به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۲ ساعت ۱۶:۱۶
کد مطلب : ۴۱۳۶۷۵

توافق موقت آتش‌‏بس سیاسی است

توافق موقت آتش‌‏بس سیاسی است
گروه بین الملل: حمیدرضا عزیزی پژوهشگر مهمان مؤسسه امور بین‌المللی و امنیت برلین در هم میهن نوشت: آغاز گفتگو‌های محتاطانه بین مقامات ایرانی و غربی، شایعاتی مبنی بر نزدیک شدن طرفین به توافق جدید بر سر برنامه هسته‌ای ایران را دامن زده است. پنج سال از خروج ایالات‌متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) می‌گذرد. این توافق مهم، شالوده و محور تلاش‌های جهانی برای محدود کردن توسعه برنامه هسته‌ای ایران بود. اما پس از امضای توافق، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری بعدی آمریکا در سال ۲۰۱۸ توافق را پاره کرد و سیاست «فشار حداکثری» را در پیش گرفت.
ایران نیز به تدریج پایبندی خود به توافق را کاهش داد و این توافق حالا تا حد زیادی بی‌معنی شده است. در سال ۲۰۲۱، دولت جو بایدن تمایل خود را برای بازگشت به برجام در صورت بازگشت ایران به تعهدات خود اعلام کرد، اما تلاش‌های دیپلماتیک عمدتاً بی‌ثمر بود و این تلاش‌ها از ماه آگوست سال ۲۰۲۲ متوقف شد. با این حال، اخیراً به نظر می‌رسد مسیر جدیدی ظاهر شده است که عبارت است از فشار برای انجام توافقی غیررسمی که برخی مقامات ایرانی از آن به‌عنوان «آتش‌بس سیاسی» یاد می‌کنند.
مذاکرات بی‌سروصدا، که بخشی از آن در عمان انجام می‌شود، با هدف بررسی یک توافق بالقوه در چارچوب فوق، در جریان است. ایران در ازای توقف غنی‌سازی اورانیوم خود در سطح فعلی، توقف حملات به پیمانکاران آمریکایی در سوریه و عراق، گسترش همکاری با بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و تعهد به عدم فروش موشک‌های بالستیک به روسیه، از آمریکا انتظار دارد از تشدید تحریم‌های موجود خودداری کرده و توقیف نفتکش‌ها یا پیگیری قطعنامه‌های تنبیهی جدید علیه ایران در سازمان ملل یا آژانس را متوقف کند.
این تغییر از یک توافق جامع مانند برجام به یک «درک» غیررسمی محدودتر- آنطور که گزارش‌های مختلف نشان می‌دهد – نشان‌دهنده تغییر قابل‌توجهی در چشم‌انداز دیپلماتیک است. مذاکرات «جدی و سازنده» در ماه ژوئن میان علی باقری‌کنی، مذاکره‌کننده اصلی هسته‌ای ایران و انریکه‌مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، نشان می‌دهد که دیپلماسی اساسی از سر گرفته شده است. اگر واقعاً شاهد مرحله جدیدی از دیپلماسی میان ایران و آمریکا باشیم، انگیزه تهران و واشنگتن چیست و نتایج بالقوه این روند چیست؟
ایران: اجتناب از جنگ، ترمیم چهره بین‌المللی
جمهوری اسلامی ایران مذاکرات کنونی را فرصتی می‌داند تا برخی از دارایی‌های خود را بدون توقف برنامه هسته‌ای آزاد کند. براساس توافق احتمالی که در آینده به‌دست خواهد آمد، ایران غنی‌سازی اورانیوم خود را در سطح فعلی با خلوص ۶۰ درصد محدود می‌کند؛ که البته بسیار بالاتر از حد ۶۷/۳ درصد تعیین‌شده در برجام و نزدیک‌تر به مواد با درجه تسلیحات است، اما همچنان کمتر از حد ۹۰ درصدی برای تولید بمب می‌باشد. رهبر عالی ایران، آیت‌الله خامنه‌ای گفته از چنین توافقی حمایت می‌کند، مشروط بر اینکه زیرساخت‌های اتمی ایران دست نخورده باقی بماند.
