به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۷:۳۴
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۲ ساعت ۱۱:۲۴
کد مطلب : ۴۲۵۸۹۹

کروبی و مشی اصلاحی پس از ۱۳ سال حصر

کروبی و مشی اصلاحی پس از ۱۳ سال حصر
گروه سیاسی: احمد زیدآبادی در هم‌میهن نوشت: این نوع بیانیه‌ها طبعاً به ذائقۀ آن دسته از نیرو‌هایی که از شیوۀ اصلاح‌خواهی عبور کرده و خود را «برانداز» می‌نامند، شیرین نمی‌آید و از همین جهت، آن‌ها را یا به کلی نادیده می‌گیرند و یا از اساس رد می‌کنند. حرف این بخش از نیرو‌ها این است که فصلِ خط مشی مسالمت‌آمیز و معطوف به اصلاح امور به سر آمده و اینک «مردم» جلوتر از روشنفکران و رهبران احزاب حرکت می‌کنند. واقعیت این است که این نوع گزاره‌ها، بیش از آنکه ریشه در متن واقعیت‌های جامعۀ ایران داشته باشد، متأثر از فضای هیجانیِ رسانه‌ای است که عمدتاً در خارج از مرز‌های ایران جریان دارد.
در حقیقت، حرکتِ سیاسی معطوف به اصلاح و تغییر، سابقه‌ای بسیار طولانی در سنت جامعۀ ایرانی به‌خصوص در ۲۰۰ سال اخیر دارد. گرچه عموم این حرکت‌ها از دستیابی به غایت‌القصوی یا کمال مطلوب خود یعنی ملی کردنِ دستگاه دولت به قصد ایجاد ثبات سیاسی و توسعۀ پایدار در کشور ناکام مانده‌اند، اما در مقایسه با حرکت‌های انقلابی، دستاورد‌های قابل دفاع‌تری داشته‌اند. حرکت سیاسی و اجتماعی معطوف به اصلاح، اگر فقط یک بار به نتیجه برسد، برای سالیان طولانی، جامعه را از موانع و تضاد‌های مخرب و فرساینده، عبور می‌دهد و به نظمی عادلانه‌تر و ثباتی مبتنی بر اجماع می‌رساند، اما اگر به نتیجه هم نرسد، هزینۀ چندانی بارِ جامعه و کشور نمی‌کند. حال آنکه حرکت انقلابی چه به نتیجه برسد و چه به نتیجه نرسد، در هر دو حال، بسیار پرهزینه و کمرشکن است.
حرکت انقلابی اگر به نتیجه نرسد علاوه بر اتلاف وسیع منابع انسانی و مالی و داغدار شدن و آسیب دیدن بسیاری از خانواده‌ها، برای مدتی طولانی نیز جامعه را به حال اغمای روحی می‌برد و در نومیدی و افسردگی و احساس بی‌تأثیری و بی‌قدرتی غرق می‌سازد. اگر هم به نتیجه برسد، نخست به هرج و مرجِ ناشی از سقوط دولتِ مستقر و سپس به ظهور دولتی با قدرت و زورِ بسیار متمرکز و بی‌رحم، برای غلبه بر بی‌نظمی و هرج و مرج منجر می‌شود. عواقب هرج و مرج و ظهور دولت اقتدارگرا از درون آن را ما ایرانیان بار‌ها در تاریخ خود تجربه کرده‌ایم و نیازی به شرح فجایع آن نیست.
در واقع، انباشت همین تجربه‌های تاریخی در ضمیر آگاه و ناخودآگاه جمعی قوم ایرانی، بخش بزرگی از آن‌ها را نسبت به حرکت انقلابی محتاط و مردد و بدبین کرده است به‌طوری‌به رغم نارضایتی عمیق و خشم بسیار از شرایط موجود، به سادگی حاضر به پذیرش خطر انقلاب برای کشور نیستند.
در هیاهوی تبلیغات رسانه‌ای، این دو واقعیت از چشم بسیاری از ناظران پنهان مانده است، بنابراین، چهره‌های سیاسی و غیرسیاسی، ظاهراً مفتون و مقهور فضای رسانه‌ای شده‌اند برای آنکه اصطلاحاً از «قافله عقب نمانند» و یا به‌زعم خود «با مردم همراهی کنند»، بدون هیچ طرح و برنامه و چشم‌اندازی، روز به روز بر شدت مواضع خود در همۀ زمینه‌ها می‌افزایند.
این در حالی است که راه عبور از بن‌بست‌ها و یا موانع موجود در پیش راه جامعۀ ما همچنان نوعی از حرکت اصلاحیِ متفاوت با موارد گذشته است که از طریق آسیب‌شناسی حرکت‌های قبلی، قابلِ فهم و به‌کارگیری است.
این گزاره که «نظام موجود اصولاً غیرقابل اصلاح» است، مطلقاً بهانۀ مناسبی برای تغییر مشی به سمت انقلاب و براندازی نیست. در واقع، گزارۀ فوق، وجودِ نوعی مکانیسم خوداصلاحی درونی از حکومت را انتظار و توقع دارد. اگر چنین مکانیسم درونی وجود داشت که اصلاً مشکلِ خارق‌العاد‌ه‌ای پیش نمی‌آمد که برای رفع آن به حرکت سیاسی و اجتماعی اصلاح‌خواهانه نیاز افتد!
در واقع، حرکت‌های اصلاحی زمانی معنا و مفهوم واقعی خود را پیدا می‌کنند که یک نظام سیاسی یا فاقد چنین مکانیسمی باشد و یا مکانیسم در نظر گرفته شده، از کارآمدی لازم برخوردار نباشد.
به هر حال، اینکه شیخ مهدی کروبی به‌رغم تحمل فشار‌ها و شدائدِ پس از انتخابات سال ۸۸ و محدودیت‌های دوران طولانی حصر خانگی، همچنان واقع‌بینی خود را حفظ کرده و بر اصول دیرین خود پایبند مانده است، می‌تواند نویدبخش حرکت اصلاحی تازه و مبرّا از سهم‌خواهی از سازمان قدرت تا هنگام عادلانه‌تر شدن آن باشد.
همین که نامۀ آقای کروبی با ادبیات خاص آن، روی صفحۀ نخست برخی از روزنامه‌ها و سایت‌های دارای مجوز رسمی ظاهر شده، خود گواه تغییر موازنه‌ای است که اگر فارغ از حب و بغض‌های معمول در سیاست ایران به آن نگریسته شود، هم به روشنی به چشم می‌آید و هم فرصتی برای تغییر و تحول صلح‌جویانه در خود مستتر دارد. در دو دهۀ گذشته چنین اتفاقی خارج از تصور بود، البته اگر آن دوران را به کلی از یاد نبرده باشیم!
برچسب ها: مهدی کروبی
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها