گروه اقتصادی:خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی از برقراری پیوند زناشویی میان زن و مرد تشکیل میشود. با تولد نخستین فرزند، این نهاد شکل دیگری به خود گرفته و بزرگتر و مهمتر میشود.به گزارش گسترش نیوز، ممکن است همه چیز در زندگی زناشویی خوب پیش برود تا جایی که مشکلات اقتصادی و فشار تروم، زندگی را با مشکلهای بسیاری مواجه کند. مشکل اقتصادی در کشور این روزها بسیاری را درگیر مشکلاتی کرده است که خودشان مقصر این آسیبهای اقتصادی نیستند و شرایط حاکم بر کشور سبب شده است تا مشکلات سد راه یک زندگی موفق میان زن و شوهر شود.
ورود مشکلات اقتصادی
با ورود مشکلات اقتصادی به زندگی یک زوج، بهانه گیریها و فشارهای عصبی پیشرفت میکنند و کم کم یک زندگی نا آرام، جایگزین زندگی آرام و بی دردسر میشود. افزایش روز افزون قیمتها و به ویژه مواد غذایی، سبب شده است تا خانوادههایی که حتی به صورت ۲ نفره زندگی کرده و هنوز صاحب فرزند نشدهاند برای تهیه مایحتاج روزانه زندگی به مشکلات بسیاری برخورد کنند.
فشارهای عصبی ناشی از اقتصاد بیمار، میتواند یک آدم سالم را درگیر بیماریهای روحی و روانی کند. شاید اگر خواننده این مطلب شخص جوانی باشد که هنوز پول توجیبی را از خانواده میگیرد و برای تهیه گوشت و مرغ فکرش درگیر نشده است، بیماری روحی و فشار اقتصادی خنده دار به نظر برسد اما هستند زوج هایی که برای تهیه یک گونی برنج، لوازم منزلشان را به فروش میرسانند.
قرار گرفتن در مقابل دیو بزرگ تورم، فشارهای روحی و روانی را پدید میآورد و کمکم این فشارهای عصبی خود را در زندگی بروز داده و موجب پدید آمدن عاملی به اسم درگیریهای زناشویی و اختلافات میشود. این اختلافات تا جایی بالا خواهد گرفت که امکان فروپاشی زندگی را تقویت میکند. دیو بزرگ تورم و فشارهای اقتصادی تاکنون زندگی بسیاری را نابود کرده است.
فشارهای ناشی از اقتصاد بیمار، روی احساسات دو طرف هم تاثیر میگذارد، به گونهای که رفتارها عوض شده و دیگر مانند قبل نیست. پرخاش جای محبت را گرفته و همچنین از کلمات نامناسب به جای محبت آمیز استفاده میشود. رفتارها دیگر مانند گذشته نبوده و دیگر از آن دوست داشتن عمیق خبری نخواهد بود. ببینید این دیو تورم و اقتصاد ضعیف با یک زندگی عاشقانه چه میکند.
زمانی که فرزندی به خانواده اضافه میشود، هزینهها افزایش پیدا کرده و میتوان گفت درحالحاضر، خانوادهها به سختی از پس خرج و مخارج زندگی بر میآیند. این فشار اقتصادی با آمدن فرزند، آنقدری افزایش پیدا میکند که خانوادهها نمیتواند فرزند خود را به مدرسه بفرستند. آن هم مدارسی که شهریههای کمر شکن دارند. بنابراین بسیاری از این فرزندان، به واسطه تورم سنگین، نمیتواندد تحصیل کنند. این در صورتی است که قانون اساسی کشور به حق تحصیل رایگان تا پایان دوران متوسطه اشاره کرده است. اصل ۳۰ این قانون میگوید: «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد».
زمانی که مسائل اقتصادی پای خود را به زندگی زناشویی باز میکند، حامل مسائل دیگری خواهد بود و سایر مشکلات کمکم بروز خواهند کرد. مشکلاتی که تاکنون هیچ صحبتی از آنها نبوده با گذشت زمان ابراز میشوند. ممکن است طرفین با یکدیگر مشکلی نداشته باشند و از پس مشکلات کوچک زندگی برآیند اما اقتصاد کشور، تقصیر خودشان نیست. تقصر خودشان نیست که قیمتها ثبات ندارد و از پس همین اقتصاد مجبور به طلاق میشوند.
مولفه های اختلاف در زندگی
سعید عزیزی، کارشناس خانواده درباره وضعیت خانوادهها در شرایط اقتصادی موجود در کشور اظهار کرد: در این رابطه ۳ آیتم وجود دارد که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. نخستین آیتم استرس است. استرس و فشارهای عصبی درونی، بیشتر به دلیل سردرگمیها صورت میگیرد.
وی افزود: زمانی که شخصی سردرگم میشود، نمیداند که چه اقدامی را انجام میدهد. در اصطلاح روانشناسی این هیجان زدگی و سردرگمی را عدم ثبات یا عدم پیشبینی نتیجه مینامند. زمانی که یک شخص دچار این آیتم عدم ثبات میشود، بدون شک در زندگی و اطرافیان خود تاثیرگذار خواهد بود و سبب بروز مشکلاتی خواهد شد. افسردگی و پرخاشگری از دیگر مولفه هایی هستند که از پس شرایط اقتصادی وارد زندگی شده آسیبهای فراوانی را وارد میکند.
