گروه فرهنگی:«آری استر» کارگردان «بو میترسد» و «میدسامر» به تازگی به قفسه فیلم کلکسیون «کرایتریون» سری زده چندین عنوان از جمله سهگانه کوکر «عباس کیارستمی» را به خانه برده است.به گزارش صبا، استر میگوید در زمان اکران «موروثی» فیلمهایی از این قفسه برداشته اما آن ویدیو هرگز پخش نشده است. او این بار فیلمهای زیادی از جمله «قطارهای تحت نظارت شدید» به کارگردانی «ییرژی منتسل» فیلمساز اهل چک، سهگانه «میشائل هانکه» متشکل از سه فیلم «برسونی» او، «بابونهها» به کارگردانی «ویهرا خیتیلووا» که پایان آن «شما را مریض میکند»، «درمان» ساخته «کیوشی کوروساوا» که به اعتقاد استر شاید «بهترین فیلم تاریخ» باشد، و «آقای کلاین» به کارگردانی «جوزف لوسی» را برمیدارد.
او سپس به سراغ سهگانه کوکر کیارستمی میرود و آن را «بینظیر» مینامد: «دومین فیلم سهگانه «زندگی و دیگر هیچ» فراتر از باور و بسیار زیباست و تکاندهنده… یعنی او کودکان را خیلی جدی میگیرد بهویژه در «خانه دوست کجاست» اما همینطور در «زندگی و دیگر هیچ». و «زیر درختان زیتون» فیلمی عالی است در مورد سیاستهای اجتماعی حضور در صحنههای فیلمبرداری.»
استر در ادامه فیلم «سم» ساخته «ساشا گیتری» که «بهترین سکانس افتتاحیه تاریخ سینما» را دارد، مجموعهای از فیلمهای «کارل زیمان»، «آفتاب پنهان» به کارگردانی «لی چانگ-دونگ» یکی از «بهترین فیملسازان شاغل امروز»، «زن در ریگ روان» به کارگردانی «هیروشی تشیگاهارا» که به گمان استر«بینقصترین فیلم قرنطینه و یکی از بهترین فیلمهایی که زنان ساختهاند» است را به خانه میبرد.
این فیلمساز «چه» را یک «شاهکار» و «بهترین فیلم «استیون سودربرگ»» میخواند و میگوید: «نمیدانم چرا توجه بیشتری به آن نشد. چون نمیدانم این فیلم را چگونه ساخته و به نظر من علت اینکه به شکلی «بازنشسته» شد این بود که توجه بسیار کمی به فیلم شد. اما من او را درک میکنم. اگر فیلم «چه» را ساخته بودم و کسی توجهی نمیکرد، میگفتم «گور پدرتان» و دیگر فیلم نمیساختم.»
«میشیما»ساخته «پل شریدر» فیلم دیگری است که استر به ستایش از آن میپردازد و میگوید: «بدون شک بهترین فیلمی است که تا امروز ساخته.»استر در پایان فیلم «پرسه» اثر «نیکلاس روگ» برمیگزیند و میگوید: «این فیلم را نمیبرم چون از قبل خریدهام اما به شما نشان میدهم. «پرسه» بهترین افتتاحیه را دارد. سکانس پیشدرآمدی که نمیدانم اسمش را چه بگذارم. مثل پیشدرآمدی است که به صحنه تلاش یک پدر برای قتل فرزندانش منتهی میشود. این صحنهای است که بارها و بارها در ذهنم مرور میکنم.»