گروه اقتصادی: شرکت نفت ادنوک امارات متحده عربی به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در خاورمیانه، اکنون سرمایهگذاری جهانی گاز را با خرید ۳۰ درصد از سهام میدان گازی آبشرون آذربایجان در دریای خزر، آغاز کرد.
در همین حال، اما به گزارش شبکه خبری بلومبرگ، این اولین خرید بینالمللی شرکت ادنوک در عرصه بالادستی صنعت نفت به شمار میآید. در این معامله، شرکت ملی نفت جمهوری آذربایجان، «سوکار» و «توتال انرژی» هر کدام ۱۵ درصد از سهام را به شرکت نفت ادنوک امارات متحده عربی واگذار کردند.
حرکت امارات به سوی خزر
به گزارش اقتصاد24، شرکت ملی نفت ابوظبی روز جمعه ۱۳ مرداد (۴ اوت) اعلام کرد که ۳۰ درصد از سهام میدان گازی «آبشرون» جمهوری آذربایجان واقع در دریای خزر را خواهد خرید. به این ترتیب، به نظر میرسد امارات در حال افزایش سرمایهگذاری در زیرساخت انرژی در حوزه دریای خزر است.
بر اساس توافق مذکور، شرکت نفت دولتی آذربایجان «سوکار» (SOCAR) و «توتال انرژی» فرانسه، که قبلا هر کدام ۵۰ درصد از سهام میدان گازی آبشرون را در اختیار داشتند، ۳۵ درصد از سهم خود را حفظ میکنند.
همچنین شرکت توتال فرانسه ۵۰ درصد سهام میدان گازی «آبشرون» ـ میدان بزرگ گازی دریای خزر ـ را که ماه گذشته میلادی فاز نخست آن راهاندازی شد، به عنوان اپراتور در اختیار دارد. توتال انرژی استخراج گاز از آبشرون را نخستین بار در ماه ژوییه اعلام کرد. این گروه انرژی فرانسه روز جمعه تایید کرد که توتال و سوکار هر یک ۱۵ درصد از سهام خود در میدان گازی آبشرون را به شرکت ملی نفت ابوظبی فروختهاند، ولی از اعلام قیمت خودداری کرد.
این سرمایه گذاری اماراتیها در حالی رخ میدهد که میدان گازی «آبشرون» که در آبهای باکو از سهم دریای خزر قرار دارد، سالانه دو میلیارد متر مکعب و در فاز دوم پنج میلیارد متر مکعب تولید گاز خواهد داشت و یکی از «منابع جدید صادرات گاز به اروپا» به حساب میآید.همزمان خبرگزاری رویترز نوشته است که «ادنوک» به عنوان شرکت ملی نفت ابوظبی امارات به طور جدی قصد دارد که تجارت جهانی گاز خود را گسترش دهد.ادنوک امارات در ماه مارس امسال نیز به شرکت بریتیش پترولیوم پیشنهاد داده بود که در مشارکت با یکدیگر ۵۰ درصد از سهم شرکت گازی «نیومد انرژی» اسرائیل را خریداری کنند تا بتواند وارد بازار انرژی اسرائیل و به خصوص بخش گازی این بخش نیز شود.
اژدهای نفتی در جستجوی گاز
از سویی دیگر، شرکت «دراگون اویل» امارات سالهاست که تولید گاز از میادین گازی ترکمنستان «در دریای خزر» را آغاز کرده است. این شرکت، آوریل امسال اعلام کرد در نظر دارد هشت میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید در میادین ترکمنستان انجام دهد.
باکو در همین حال سال گذشته از فاز دوم میدان «شاهدنیز» نیز به عنوان بزرگترین میدان گازی دریای خزر ـ ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز به «اتحادیه اروپا» صادر کرد و طبق تفاهمنامه امضا شده میان دولت باکو و اتحادیه اروپا، این رقم تا سال ۲۰۲۶ حداقل دو برابر یعنی تا ۲۰ میلیارد متر مکعب افزایش خواهد یافت.همچنین، شرکت ملی نفت ابوظبی نیز روز جمعه ۱۳ مرداد اعلام کرد که ۳۰ درصد از سهم میدان گازی آبشرون در آبهای باکو را خریداری میکند.