عزیزی ادامه داد: ما ۲ بحث را در این زمینه تعریف میکنیم. یک بحث تحریکات عصبی و یک بحث فشارهای عصبی است که تفاوتهای فراوانی دارند. تحریکات عصبی معمولا موضوعات رفتاری است. به عنوان مثال زمان رانندگی، شخصی جلوی شما پیچیده و شما با پرخاشگری با او رفتار میکنید. تحریک عصبی هم مقطعی و بیرونی است. یعنی یک عامل بیرونی در این تحریک عصبی نقش دارد.
این کارشناس خانواده در ادامه گفت: زمانی که من نمیتوانم یک موضوع را برطرف کنم و از توان بنده خارج است و موضوع کاملا درونی است شاهد یک فشار عصبی هستیم. فشار عصبی همان استرس است. در بحث فشارهای اقتصادی میتوان گفت که به شدت فشار عصبی بالایی دارد. فشار عصبی تحریک عصبی را به همراه ندارد بلکه همان فشار عصبی و استرس را دنبال میکند.
ثبات اقتصادی وجود ندارد
عزیزی افزود: بیشتر مردم این مشکل را ندارند که چرا اقتصاد ضعیف است و یا پول کافی ندارند؛ بلکه این مشکل را دارند که اقتصاد ما درگیر یک عدم ثبات شده است. برای مثال یک وسیلهای نرخ بالایی دارد اما ثبات قیمتی را حفظ کرده و به مدت چند سال نرخ آن تغییر نخواهد کرد. شخصی که میخواهد آن وسیله را تهیه کند میداند که با اندکی تلاش میتواند به خواسته خود برسد و وسیله را تهیه کند اما زمانی که یک وسیه نرخ ۵۰ هزار تومانی دارد، تا پول را جمع کرده و میخواهیم خریداری کنیم قیمتش به ۱۰۰هزار تومان افزای مییابد. چنین چیزی یعنی عدم ثبات اقتصادی که مردم را به شدت با مشکل مواجه کرده است.
این کارشناس خانواده گفت: در کشورهای اروپایی همه چیز گران است اما ثبات اقتصادی وجود دارد. ما نمیگوییم گران نباشد، میگوییم تغییر نرخ پیدا نکند و تا چندین سال قیمت خود را حفظ کند. برای مثال اگر قرار است افزایش نرخ بنزین داشته باشیم، تا چندین سال دست به قیمت نزنند و بگذارند ثبات داشته باشد.
عزیزی افزود: عدم امنیت در خانوادهها بسیار آسیب زننده است. امنیت را میتوان در امنیت اقتصادی، امنیت عاطفی و... خلاصه کرد. چرا یک زن در زندگی احساس عدم امنیت میکند. همین که متوجه میشود گوشی همسرش پسورد دارد، حس امنیت را از دست میدهد. آسیب و مشکلاتی که همین عدم امنیت در زندگی پیش میآورد بسیاری از مشکلات را به دنبال خود دارد.
وی گفت: بیشتر مشکلات در زندگی زناشویی این است که طرفین از یکدیگر حس امنیت را نمیگیرند. خانواده یعنی محل امن و زمانی که به این امنیت خدشه وارد شود، دیگر محل امنی برای طرفین نخواهد بود و شاهد هستیم که کار به طلاق میکشد. انسان فقط در سایه امنیت به آرامش میرسد.
این کارشناس خانواده در پایان گفت: امنیت اقتصادی از مهمترین عوامل برای یک زندگی ایده آل و موفق است. در همین بحث ثبات نرخها، اگر نرخ مایحتاج زندگی ثبات طولانی مدت داشته باشد، قطعا شاهد خواهیم بود که چقدر از اختلافات در زندگی زناشویی کمتر شده و از آمار طلاق در جامعه کاسته خواهد شد. کسانی که امنیت اقتصادی شان تحت الشعاع قرار میگیرد، به جرات میتوان گفت که زندگی شان متزلزل خواهد بود.
سخن پایانی
خوب است ابتدا دولت زمینههای ازدواج را فراهم کرده و همچنین ثبات اقتصادی در کشور را ایجاد کند سپس جوانان را به امر ازدواج تشویق کند. با وجود غول بزرگ تورم و عدم ثبات اقتصادی، هیچ دختری نمیتواند به زودی جهزیه تهیه کند و هیچ پسری هم از پس خرید یا اجاره مسکن بر نمیآید. بسیاری از ازدواج هایی که در آستانه شکل گیری بود، از پس همین اقتصاد ضعیف و عدم ثبات شکل نگرفت و بار روانی بسیاری را بر طرفین برجای گذاشت. کسانی هم که وارد زندگی شده بودند از پس همین شرایط اقتصادی، کارشان به طلاق کشیده شد. امید است دولت محترم فکری به حال اقتصاد و تاثیرش بر خانوادهها کند و حداقل اگر نمیتواند نرخ چیزی را پایین بیآورد، ثبات اقتصادی را در جامعه حکم فرما کند تا هیچ خانوادهای آسیب نبیند.