گروه سیاسی: یک فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب در تحلیل عملکرد دولت رئیسی میگوید: دولت در زمینه خاصی موفقیتی نداشته که بتواند به صورت روشن آن را ارائه کند. اگر به مجموعه شاخصها نگاه کنیم، هیچ شاخصی روند بهبود به خود نگرفته است.
به گزارش رویداد 24، بخش هایی از گفت و گوی فیضالله عربسرخی را در ادامه می خوانید:
از همینرو با ملاحضه تداوم تحریمها که به عنوان عامل مهمی در وضعیت موجود ما ایفای نقش میکند، به علاوه ناکارآمدی دولت که برآمده از نیروهای کمتجربه و بیتجربه هستند به همراه شعارهای بلندپروازانه دولت که برای کنار زدن رقبا مطرح شده، به دولت اجازه موفقیت نداده است. هرچند حاکمیت در همه سطوح یکدست شده است، دستگاه قضا و بنگاهای خصولتی پشت سر دولت هستند، اما مجموعه شرایط ناکارآمدی دولت را نشان میدهد.
در شرایطی که بیش از ۴۰ سال از انقلاب میگذرد و نیروهای با تجربه زیادی وجود دارد، متاسفانه دولت نیروهای باتجربه را کنار گذاشته است و تصمیم گرفته شده همه نیروها به تناسب اندازه و قواره دولت انتخاب شوند، بنابراین افرادی انتخاب شدهاند که از توانمندی و تجربه اجرایی فاصله زیادی دارند.
مجموعه مشکلات هم به شکلی است که باید نیروهای با تجربه میآمدند تا بتوانند مشکلات را حل کنند. به طور مثال دولت آقای خاتمی در یک دوره ۸ ساله تقریبا متوسط ۶ درصد رشد را به ارمغان آورد، موفق شد تا تورم را از ۱۹ درصد به حدود ۱۰ درصد کاهش دهد.
وقتی دولت فعلی شعار میدهد نرخ ۴۶ درصد را در سال اول به ۲۰ درصد و در سال بعد تکرقمی میکند! شعاری غیرعلمی و غیرعملی است. معتقدم که عمده ضعف دولت را در ترکیب نیروهای به کار گرفته و ادعاهای غیرعلمی جستجو کرد.
اگر بخواهیم صادقانه نگاه کنیم، نقطه قوتی در عملکرد دولت نمیبینم. شرایط برای دولت مثبت است. شرایطی که از مجلس تا صداوسیما و نیروهای امنیتی و نظامی همه حامی دولت هستند و این فرصت خوبی برای دولت است اگر قدر بداند و بعد در پی اجرای برنامههای عملی باشد، نه شعارهای بلندپروازانه. با این نیروها بعید است بتوان کاری از پیش برد. دولت میتواند از میان نیروهای اصولگرا، افراد با تجربه را در دولت به کار ببرد.
مسئله تورم را همه مردم به صورت روزانه با پوست و گوشت لمس میکنند. در شرایطی که هرروز از خوراک و پوشاک و مسکن در حال گران شدن است، از کاهش تورم صحبت کنیم. به نظر میرسد آمارهای خلاف واقع را به رئیسی میدهند و او نیز به دلیل عدم اطلاع از مسائل اقتصادی آنها را اعلام میکند و خودش را در مقابل افکار عمومی قرار میدهد و به نوعی خود را خلع سلاح میکند.
اگر دولت بگوید ما دولت محرومان هستیم چیزی را تغییر نداده است. اساسا تحریمها قدرت تحرک را از دولت میگیرد و امکان تصمیم گیری اساسی را ندارد. وقتی روزانه هزاران میلیارد اسکناس چاپ میکنیم و تورم در حال رشد است، دولت محرومان بودن چیزی را حل نمیکند.
بزرگترین مشکل قشر محروم همین تورم است. با این تورم اصلا نمیتواند دم از حمایت از محرومان زد. وقتی روند تورم و افزایش محرومیتها در حال رشد است، باید امیدوار بود که تصمیماتی خارج از روند موجود توسط حاکمیت اتخاذ شود تا بتواند از فشارهای موجود خصوصا طبقه محروم کاسته شود و امیدوار به بهبود وضعیت بود. این شرایط روز به روز فقر را با قصه نداری هایشان تنهاتر میکند.
اگر باور داشته باشیم که به هرحال مردمی که در دو انتخابات گذشته رای ندادند به دلیل عدم رضایت از شرایط موجود بوده است، روند فعلی نارضایتی را بیشتر و کاهش مشارکت در انتخابات را بیشتر میکند. اگر حاکمیت به دنبال افزایش مشارکت است، باید نارضایتی مردم را کم کند و باید یک تحولی در وضعیت اقتصادی صورت بگیرد که این هم باید ابتدا در سیاستها و سیاستهای بین الملل تغییر ایجاد شود. هرچند که اقداماتی صورت گرفته، اما روندی که شاهد آن هستیم، بعید است که در دراز مدت افزایش مشارکت را به دنبال داشته باشد.