خانم مهماندار با متانت تاریخ و ساعت ورود و خروج را میپرسد و به سرعت صورتحساب اولیه را اعلام میکند. هتل اوین تهران «هر شب 500 هزار تومان» برای اتاقهای دو تخته و «350 هزار تومان» برای اتاقهای یک تخته از مشتریان متمول خود دریافت میکند .استراحت، جلسه و گردش در لابی و استفاده از اینترنت نیز 30 هزار تومان هزینه برای میزبان به همراه دارد. مهمانان ایرانی و معدود گردشگران خارجی همگی در اتاق های هتل منظرهای رو به شمال تهران را انتخاب میکنند. اما پشت به پشت همین هتل و کنار ساختمانهای سفید و افراشته مجتمع آتی ساز تهران، منطقه ای قرار گرفته که درآمد سرانه ساکنان آن به صورت ماهیانه برابر با یک سوم اجاره هر شب اتاق در هتلهای اوین و آزادی به عنوان نزدیکترین نمادهای «رفاه» به مردمی است که از شاخص بهره مندی از امکانات زندگی دور افتادهاند.
ساکنان خانههای تهی دست نشین کنار اتوبان چمران طی تمامی سالهای زندگی خود در تهران تنها دو بار توجه عابران و مدیران عالی رتبه کشور را به خود جلب کردند. اولین دولت اصلاحات هنگام برگزاری اجلاس سران کشورهای اسلامی، حاشیه اتوبان چمران که به خانه های آنها مشرف بود، با پارچه های برزنتی و پردههای آبی رنگ پوشانده شد. دومین بارهم دولت عدالت ورز، با پلاکارد و پارچه تا جایی که امکان داشت، خانههای نیمه ویران حاشیه اتوبان چمران را از دید بنزهای اسکورت مقامات عالی رتبهای که برای حضور در اجلاس کشورهای غیرمتعهد روانه تهران شده بودند، دور کرد.
اما برخلاف مدیران بلندپایه دولتی که چندان تمایلی به تماشای زندگی، شهروندان ساکن این منطقه ندارند، تقریبا تمامی مالکان خانههای شبه حلبی آباد پل مدیریت تهران از ماهواره استفاده میکنند تا نه خانههای عیان نشین تهران که زندگی لوکس جهانی را از زیر خط فقر تماشا کنند. برآوردی که 5 سال قبل توسط یک پژوهش دانشگاهی انجام شده بود، تایید میکرد 86 درصد خانواده های ساکن در این منطقه ماهواره دارند.
تقریبا دو گروه از جمعیت ایران صدای بلندی ندارند و معمولا زندگیشان در میان پوشش های مختلف پنهان می شود. 5 دهم درصد از جمعیت کپرنشین ایران و البته 7 دهم درصد از جمعیت میلیاردر که در شهرهای بزرگ و در خانههای با وسعت بیش از 500 متر زندگی میکنند، ساکنان این دو طبقه را میسازند. گروه اول در اوج ثروت مینشینند و گروه دوم در حضیض زندگیشان را میگذرانند. گزارشهای رسمی تایید میکند 5 دهم درصد از جمعیت ایران، در کپر، چادر و آلونک یا زاغه زندگی میکنند.
میانگین درآمد سالیانه این طبقه سالیانه 2 میلیون و 500 هزار تومان برآورد شده است. جمعیت کپرنشین ایرانی تقریبا از تمامی امکانات زندگی بیبهره هستند. براساس اعلام وزارت نیرو، تنها برق رسانی به 100 درصد این جمعیت انجام شده و دیگر امکانات اولیه زندگی مانند آب، گاز و تلفن به نسبتهای مختلف بین 96 تا 98 درصد در میان آنها توزیع شده است. همین برآوردها نشان میدهد دو دهک درآمدی پایین کشور حداقل جمعیتی نزدیک با 3 میلیون و 850 هزار نفر در شرایطی زندگی میکنند که درآمد یک ماه آنها تنها کفاف یک سوم هزینه اجاره یک اتاق در هتل های 4 و 5 ستاره تهران را نمیدهد.
وزارت راه و شهرسازی چندی پیش تعداد مناطق حاشیه و آلونک نشین کشور را 800 منطقه اعلام کرد. شهرهای مشهد، تبریز، شیراز و اهواز نیز در صدر مناطقی بودند که بیشترین تعداد فقرا را در دل خود جایی می دادند. براساس اطلاعات کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی، حداقل 10 میلیون نفر در ایران برای ادامه زندگی از خدمات این دو نهاد استفاده میکنند.
برآوردهای دقیقی از میزان جمعیت دو دهک بالایی درآمدی وجود ندارد ولی براساس آنچه مرکز آمار ایران و بانک مرکزی اعلام کرده اند، حداقل دو دهک درآمدی بیش از 40 میلیون تومان در سال را به خود اختصاص میدهند. این دو طبقه جمعیتی نزدیک به 10 میلیون ایرانی را در دل خود جایی میدهند. محاسبات اولیه نیز تایید میکند حداقل 6 درصد جمعیت ایران ویلای شخصی در اختیار دارند. 11 درصد دیگر جمعیت ایران نیز امکان سکونت در ویلاهای و آپارتمانهای اجارهای را در اختیار دارند. گروه اول به طور متوسط 230 هزار میلیارد تومان را هزینه خرید ویلا کردهاند. این عدد برابر با یک سوم کل نقدینگی موجود در اقتصاد ایران است. همچنین ارزش کل بورس ایران با تمام حواشی و سرو صداهای آن برابر با کل پول در اختیار این افراد است. به این ترتیب 6 درصد جمعیت ایران با پول ویلاهایشان میتوانند بورس تهران را بخرند، بکوبند و بفروشند.
