به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۶ ساعت ۱۷:۵۰
کد مطلب : ۴۲۸۶۴۱

برخی سواد ندارند اما مسئولیت زیادی دارند

برخی سواد ندارند اما مسئولیت زیادی دارند
گروه سیاسی: یک نماینده پیشین مجلس گفت: واقعا کار خدا است که جمهوری اسلامی با این همه مسائل و مشکلاتی که افراد برایش درست می‌کنند امروز با این شاکله و هیبت و اقتدار به حیات خود ادامه می‌دهد.
جهانبخش محبی‌نیا درخصوص فرمایشات رهبری در دیدار با مردم سیستان و بلوچستان درباره مجموعه‌ای از نقاط بحران‌ساز مانند اختلافات قومی مذهبی، جنسیت و زنان که آمریکا در تلاش است با تحریک در این نقاط، به ما ضربه بزند، گفت: سرمایه‌گذاری متخاصمین بین‌المللی ایران در یکصد سال اخیر و یک مقدار هم بیشتر به عناوین پدیده‌هایی برمی‌گردد که دقیقا  مقام معظم رهبری به آن اشاره فرموند.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت  وگوی محبی نیا را در ادامه می خوانید:
یک زمانی انگلیسی‌ها مسأله قوم، مذهب و مقولاتی از این دست را بحران زمینه‌های ظهور و بروز اطلاعات سیاسی و جریان‌سازی‌ خودشان قرار دادند. در بعضی از دوره‌ها موفقیت‌هایی به دست آوردند اما نتوانستند در این سرزمین، مذهب و قومیت را به یک کانون بحرانی تبدیل کنند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم دقیقا هم آمریکایی‌ها و دشمنانی از انقلاب به بازسازی این ایده‌ها اما با نگاه جدیدی پرداختند. در آن مواقع جمهوری اسلامی در دوران بسیار پرریسکی از جمله و منازعه اتمی زندگی می‌کرد، اما آمریکایی‌ها نتوانستند تنور بحران را روشن نگه‌دارند. با وجود اینکه زمینه‌های بسیار مطلوبی برای‌شان فراهم بود. در حال‌حاضر هم این ضعف ما است که می‌تواند این نگرانی‌ها را چند برابر نشان دهد و موجب دغدغه جدی برای ما باشد.
اگر ما حرمت قومیت‌ها را حفظ کنیم، اگر موقعیت زن را به عنوان نصفی از جمعیت و به عنوان مادران این سرزمین ۸۴ میلیونی که به عنوان نیروهایی که در بسیاری از زمینه‌ها از مردان بهتر می‌توانند عمل کنند، در نظر بگیریم طبیعی است که ما قطعا روزنه‌های ورود آمریکایی‌ها به این مباحث را خواهیم بست.
چون نظام بین‌الملل در مسائل نژادی و بازی با پدیده‌هایی مثل قومیت و زن و امثالهم از نظر جامعه‌شناسی سیاسی، آن اقبال لازم را نشان نمی‌دهد مگر اینکه دولتمردان و بخش سیاسی جامعه که دولت را دربرمی‌گیرد در این زمینه‌ها ضعف از خود نشان ندهد که ما واقعا در این موضوع‌ها ضعف جدی داریم.
یعنی مسأله زن فعلا در بخش مربوط به پوشش، آن را مورد دستاویز قرار داده که بارها قبل از اینکه مسائلی پیش بیاید و جامعه دچار آشوب شود و وحشت را تجربه کند، خیلی از دلسوزان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی پیش‌بینی‌هایی کرده بودند و توصیه‌هایی داشتند که متأسفانه مورد توجه افرادی که در رأس قدرت هستند قرار نگرفت.
مسأله قومیت هم طبیعتا نه تنها آمریکایی‌ها، بلکه در مقطعی ارتجاع عرب و در مقطعی حتی اسرائیلی‌ها به دنبال بازی با این عناوین بودند که رشد سیاسی و فرهنگ سیاسی جامعه ما در کردستان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان و حتی مناطق شمالی در خراسانات و کل کشور مانع این شد که طعمه آن اهداف شوند.
ما می‌توانیم با درهم‌آمیختگی حاکمیت ملی و منافعی که رهبری هم به آن اشاره جدی داشتند، با هزینه و سرمایه‌گذاری بسیار کم جلوی بسیاری از مطامع و فتنه‌گری‌ها را بگیریم.
آمریکایی‌ها بدون تعارف کم آوردند؛ خروج‌شان از افغانستان و کم آوردن‌شان در خاورمیانه به ویژه در کشورهای عربی وادارشان کرد که با کشوری مثل ارمنستان مانور مشترک نظامی را اجرا کنند. آمریکایی‌ها گیج هستند و آدم گیج برای جبران حیثیت خود، هیچ بعید نیست که کارهای خطرناکی کند.
با توجه به مطالعات و تجربیاتی که دارم، با توجه به استفاده‌ای که از گفتگوهای مؤثر و تعبیرهای مفید همکاران دانشگاهی و اجرایی‌ام در کشور داشتم و حتی با توجه به بخشی از گفتگوهایی که فعالان سیاسی در خود آمریکا و اروپا انجام می‌دهند، اگر هوشمندی و هوشیاری سیاسی مسئولین جامعه ایران یک مقدار بیشتر باشد و با واقعیت‌ها آشتی برقرار کنند و نسبت به گسترش حوزه دوستی اقدام کنند، این بخش از دغدغه‌ها و نگرانی‌های رهبری که در واقعیت سیاسی جامعه ایران متبلور است، می‌تواند تحت پوشش مدیریت هوشمندانه قرار بگیرد و طبیعتا می‌توانیم حوزه تعارض را از این مسائل و مباحث بسیار موثقی که در آن ضعف اساسی آمریکا دیده شود جدا کنیم.