در مقابل، ایالات‌متحده می‌تواند از معافیت‌های تحریمی برای رفع انسداد میلیارد‌ها دلار دارایی‌های ایران که در خارج از کشور مسدود شده‌اند، استفاده کند. اما برای ایران، مهم‌تر از منافع اقتصادی، امکان زدودن ناامنی از اوضاع پیرامونی برنامه هسته‌ای‌اش و اجتناب از تشدید تنش با آمریکا و اسرائیل است. جلوگیری از یک درگیری خارجی یک هدف اساسی برای ایران است، زیرا می‌تواند فرآیند‌های انتقال قدرت در ایران را به‌شدت پیچیده و بی‌ثبات کند.
یکی دیگر از ملاحظات داخلی، مربوط به سیاست‌های جناحی در ایران است. ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران و علی باقری‌کنی، مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران، مدت‌هاست که از برجام انتقاد کرده‌اند و مدعی شده‌اند که این برجام بازدهی بسیار زیادی برای غرب داشته، درحالی‌که در ازای آن سود کمی برای ایران به ارمغان آورده است.
آن‌ها استدلال می‌کنند که حسن روحانی رئیس‌جمهوری پیشین و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت، باید در مورد توافق سودمندتری مذاکره می‌کردند. با این حال، دولت رئیسی از آن زمان نتوانسته است توافق بهتری را به دست آورد؛ بنابراین حالا یک توافق محدود که در حال حاضر بحث درباره‌اش جریان دارد، فرصتی برای حفظ چهره دولت رئیسی فراهم می‌کند. دولت رئیسی می‌تواند ادعا کند که ایالات‌متحده را مجبور کرده که پیشرفت هسته‌ای ایران را بدون مصالحه قابل‌توجهی بپذیرد.
با این حال، منتقدان در ایران، اعم از میانه‌رو‌ها و اصلاح‌طلبان، از هم‌اکنون رئیسی را در مورد مذاکرات مورد انتقاد قرار داده‌اند. برخی حتی بین شروط پیشنهادی توافق جدید و برنامه نفت در برابر غذای عراق در زمان صدام‌حسین شبیه‌سازی کرده و خاطرنشان می‌کنند که دارایی‌های مسدودشده برای استفاده انسان‌دوستانه تخصیص داده می‌شود و به‌طور مستقیم به کمک اقتصاد ایران نخواهد آمد.
منافع آمریکا
از نظر دولت بایدن، این توافق بالقوه دارای مزایای استراتژیک قابل‌توجهی است. اولاً، هدف از این توافق جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای و تمدید «زمان گریز هسته‌ای» است که برای تولید و انباشت مواد هسته‌ای با درجه تسلیحات لازم است. مذاکرات کنونی این پتانسیل را دارد که دست‌کم، پیشرفت سریع برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند. هدف دیگر از این توافق، آزادی زندانیان آمریکایی است که در ایران نگهداری می‌شوند.
درحالی‌که بایدن به‌دنبال انتخاب مجدد در انتخابات سال ۲۰۲۴ است، دستیابی به این هدف و مهار برنامه هسته‌ای ایران می‌تواند یک پیروزی سیاسی مهم برای تقویت عملکرد سیاست خارجی دولت بایدن باشد.
ثانیاً، ایالات متحده منافعی در کاهش خطر رویارویی نظامی با ایران یا نیرو‌های نیابتی این کشور، به‌ویژه در عراق و سوریه دارد. جایی که شبه‌نظامیان مورد حمایت ایران حملات مکرر و مرگباری را علیه نیرو‌ها و پیمانکاران آمریکایی انجام داده‌اند. حتی یک توافق محدود با ایران ممکن است برای مهار درگیری‌های خشونت‌آمیز کارساز باشد.