خیز بلند امارات متحده عربی برای افزایش بهره برداری گازی
کما اینکه خبرگزاری رویترز نیز در همین باره نوشته است که شرکت ملی نفت ابوظبی در نظر دارد تجارت جهانی گاز خود را توسعه دهد. این شرکت در ماه مارس امسال نیز به شرکت بیپی بریتانیا پیشنهاد داده بود که با مشارکت هم ۵۰ درصد از سهم شرکت گازی نیومِد انرژی اسرائیل را خریداری کنند تا بتواند وارد بازار انرژی اسرائیل نیز شود.
همچنین شرکت «دراگون اویل» امارات نیز حالا دیگر سالهاست تولید گاز از میادین گازی ترکمنستان در دریای خزر را آغاز کرده و آوریل امسال اعلام کرد در نظر دارد هشت میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید در میادین ترکمنستان انجام دهد.از سوی دیگر شرکت «دانا گاز» متعلق به امارات متحده عربی نیز به سراغ بزرگترین میدان گازی اقلیم کردستان عراق، رفته است و تلاش دارد که این میدان را توسعه داده و در تلاش است برای صادرات ذخایر گازی اقلیم کردستان عراق به اروپا از این میدان گازی بهره ببرد.بنا بر گزارش اقتصاد ۲۴، حالا با رصد این اخبار و روند تازه سرمایه گذاری اماراتیها، به نظر میرسد که شرکت ملی نفت ابوظبی با توجه به تحریمهای روسیه و نیاز اروپا به منابع جدید گازی، بیشتر بر بازار گاز متمرکز شده باشد.
ایران بدون توسعه هیچ میدانی در خزر
اما اسفبار این است که در بین کشورهای ساحلی دریای خزر که هر کدام سهمی از کاسپین دارند اکنون این تنها ایران است که هیچ میدان نفتی یا گازی را توسعه نداده و هر چهار کشور ساحلی خزر در آبهای تحت حاکمیت خود در این دریا هم نفت و هم گاز تولید میکنند.
برای مثال حتی باکو و ترکمنستان با همه اختلافات برای توسعه میدان مشترک گازی و نفتی «دوستلوق» بعد از سی سال مناقشه بر سر حاکمیت آن نزدیک به توافق هستند.کما اینکه طبق قراردادی که پارسال میان دو باکو و ترکمنستان امضا شد، قرار است شرکتهای نفتی باکو و عشقآباد به صورت مشترک آن را توسعه دهند و انتظار میرود گاز تولیدی آن با احداث یک خط لوله کوتاه ۸۰ کیلومتری به میدان نفتی «آذری» جمهوری آذربایجان در دریای خزر متصل شده و از طریق زیرساختهای موجود سالانه دو میلیارد متر مکعب گاز آن به اروپا منتقل شود.
اما در مقابل ایران که یک بلوک گازی مشترک نیز با باکو دارد که به نام «البرز» خوانده میشود و اکنون بیش از یک دهه است که تفاهمنامه اکتشاف این میدان میان دو کشور امضا شد، اما هیچ شرکت خارجی به خاطر ایران، آماده اکتشاف و حفر چاه در این بلوک نشده و دقیقا مشخص نیست آیا این بلوک حاوی میادین نفتوگاز هستند یا خیر؟از سوی دیگر ایران در حالی درگیر مساله تحریمها و بحرانهای ناشی از آن است که پیش از این حداقل دو خبر مهم درباره میادین گازی کشف شده در خزر در حوزه آبهای ایران منتشر شده بود.
