گروه اقتصادی: جدال بر سر حقابه هیرمند میان ایران و افغانستان، بار دیگر بحث حکمرانی آب در ایران را داغ کرد. اما مسئله فقط حقابه هیرمند نیست. مرگ آبخوانها و تالابها، فرسایش خاک، بیابانزایی و… همچون زنجیرهای به هم پیوسته است که بحران آب در ایران را تعریف میکنند. بحرانی که به گفته کارشناسان جز با تغییر پارادایم در حکمرانی آب درست نمیشود.
به گزارش تجارت نیوز،پیش از آنکه از حکمرانی آب بگوییم، بد نیست فقط نگاهی به آمار فرونشست در ایران داشته باشیم. بلایی که مانند خوره به جان زمین افتاده است. بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس فرونشست در کشور پنچ تا هفت برابر متوسط جهانی و با نرخ ۲۵ تا ۳۰ سانتیمتر در سال رخ میدهد.
اما علت این بلا چیست؟ اضافه برداشت از آبهای زیرزمینی منجر به کاهش تراز سطح آبهای زیرزمینی و به دنبال آن تهی شدن آبخوانها و فرونشست زمین میشود. کسری آبخوانهای کشور در سال گذشته حدود ۱۴۳ میلیارد مترمکعب بود و این وضعیت هشداردهنده است. آنطور که اخیرا ایرنا گزارش داد از ۶۰۹ محدوده مطالعاتی آبخوان، ۴۱۰ محدوده وارد وضعیت ممنوعه و ممنوعه بحرانی شدهاند.
کشاورزی؛ آبهای زیرزمینی را هم میبلعد
سوال مهم این است که این اضافه برداشت از آبهای زیرزمینی کجا مصرف میشود؟ برای پاسخ به این سوال اول باید به این نکته اشاره کرد که به طور کلی بنابر گزارش بانک جهانی حدود ۹۸ درصد مصارف آب ایران در بخش کشاورزی است.
از سوی دیگر بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس سهم برداشت سالیانه از آبهای زیرزمینی برای مصارف کشاورزی، شرب و صنعت به ترتیب ۳۶/۴، ۴/۹ و ۱/۷ میلیارد مترمکعب است. البته این آمارها تنها مربوط به چاههای مجاز است.آمارهایی که نشان میدهد کشاورزی بخش اعظم آبهای زیرزمینی را میبلعد و تکیه اصلی در اشتغال ایران نیز بر دوش همین کشاورزی است؛ مشخصا یکی از مسائلی که سیاستگذاران در حکمرانی آب رها کردهاند. وضعیتی که آینده آبی در ایران را مبهم و نگرانکننده کرده است.
از سوی دیگر کاهش بارندگی و تشنه ماندن زمین نیز تامین آب شرب برخی از استانها را با مشکل مواجه کرده است. با این حال سهم بیشتر آبهای زیرزمینی برای کشاورزی است. البته دولتها سعی دارند با نادیده گرفتن این موضوعات، برای پیدا کردن مقصر و کاهش مصارف آب، توپ را در زمین مصارف خانگی بیندازند.
وضعیت فرونشست در استانهایی که کشاورزی دارند
آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس گزارش داده تعداد بالای دشتهای ممنوعه مربوط به استانهایی است که بالاترین مصرف آب زیرزمینی را در کشور دارند؛ از جمله فارس، کرمان و خراسان رضوی. استانهایی که به طور گسترده با بحران کسری ذخایر آبخوان و فرونشست زمین درگیرند.اما بد نیست بدانید که بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، در سال زراعی ۹۶-۹۷ استانهای خراسان رضوی و فارس به ترتیب با کسب رتبه دوم و سوم جزء ۱۰ استان برتر کشور در حوزه تولید محصولات زراعی بودهاند. به عبارتی تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
تشدید تورم با پروژههای پوپولیستی آب
مهدی فصیحی هرندی، پژوهشگر در حکمرانی و دیپلماسی آب در کانال تلگرامی خود در یادداشتی نوشت: «بحرانهای پیدرپی آب در کشور به ناکارآمدی حکمرانی آب ترجمه شده است. این ناکارآمدی نقش محوری در شعلهور کردن منازعات، مهار رشد اقتصادی، ماندگاری نابرابری و افزایش تخریب و فشار بر منابع آب و منابع طبیعی و محیط زیست ایفا میکند. نظام حکمرانی نتوانسته است تشخیص دهد که کدام بحران را در اولویت قرار دهد و سراغ حل آن برود. لذا در دور باطل راهحلهای تکراری که خود بحران جدید میآفرینند، گرفتار شده است.»
این پژوهشگر در بخش دیگری از یادداشت خود با طرح مقدمهای درباره پروژههای پوپولیستی آب، سوالاتی را پیش روی حکمرانی آب در ایران میگذارد.
فصیحی نوشته است: «تعریف بیمحابا و پوپولیستی پروژههای آبی جدید یعنی تشدید تورم. قریب به اتفاق این پروژهها با عدم تامین اعتبار و پیاند آن طولانی شدن مدت اجرای آن است. هر چند طولانی شدن طرحهای آبی، عارضه جدیدی در مملکت نیست. در گزارش سنجش پیشرفت و عملکرد برنامه عمرانی هفت ساله دوم ایران اشاره شده است که هزینه ساخت سد کرج(احتمالا به دلیل طولانی شدن دوره ساخت) از یک و نیم میلیارد ریال به ۶ میلیارد ریال افزایش داشته است. نقطه تعادل تامین و مدیریت تقاضا کجاست؟ تصفیهخانه آب نیاز است و مهار تورم هم لازم؛ چه باید کرد؟»
سه مسئله اولویتدار آب ایران در حوزه اجتماعی-اقتصادی چیست؟ سه مسئله اولویتدار در حوزه فنی-تکنولوژیک چیست؟ تعارضات بین بخشی چگونه به یک نقض و آسیب ساختاری در حکمرانی آب کشور تبدیل شده است؟ اینها بخشی از سوالاتی است که فصیحی پیش روی حکمران فرضی آب گذاشته است.
او نوشته است که شناخت چشمههای ناکارآمدی برای ارتقا و تبدیل آن به یک سیستم کارا یک هدف بسیار مهم است که به نظر میرسد تنها با تغییر پارادایم حکمرانی آب امکانپذیر باشد.