گروه سياسي: اگرچه میگویند که حافظه تاریخی ایرانیان ضعیف است ولی خیلی سخت نیست که روزهایی در اواخر دولت دهم که سیاست خارجیاش بعدا در پایان دولت به حالت نزار درآمده بود را بهیاد آوریم که ریه سیاست خارجی آن دولت آب آورده و نفسهایش به شمارش افتاده بود. بهگونهای که رییس آن دولت حتی زیر استانداردهای کشورهای آفریقایی و بدون دعوت به برزیل رفت و چون کسی به استقبالش در فرودگاه نیامد با محافظان فرودگاه عکس گرفت، علامت پیروزی نشان داد و پنجبرابر وقتش سخنرانی کرد و بازهم به ونزوئلا رفت تا مادر چاوز را تسلی دهد و تحولی عمیق در سیاست خارجی و معادلات جهانی و منطقهای بیافریند و به اینگونه در حیاط خلوت آمریکا فرود آید زیرا از نامهنگاری در نیویورک نتیجهای نگرفته بود!
نصرتالله تاجیک در ادامه یادداشت خود در شرق نوشت: اما اینروزها سیاست خارجی باید تقاص آن دوران را پس دهد و در دو جناح درگیر نبردی بیامان باشد. با جناحی در خارج و ناشی از پروژه امنیتیکردن سیاست خارجی ایران و بستن فضای تنفسی کشور که دولتهای محافظهکار نهم و دهم با شعارها و عملکرد خود نقش بسزایی در پیروزی آن پروژه آمریکایی داشتند! و جبههای از حامیان همان دولتها که در مخالفت با دولت کنونی گوی سبقت از جبهه خارجی ربوده ولی همچنان در همان زمین بازی میکند و لباس سیاه جناحی بر تن سیاست خارجی پوشانده و آن را در هر کوی و برزنی به حراج گذاشته!
در کشوری نظیر ایران با همه مختصات سیاسی، ژئوپلیتیکی و جغرافیاییاش راهبرد کلان سیاست خارجی باید تفاهم و اجماع در سطح ملی و تعامل و همکاری در روابط خارجی بر اساس اهداف سند چشمانداز برنامه 20ساله کشور، تقویت امنیت ملی، رفع تهدیدات خارجی و خنثیسازی تبلیغات درخصوص ترویج پروژه امنیتیکردن سیاست خارجی ایران و ایرانهراسی در منطقه و جهان، ارتقای اعتبار و افزایش احترام و عزت ایران در سطح منطقه و جامعه بینالمللی و جهان در حالگذار تعریف شود.
در این راستا، سیاست خارجی باید سازوکاری برای تولید و توسعه گفتمان توسعهگرا در سطوح ملی، منطقهای و بینالمللی باشد. از جمله مولفههای این سیاست، باید رصد تحولات خارجی و همسایگان و آنچه در عراق و عربستان در یکطرف و پاکستان، افغانستان و اوکراین از طرف دیگر میگذرد، کاهش تنش و خصومتها در سوریه و لبنان، ساختن اتحادیههای جدید در کشورهای باقیمانده از فروپاشی شوروی، تقویت ائتلافهای بینالمللی و منطقهای و اعتمادسازی در خلیجفارس، به حداکثررسانی منافع مشترک و مدیریت مطلوب اختلافات طبیعی با غرب و آمریکا از راهکارهای شناختهشده باشد.
دستگاه عامل سیاست خارجی و دیپلماسی کشور باید در خدمت تحقق اهداف مذکور حرکت کند و از چنین راهکارهایی نهایت بهرهبرداری را بهعمل آورد. در این راستا دیپلماسی فعال و پویا، تلاش برای متوازنکردن و بهبود روابط با کشورهای جهان و ایجاد بنیانی بر تخصصگرایی و کارآمدشدن سیاست خارجی کشور از مهمترین شاخصههای سیاست خارجی است و ما باید از مسوولان وزارت امور خارجه تحقق چنین ویژگیهایی را بخواهیم و نه کشف صورت مذاکرات و اسناد محرمانه و تقسیم پست و سرویسدادن به این و آن را.