ادعای ایران درباره دستکم دو میدان بدون سرمایه گذار
ابتدا در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد این مساله مطرح شد که یک میدان بزرگ نفتی با نام «سردار جنگل» در دریای خزر کشف شده است، اما بعدتر این ادعا اصلاح و گفته شد این میدان حاوی گاز است؛ اما در نهایت حالا بیش از یک دهه است کل این ادعا در سکوت خبری قرار گرفته است.اما در ۲۸ مرداد سال ۱۴۰۰ بود که oilprice (اویل پرایس) گزارش داد که «یک هفته پیش از این تاریخ، ایران از یک میدان بزرگ گاز جدید خود (میدان گازی چالوس) در بخش ایرانی دریای خزر رونمایی کرده است تا قطب گاز جنوبی با محوریت میدان بزرگ پارس جنوبی تکمیل شود.»
«اویل پرایس» در آن زمان مدعی شده بود که توسعه دهنده اصلی سایت چالوس، شرکت نفت خزر (KEPCO) است، اما کمکهای فنی و مالی نیز از روسیه و چین دریافت میشود. اگر برآوردهای اولیه از ذخایر گاز موجود در کانسار چالوس درست باشد، میدان گازی جدید ایران قادر خواهد بود حداقل ۲۰ درصد گاز مورد نیاز اروپا را تامین کند.در ۲۸ شهریور همان سال، خبرگزاری مهر نیز در گزارشی با تیتر «میدان گازی چالوس میتواند یک چهارم پارس جنوبی ظرفیت داشته باشد» بر وجود میدان گازی چالوس صحه میگذارد.
بعدتر و در شهریور ۱۴۰۰، محمدعلی صادقی، کارشناس حوزه نفت و انرژی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ درباره میدان گازی چالوس تایید و تاکید کرد: «هر چند شرایط و پتانسیل تولید گاز در این میدان بسیار بالاست و میتوانند بر روی آن مانور دهند، اما استخراج و به گفته متولیان، صادرات به اروپا به این سادگیها نیست. این میدان در عمق بالای ۱۰۰۰ متر قرار داشته و جهت اکتشاف نیاز به هزینههای زیادی دارد که قطعاً ایران نه میخواهد و نه میتواند این هزینهها را پرداخت کند. اکتشاف تا استخراج در این میدان جدید طبعاً مشکلات و سختیهای خود را خواهد داشت، موضوعی که تجربه نشان داده هیچ گاه کارهای نیمه تمام به ویژه در بخش اکتشافات نفت و گاز به سرانجام مطلوب نرسیده است.»
این کارشناس حوزه نفت و انرژی گفت: «کشف و استخراج از این میدان برای کشور بسیار ارزشمند است، موضوعی که شاید برای کمتر کشوری اتفاق بیفتد. اما پس از کشف این میدان گازی، مدیریت در ادامه مسیر تا استخراج و صادرات گاز بحثی است که تاکنون در بیشتر زمینهها به ویژه در بخش سایر پروژههای نفتی – گازی مغفول مانده است. متأسفانه بیشتر طرحهای گازی در کشور به دلیل مسایل سیاسی و همچنین عدم مشارکت با سایر سرمایه گذاران خارجی بر زمین مانده و سالهاست که از این سوخت با ارزش نتوانسته اند به خوبی استفاده کنند.»
صادقی در این گفتگو همچنین تصریح کرد: «دولت باید روابطی را دنبال کند که بتواند از این منابع به خوبی استفاده کند. برای توسعه و بهره برداری از میدان گازی چالوس بالای ۵۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز است.» در واقع مساله اکتشاف میدان مهم گازی چالوس بارها توسط رسانهها تایید شده، اما تاکید بر روی سرمایه گذاری سنگینی است که ایران برای توسعه و بهره برداری این میدان نیاز دارد. سرمایه گذاری که در کمال تاسف حتی در مورد میادین مشترک ایران و باکو و یا ایران و ترکمنستان نیز به دلیل مطرح شدن نام ایران و تحریمهای آمریکا رخ نمیدهد.
ایران بیرون از زمین زمستان سرد اروپا
این شرایط البته در حالی است که شاید یکی از امیدهای دولت سیزدهم و جریان اقتدارگرایان این بود که ناجی اروپای سرمازده پس از جنگ روسیه و اوکراین و بحران گازی پیش آمده به دلیل تحریمهای روسیه، ایران خواهد بود، اما آنان از یاد برده بودند که سایر کشورهای جهان و صاحبان سرمایه که اتفاقا چماق تحریم نیز بر سرشان نیست منتظر نخواهند ماند که ایران در مذاکرات فرسایشی آیا بتواند طرفهای مقابل را قانع کند یا در نهایت این بازی را در زمین گازی به حریفان واگذار کند.
به نظر می رسد، اقتدارگرایان حامی دولت و نیروهای تحریم خواه در داخل کشور به طور جدی باور کرده بودند که وضعیت زمستان سخت چنان در اروپا پیچیده خواهد شد که به ناگهان همه درها به روی ایران گشوده خواهد شد و بدون مذاکره و نشستن پای میز ، همه تحریم ها دود می شود، تصوری که نتیجه آن تاکنون برای کشور از دست رفتن فرصت های سرمایه گذاری چندین میلیارد دلاری بوده است، فرصت هایی که به جای ایران نصیب همسایگانش می شود و اتفاقا با هر بار سرمایه گذاری در حوزه انرژی بر قدرت منطقه ای و جهانی این کشورها افزوده می شود.اما در مقابل و در ایران هنوز عرصه تصمیم گیری و مشاوره به دولتمردان وقت در دست کسانی است که حتی توانایی خوانش درست از سیاست و اقتصاد جهان را نیز نداشته اند.
خیز گازی امارات پس از عربستان و کویت
حالا نیز به نظر میرسد پس از قطر که به هاب گازی منطقه تبدیل شده است، نوبت به امارات و عربستان رسیده که وضعیت خود را در حوزه گاز تثبیت کنند و عربستان از فرصت تحریمهای ایران و نبود سرمایه گذار برای دست اندازی به میدان گازی آرش استفاده میکند و شرکتهای نفتی اماراتی نیز در حالی دریای خزر را به منطقه جولان خود تبدیل کرده اند که گوشه چشمی نیز به عراق نیز دارند.
در همین حال، اما ایران همچنان درگیر در چمبره دلارهای مانده در کره جنوبی و عراق، از یکی شکایت میکند و دیگری دلارهای ایران را به بانکهای عمانی حواله میکند. شاید در این شرایط که هزینه فقط برگزاری جام جهانی برای قطر ۲۰۰ میلیارد دلار شده و ایران درگیر دریافت ۷ میلیارد دلار است، دیگر سخن گفتن از سرمایه گذار شوخی بیش نباشد. شوخی که اما منافع ملی ایران، سرنوشت میلیونها نفر و آینده کشور در حوزه انرژی را گروگان گرفته است، بدون اینکه با روند موجود و این مذاکرات فرسایشی نه امیدی به رفع تحریمها باشد و نه تبلیغات پیوستن به سازمان همکاری شانگهای گشایشی در این روند ایجاد کند.
ایران اکنون و به فوریت با توجه به دورخیز بلند رقبای منطقهای برای توسعه میادین گازی خود و نه میادین اجارهای و یا مشترک، نیازمند سرمایه گذاری چند ده میلیون دلاری است و این مساله نه با هیچ شعار و نه با هیچ توهم و نه با هیچ وعده و وعیدی دیگر قابل لاپوشانی و کتمان نیست. آقایان! وضعیت ایران در توسعه میادین نفتی و گازی و انرژی، بحرانی است، احتمال جاماندگی جبران ناپذیر بسیار است، پس باید به فوریت عمل شود.