گروه اقتصادی: آمارها از نرخ خط فقر متفاوت است؛ گاهی از زبان یک کارشناس و فعال کارگری شنیده میشود، گاهی یک نماینده مجلس در تریبونی رسمی نرخ آن را اعلام میکند و یک روز هم نهاد یا مرکز خاصی از آن رونمایی میکند. اما چرا دولت و به طور مشخص وزارت رفاه از اعلام نرخ خط فقر خودداری میکند؟ معاون این وزارتخانه در پاسخ به این پرسش مهم، ضمن اینکه تاکید میکند خط فقر توسط ۱۲ دستگاه رصد میشود، دلیل را به ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این پدیده مرتبط میداند.
به گزارش تجارت نیوز، تازهترین نرخی که برای خط فقر اعلام شده، از زبان یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس به گوش رسیده است؛ ۳۰ میلیون تومان. البته وحید محمودی- اقتصاددان در گفتگویی که آبان ماه سال قبل با تجارتنیوز داشت، حتی نرخ خط فقر یک خانوار دو نفره تهرانی را دو میلیون تومان بالاتر عنوان کرده بود.مرکز پژوهشهای مجلس هم بهتازگی اعداد و ارقام مهمی از این شاخص منتشر کرده است. گزارش این مرکز خبر از این میدهد که نرخ خط فقر طی یک دهه از ۱۹ درصد به بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته است، در واقع بیش از ۳۰ درصدِ جمعیت زیر خط فقر هستند.
بر اساس اطلاعاتی که در این گزارش آمده است، خط فقر متوسط کشوری در سال ۱۴۰۰ به طور سرانه یک میلیون و ۶۸۰ هزار تومان بوده است. این عدد برای خانوار چهار نفره معادل چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان محاسبه شد.بدین ترتیب، درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق در سال ۱۴۰۰ برابر با ۳۰.۴ درصد بوده است. در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل از آن، از جمعیت فقرا کاسته شده؛ ۷۰۰ هزار نفر.
در مجموع، نرخ فقر از سال ۸۵ روند صعودی داشته و از سال ۹۷ به بیش از ۳۰ درصد رسیده است. در این بین، شکاف فقر که نشانگر فاصله فقرا تا خط فقر است و آن را اندازهگیری میکند؛ در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ به بالاترین مقدار یعنی ۲۷ درصد رسید.
چرا خط فقر اعلام نمیشود؟
هرچند سال قبل بود که وزارت رفاه به اعلام فقر اقدام کرد و آن را برای خانوار چهار نفره تهرانی ۱۴.۷ میلیون تومان دانست، اما این وزارتخانه از انتشار آمار به صورت منظم اجتناب میورزد. حالا معاونت وزارت رفاه به این موضوع واکنش نشان داده و گفته که دولت آمار خط فقر را به دلیل تشدید مشکلات اقتصادی اعلام نمیکند.
علیرضا عسگریان در توضیح این موضوع با اشاره به اینکه کمیته امداد امام خمینی به طور متمرکز در زمینه فقر تغذیهای کار میکند و در این زمینه آماری به دست آورده است، به ایسنا اظهار کرد: «برای اینکه یک نفر بتواند سلامت خود را حفظ کند و این سلامت بیننسلی باشد، توجه به فقدان فقر تغذیهای مهم است و این در حالیست که امکان دارد یک نفر از نظر مالی در وضعیت متوسطی قرار داشته باشد اما از نظر تغذیهای به خودش نرسد. البته ممکن است یک نفر از نظر تغذیهای فقیر باشد و نتواند به وضعیت تغذیهای خود رسیدگی کند.
در فقر تغذیهای چنین تناقضی وجود دارد و به دلیل اینکه یک مرکز رسمی در این زمینه نمیتواند به طور دقیق صحبت کند، در وزارت رفاه به دنبال دریافت این هستیم تا برآوردی از خط فقر داشته و با مجوزی با عنوان مرجع رسمی آن را اعلام کنیم، البته دریافت مجوز هم به این راحتی نیست. باید بسیاری از دستگاههای مختلف را اقناع کنیم زیرا اعلام خط فقر دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است و از همین رو باید تمام عوامل ذی مدخل را همسو کنیم.»
پاککردن صورت مساله بهجای حل آن
با این توضیحات، به نظر میرسد دولت به جای حل مساله به دنبال پاک کردن صورت مساله است. به همین دلیل آمارها از وضعیت فقر و فقرا در اقتصاد ایران بسیار نگرانکننده است. بررسیها نشان میدهد دههای که از آن عبور کردیم، وضعیت مطلوبی نداشته است آن هم به لحاظ رشد اقتصادی و سایر متغیرها. مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده که یک دهه تورم بالا (به جز سالهای ۹۶-۹۴) به همراه رشد اقتصادی پایین و منفی باعث شده تا نرخ فقر از ۱۹ درصد به ۳۰.۴ درصد در سال ۱۴۰۰ برسد. رشد اقتصادی پایین به کاهش درآمد سرانه و افزایش فقر منجر شده و در عین حال باعث شده که ایران که از سال ۲۰۰۸ به بعد در گروه کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط قرار گرفته بود، با یک دهه کاهش در درآمد سرانه به دسته کشورهای با درآمد پایینتر از متوسط سقوط کند.
با وجود تمام اینها، دولتها کماکان آماری که چهره بهتری از عملکردشان به نمایش میگذارد، از تریبونهای مختلف اعلام میکنند و از بیان اطلاعاتی که برایشان دستاوردی محسوب نمیشود، خودداری میکنند و در چنین شرایطی مشکلات کماکان در اقتصاد ایران باقیاند.