در مقابل این گروه بیش از 43 درصد جمعیت ایران در سال به هیچ سفری نمیروند. اما 20 درصد جمعیت ایران هر سال تابستان تنها به قصد «گردش و تفریح» به سفر میروند و البته بخشی از آنها راهی ویلاهای شخصی میشوند. 15 درصد دیگر جمعیت ایران هم برای زیارت مسافرت میکنند تا راهشان را از گروه اول و دوم جدا کرده باشند. تحلیلهای جامعه شناسی روی این اطلاعات مرکز آمار ایران تایید میکند این جمعیت 15 درصدی ایران، مذهبیترین اقشار کشور به شمار میروند.
از سوی دیگر اطلاعات مرکز آمار ایران نشان میدهد حداقل 10 میلیون نفر در ایران در شرایط «بهره مندی» کامل زندگی میکنند. براساس گزارش گمرک تعداد خودروهای لوکس وارداتی طی سه سال گذشته هم تایید میکند که این جمعیت به مزیت سواری با پورشه، هیوندای، بوگاتی و مازاراتی دسترسی دارند. متوسط قیمت واردات خودروهای خارجی 22 هزار دلار اعلام شده و طی سه سال گذشته نیز 132 هزار نوع از این خودروها وارد کشور شده است.
بر این اساس طبقه ثروتمند ایران طی این سه سال 2 میلیارد و 904 میلیون دلار هزینه واردات خودرو کردهاند. میزان هزینه متوسطی که این افراد برای واردات یک خودروی خارجی انجام میدهند برابر با هزینههای زندگی سالیانه 33 هزار نفر از جمعیت کپرنشین و آلونک نشین ایران است. این گروه طی سه سال گذشته معادل درآمدهای 4 میلیون و 356 هزار نفر از جمعیت ایران را تنها هزینه خرید خودرو کرده اند. البته آمار ثبت نام 96 درصد جمعیت ایران برای دریافت یارانه نقدی ماهیانه 45 هزار و 500 تومانی نشان داد که حداقل دو سوم جمعیت ثروتمندان ایران هم برای دریافت یارانه نقدی ثبت نام کرده اند. احتمالا یارانه تنها نقطه اشتراک «کپرنشیان» و «ویلانشینان» در ایران است.
15 میلیون ایرانی خودروی شخصی در اختیار دارند. به گفته جمشید پژویان این جمعیت با اتکاء به خودروهای شخصی که در اختیار دارند، در دسته طبقه برخوردار قرار نمی گیرند چراکه بخش مهمی از آنها از این خودروها تنها برای تامین هزینه های زندگی استفاده می کنند. ولی سعید لیلاز اقتصاددان نیز اعتقاد دیگری دارد.
او می گوید: «حداقل تعداد رو به افزایش خودروهای شخصی نشان می دهد که طبقه متوسط ایران با وجود تمام فشارهایی که طی سال های گذشته تحمل کرده، همچنان وجود و حضور دارد. بنابراین می توان بیان داشت که اندازه طبقه متوسط ایران هنوز قابل توجه است. البته سیاست های دولت گذشته این طبقه را به دامان طبقه فرودست برده است.»
برخلاف او جلایی پور جامعه شناس روایت دیگری از طبقه متوسط ایران دارد: « بارها گفته شده که طبقه متوسط ایران به دل طبقه فرودست سقوط کرده است ولی معنای حضور طبقه متوسط در دل طبقه فرودست باید این باشد که آنها مثلا محل سکونتشان را از غرب تهران به منطقه اسلامشهر منتقل کنند ولی هنوز آماری این میزان مهاجرت را تایید نمیکند.» گزارشهای رسمی از میزان بهره مندی مردم ایران نشان میدهد که با وجود گسترش نسبی دامنه نفوذ طبقه متوسط همچنان تعداد زیادی از مردم امکانات مناسبی برای زندگی در اختیار ندارند.
این اطلاعات نشان می دهد تنها 33 درصد جمعیت ایران در خانه هایشان رایانه شخصی در اختیار دارند. آمار وزارت ارتباطات تایید می کند حداقل 42 میلیون ایرانی به اینترنت وصل می شوند ولی از جمعیت بیش از 60 درصد در محل کارشان و با استفاده از موبایل به اینترنت وصل می شوند.
سال | درصد خانوارهای دارایی موتور سیکلت | درصد خانوارهای دارایی موتور سیکلت | درصد خانوارهای دارای رایانه |
1390 | 22.8 | 42.1 | 33.4 |
1385 | 24.7 | 33.6 | 22.41 |
بررسی های آماری نشان می دهد حداقل 5 میلیون و 607 هزار ایرانی در خانه های اجاره ای زندگی می کنند. در عوض یک میلیون و 585 هزار ایرانی هم در خانه های رایگان عمرش را سپری می کنند والبته یازده میلیون و 875هزار ایرانی هم در خانه های زندگی می کنند که زمین و ساختمان به آنها تعلق دارند. در تعاریف کلی به این واحدها ویلایی گفته می شود. براین اساس جمعیت ویلانشین بیش از اجاره نشین ها شدهاند.
سال | ملکی زمین و بنا | ملکی بنا | استیجاری | در برابر خدمت | رایگان | اظهار نشده |
آخرین آمار | 11875003 | 1317281 | 5607314 | 332808 | 1585221 | 151544 |
1385 | 11013235 | 781065 | 3981549 | 370856 | 914424 | 195118 |
سطح زیربنا | میزان |
50 متر و کمتر | 9.86 |
51-75 | 22.6 |
76-80 | 10.51 |
81-100 | 21.65 |
101-150 | 23.49 |
151-200 | 7.38 |
201-300 | 2.76 |
301 -500 | 64. |
501 و بیشتر | 07. |