در حالت ایده‌آل، ایالات متحده همچنین به مسائل گسترده‌تری در خصوص ایران، از جمله برنامه موشک‌های بالستیک، حمایت از گروه‌های مسلح در سراسر خاورمیانه و روابطش با روسیه در چارچوب جنگ جاری در اوکراین، رسیدگی خواهد کرد. واشنگتن همچنین امیدوار است که با کاهش تنش‌ها با تهران، بتواند تمرکز خود را به دیگر اولویت‌های استراتژیک، به‌ویژه مقابله با ظهور چین و تشدید رقابت قدرت‌های بزرگ به‌طور کلی، تغییر دهد.
پیامد‌ها و چالش‌ها
اگرچه توافق بالقوه بین ایالات متحده و ایران می‌تواند به‌عنوان یک راه‌حل عملی کوتاه‌مدت تلقی شود، اما برای واشنگتن در نهایت راهی برای خرید زمان تا پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال آینده خواهد بود. شرایط گزارش‌شده چیزی نزدیک به یک راه‌حل جامع برای حل‌وفصل مسائل عمیق بین دو طرف نخواهد بود. با این حال، با کاهش تنش‌ها، یک توافق محدود، هم با سیاست «بدون توافق، بدون بحران» بایدن در قبال ایران و هم با موضع مقامات عالی‌رتبه ایران مبنی بر «نه جنگ، نه مذاکره» همسو است. با این حال، محدودیت‌ها و عدم قطعیت پیرامون چنین معامله‌ای مشهود است.
منتقدان خاطرنشان می‌کنند که توافق شایعه‌شده نگرانی‌های کلیدی در مورد برنامه هسته‌ای ایران، مانند زمان گریز هسته‌ای، فعالیت‌های تحقیق و توسعه در حال انجام و ذخایر اورانیوم بسیار غنی‌شده ایران را برطرف نمی‌کند. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که هر یک از طرفین به تعهدات خود پایبند باشند یا از اقدامات تحریک‌آمیز که می‌تواند توافق را در آینده به خطر بیندازد، خودداری کنند. توافقی که درباره‌اش اخبار منتشر می‌شود، همچنین فاقد چارچوب قانونی یا نهادی قوی برای نظارت بر انطباق و حل‌وفصل اختلافات است.
علاوه بر این، شفافیت کمی در مورد اینکه آیا سایر امضاکنندگان برجام - چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا و آلمان- از چنین توافقی حمایت می‌کنند یا خیر، وجود ندارد. موضع روسیه با توجه به علاقه مسکو به حمایت ایران از تهاجم این کشور به اوکراین و ترس روسیه از اینکه توافق می‌تواند توان بیشتری به آمریکا برای کمک به نیرو‌های اوکراینی بدهد، بسیار مهم خواهد بود. استقبال دیگر کشور‌های خاورمیانه متفاوت بوده است.
در جریان مذاکرات اولیه برجام در سال ۲۰۱۵، بازیگران منطقه‌ای، عمدتاً اسرائیل و عربستان‌سعودی، با این توافق مخالفت کردند. بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل در ماه ژوئن مخالفت طولانی‌مدت و سرسختانه خود را با هرگونه توافق بین ایالات متحده و ایران تکرار کرد، اما نزدیک شدن عربستان سعودی به ایران در پی میانجیگری چین نشان می‌دهد که ریاض ممکن است دیگر در مقابل توافق ایستادگی نکند.
چالش بالقوه دیگری می‌تواند از سوی کنگره ایالات‌متحده ظاهر شود. در ۲۲ ژوئن، ۳۳ سناتور «قانون بررسی کاهش تحریم‌های ایران» را معرفی کرده و از کنگره خواستند نظارت قانونی بر هر توافقی که شامل رفع تحریم‌ها برای ایران باشد، داشته باشد. با این حال، چشم‌انداز یک «آتش‌بس سیاسی» بین ایران و ایالات متحده به‌طور فزاینده‌ای محتمل است. اما چنین معامله‌ای تنها یک راه‌حل موقت خواهد بود. اگر توافقی در ماه‌های آینده حاصل شود، احتمالاً راه‌حلی طولانی‌مدت و پایدار برای مسائل عمیقاً مناقشه‌برانگیز بین این کشور‌ها ارائه نخواهد کرد.
برچسب ها: برجام
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها