زندگی طولانیتر و سالم تری دارند آنان در معرض خطر کم تری برای ابتلا به فشار خون قرار دارند. هم چنین، تحقیقات نشان میدهد که دوستان میتوانند به افراد کمک کنند تا بهتر بخوابند و حتی سریعتر بهبود پیدا کنند.
به گزارش فرارو به نقل از بخش جهانی شبکه خبری بی بی سی، در برخی موارد قطع ارتباط اجتماعی خطر مرگ و میر بیشتری نسبت به عاملان اصلی مرگ و میر مانند سیگار کشیدن و کلسترول بالا را به همراه دارد. به طور کلی این فرض پذیرفته شده که انزوای اجتماعی تقریبا هر گونه مشکل سلامتی را تشدید میکند. برای مثال، اگر از نظر اجتماعی فعال نباشید اغلب از نظر فیزیکی نیز فعال نخواهید بود. تحقیقات "سعیده حشمتی" روانشناس در دانشگاه کلرمونت و همکاران اش نشان میدهد که صرف نظر از اینکه عشق و علاقه از کجا و یا از چه رابطهای میآید کیفیت آن تعاملات بسیار مهم است.
آنان در مقاله مرتبط با نتایج بررسی خود نوشته اند: "برای مثال، زمانی که بیمار هستید میتوانید از یکی از اعضای خانواده مراقبت دریافت کنید، اما میتوانید آن کمک را با همان میزان عشق و علاقه از یک دوست نیز دریافت کنید".
با این وجود، از نظر تاریخی نقش دوستی در حفظ سلامت ما نادیده گرفته شده و بی اهمیت قلمداد شده است. دههها تحقیق علمی نشان میدهد که این یک تصور اشتباه است.
دنورث هشدار میدهد: "دوستان سزاوار احترام بیش تری هستند و نباید همواره از نظر اولویتها آخرین نفرات در فهرست ما باشند". در برخی موارد دوستی ممکن است بیش از ازدواج یا خانواده از ما محافظت کند.
ارزیابیای صورت گرفته براساس دادههای گردآوری شده از ۹۷ کشور نشان داد در حالی که ارزش قائل شدن برای خانواده و دوستان با سلامتی بهتر و به طور کلی شادی بیشتر مرتبط است برای افراد مسنتر دوستیها برای سلامتی و شادی از اهمیت بیش تری برخوردار هستند.
انواع مختلف دوستی
در حالی که به نظر میرسد برخی از الگوهای مشترک در دوستی در بین فرهنگها وجود دارد، بخش عمدهای از تحقیقات بر روی جوامع ثروتمند و با اکثریت جمعیت سفیدپوست بوده است. توجه کمی به ویژگیهای دوستی در میان گروههای دیگر صورت گرفته است. حشمتی میگوید در میان فرهنگها دوستی نوعی وابستگی متقابل داوطلبانه است که در طول زمان تغییر میکند جایی که هر دو فرد به دنبال اهداف اجتماعی و عاطفی خود هستند. با این وجود، احتمالا دوستی تحت تاثیر انتظارات فرهنگی قرار میگیرد برای مثال در مورد این که آیا تعاملات باید خودانگیختهتر یا بر اساس تشریفات و تعهدات رسمیتر باشد و این که آیا وفاداری و اعتماد بیشتر از استقلال و رشد شخصی اهمیت دارد یا خیر.
تفاوتهای قابل توجهی در تحقیقات در مورد دوستی در طول زندگی خود را نشان داده اند. دنورث گزارش میدهد که در مورد زمان صرف شده با دوستان چیزی شبیه به یک منحنی U وجود دارد: دوستیها برای ساختن هویت نوجوانان بسیار مهم هستند برای بزرگسالان میانسال کمتر برجسته هستند و برای افراد مسن اهمیت قدری باز میگردد.
در تحقیقات علوم اعصاب نیز نشانهای قوی از این موضوع وجود دارد. در چندین مطالعه از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی عملکردی (fMRI) برای ارزیابی الگوهای فعالیت مغز هنگام تعامل شرکت کنندگان با دوستان استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که تعاملات اجتماعی باعث فعال شدن مغز از طریق مهارتهایی مانند درک دیدگاههای دیگران میشود. هم چنین، به نظر میرسد تعامل اجتماعی باعث افزایش فعالیت منطقهای از مغز میشود که درگیر پاداش است.
در مطالعهای صورت گرفته پژوهشگران دریافتند زمانی که به شرکت کنندگان این فرصت داده شده بود برای دوست شان پول برنده شوند یا آن پول را با دوستان شان به اشتراک بگذارند مناطق پاداش مغزشان فعالتر میشدند. "برنا گور اوغلو" عصب شناس رشدی در دانشگاه لیدن در هلند میگوید به طور خاص در دوره نوجوانی هنگام دریافت جایزه برای بهترین دوست قدیمی حساسیت بخش پاداش مغز افزایش مییابد. او میگوید این موضوع در سنین ۱۵ تا ۱۶ سالگی به نقطه اوج میرسد.
حشمتی به نظریه ارتباط اجتماعی - عاطفی اشاره میکند که معتقد است با افزایش سن و تغییر حس زمان در افراد آنان در مورد تعاملات اجتماعی خود گزینشگرتر میشوند. بنابراین، در زمانی که در بزرگسالی در سنین جوان به سر میبرید ممکن است وقت خود را صرف انواع مختلف دوستیها و روابط کنید تنها به این دلیل که در حال کاوش هستید و زمانی که به سوی میانسالی پیش میروید بسیاری از روابطی را که برای شما مفید نیستند قطع خواهید کرد و صرفا رابطههایی که از نظر سلامت روانی و جسمی مفید میباشند را حفظ خواهید کرد.
کیفیت دوستیهای ما اهمیت دارند به خصوص زمانی که افراد پیرتر میشوند. با این وجود، حتی دوستیهای معمولی نیز در طول عمر مفید هستند. روابط ضعیف برای گسترش دسترسی ما به اطلاعات مفیدتر هستند در حالی که دوستی قوی آن دسته از روابطی هستند که پشتیبانی کلیدی را فراهم میکنند.
تنوع دوستیها نیز مفید است. به نظر میرسد داشتن تنوع گسترده تری از روابط اجتماعی برای سلامتی ما بهتر میباشد و حتی ممکن است توانایی مان را برای پیشگیری از ابتلا به سرماخوردگی افزایش دهد.
حشمتی میگوید تا زمانی که افراد انتظارات یکسانی داشته باشند دوستیهای ضعیفتر کماکان میتوانند با ارزش باشند. این در حالیست که اگر یکی از دوستان انتظار بازدید هفتگی را داشته باشد در حالی که دوست دیگر چند مبادله پیام در واتس آپ را در سال ترجیح دهد یک عدم هماهنگی آشکار ایجاد خواهد شد.
مفاهیم عملی علم دوستی
تحقیقات نشان میدهند که بین زمان صرف شده با دوستان و این که آیا مغز بعدا طرد شدن را به عنوان عامل تهدید کننده پردازش میکند ارتباط وجود دارد. برای مثال، مطالعهای بر روی دانش آموزان دبیرستانی لس آنجلس نشان داد افرادی که زمان بیش تری را با دوستان خود سپری کرده بودند حتی تا دو سال بعد حساسیت کم تری نسبت به طرد اجتماعی از خود نشان دادند.
گور اوغلو میگوید: "هرچه تعاملات مثبت بیش تری با دوستان داشته باشید میتوانید یک سیستم پاداش با عملکرد خوب را حفظ کنید. آن چه از علم گستردهتر دوستی مشخص شده این است که پرورش دوستی باید یک فرآیند مادام العمر باشد".
"دنورث" میگوید: "افراد میانسال اگر فکر میکنند میتوانند تا دهه پنجم و ششم عمرشان زندگی صبر کنند تا روی دوستی تمرکز نمایند سخت در اشتباه هستند. از جنبه بالینی این بدان معناست که مداخلات بهداشتی متمرکز بر مبارزه با تنهایی نباید صرفا افراد مسن را هدف قرار دهد".
تجویز اجتماعی که در آن پزشکان فعالیتهای اجتماعی یا تفریحی را برای بیماران خود در کنار یا به جای درمانهای معمول پزشکی تجویز میکنند اغلب برای افراد مسن صورت گرفته اند. با این وجود، واقعیت آن است که تنهایی صرفا مربوط به افراد مسن نیست.
تحقیقات نشان داده اند که در تمام گروههای سنی پیوستن به گروههای پیاده روی تاثیری مثبت در افرادی داشته که داروهای ضد افسردگی مصرف میکردند و حتی منجر به قطعا مصرف آن داروها البته با مشورت پزشک شده است.
برنامههای بلند مدت و نه فعالیتهای یکباره میتوانند دوستیهای پایدار ایجاد کنند. شما شبکههای اجتماعی تان را میسازید، توانایی بیش تری در برخورد با مسائل بهداشتی یا عوامل تعیین کننده گستردهتر سلامت مانند مسکن پیدا میکنید و در واقع یک اثر ضربهای ایجاد میکنید.
البته تجویز اجتماعی راه درمان نیست و ممکن است برای همه مقرون به صرفه نباشد. هزینه زندگی قطعا مانع از معاشرت افراد با یکدیگر میشود. دسترسی به حمل و نقل و حتی قیمت یک فنجان چای ممکن است مانعی در این مسیر باشد.
به طور کلی، در حالی که نیاز به شواهد سیستماتیک تری در مورد این که چه نوع مداخلاتی در رابطه با دوستیهای ارتقاء دهنده سلامتی بهتر عمل میکند وجود دارد مراحل سادهای وجود دارند که تقریبا همه ما اکنون میتوانیم انجام دهیم. یک درس اساسی این است که دوستان را نباید بدیهی انگاشت. همان طور که دنورث میگوید: "ما زمان محدودی در روز داریم و دوستی نیاز به سرمایه گذاری دارد". این سرمایه گذاری همواره آسان نیست، اما اصطلاحا سود سهام به همراه دارد.