طبیعی است که ما باید نسبت به حضور زنان در سرزمین و صحرای قدرت، خساست نشان ندهیم. بعضی از قرائت‌هایی که نسبت به انزوا و گوشه‌نشینی خانم‌ها تحت هر عنوان تولید گزاره می‌کنند، متأسفانه در آتش این ناملایمات و کاستی‌ها و نواقص می‌دمند هرچند شاید از سر سازگاری و دلسوزی باشد، ولی واقعا نگاه‌شان آلوده به نگاه‌های نادرست سیاسی بوده و پارانوئیدی به مسأله بانوان و اقوام نگاه می‌کنند.
اقوام و بانوان در سیطره کلی باید در مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، سوار بر مرکب قدرت باشند و از خودمان خساست نشان ندهیم. زن و قومیت در این امر مشترک هستند که می‌خواهند دیده شوند و دیده شدن در رفتار بین‌المللی شهروند کاملا مشاهده می‌شود.
امروز متأسفانه به جای اینکه در جامعه جهانی بیشتر از آنکه به آزادی، انصاف و عدالت تأکید شود، به دیده شدن تأکید می‌شود و گفتمان فعلی این است. این گفتمان در جامعه ایران حتی در بین اعراب و حتی در کشور همسایه خودمان، کشور برادر که از نظر تاریخی و قومی نور چشم ما هستند یعنی افغانستان هم دیده می‌شود که شهروند را باید ببینیم، اگر نبینیم طبیعتا تعارض‌ها و تضادهای شهروندها با حاکمیت و قدرت خودش را در خیابان، در کم‌کاری، در آلوده کردن فضای مجازی و در ادبیات‌های افراطی نشان خواهد داد که حاصل آن ادبیات‌ها به نفع سرفرازی قدرت در جامعه ایران تعبیر نخواهد شد.
برخی در قدرت سواد کافی ندارند اما مسئولیت زیادی دارند. این افراد برای فهم مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و فهم انسان امروز ، تربیت نشده‌اند.بنابراین وجود عناصر ضعیف در مدیریت، مشکل جدی و اساسی ما است. مسأله دوم اینکه آرشیو مراکزی مثل وزارت کشور و وزارتخانه‌هایی مثل فرهنگ و ارشاد اسلامی منقضی شده است.
در آرشیو این مراکز سیاسی و فرهنگی ما برای طراحی حکمرانی، گفتمان، مدیریت و برنامه‌ریزی واقعا نقش جدی ایفا نکردیم. شما اگر برنامه هفتم توسعه را ببینید برای پوشش دادن به ضعف‌های ما در حوزه اقوام، بانوان و برای تکنولوژی‌های برتر مثل هوش مصنوعی و محاسبات کوانتومی و خیلی از تکنولوژی‌های برتر، با حربه توانمندی به سراغ حل مسائل اجتماعی نمی‌آییم.
مسأله دیگر اینکه نهادهای سیاسی برآمده از اراده مردم آن توان لازم را متأسفانه امروز ندارند و به همین خاطر است که ما مجبور هستیم برای حل مشکلات جامعه هرچند از طریق مدیریت اقتضائی و مصلحت‌گری شوراهای جانبی بدون پشتوانه قانونی و مردمی را به وجود بیاوریم که عملکرد آنها در درون بحران نه تنها مهار بحران نیست بلکه تولد و خلق بحران‌های زنجیره‌ای و پیوسته بهم است.
یعنی مسأله پوشش در بانوان با مسائل اقتصادی، سیاسی، بین‌المللی و با خیلی از مسائل با هم در یک درهم‌آمیختگی به وجود می‌آید و بحران‌ساز می‌شود. متأسفانه صداوسیمای ما واقعا در تربیت و هدایت و همراهی با اراده عمومی و افکار عمومی ضعف‌های جدی و اساسی دارد. شاید می‌شد فرد دیگری را هم بیاوریم و در یک مقطع زمانی از او استفاده کنیم.
اما در کنار آن ۱۰-۱۵ عنصر خطرناک فکری و افراطی را بیاوریم که با یک حرف در حوزه ورزش، سیاست و بانوان یک مسائل واقعا بزرگی را به وجود بیاورند که حل آنها از عهده یک کشور خارج است و واقعا کار خدا است که جمهوری اسلامی با این همه مسائل و مشکلاتی که افراد برایش درست می‌کنند امروز با این شاکله و هیبت و اقتدار به حیات خود ادامه می‌دهد.
در هر صورت برای تبیین دلایل به وجود آمدن نقطه ضعف و رشد سرطانی این نقطه‌ضعف‌ها متأسفانه نهادهای رسمی ما کم‌کار هستند و آرشیوهایشان فقیرانه اداره می‌شود و دانشگاه‌ها را در حل مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مشارکت نمی‌دهیم.
در زبان این را می‌گوییم اما عناصری مثل وزرای نهادهای علمی و فرهنگی و سیاسی ما باید خیلی فربه‌تر و قوی‌تر از آنی باشد که از خودشان الان نشان می‌دهند. با این مرزها و توانایی‌های علمی و اداری که در بعضی از نهادها ما داریم حتی باور کنید برای اداره جامعه ۱۰۰ سال قبل هم مشکل به وجود می‌آید چه برسد به الان که جامعه آنلاین است، حساسیت‌ها، دغدغه‌ها و ارتباطات جهانی دارد. هر زمان باید یک طرح نوعی را به قول حضرت مولانا و حضرت حافظ درانداخت. اما کار به جایی می‌رسد که به قول حضرت مولانا بی‌کمییان بر مصادری قرار می‌گیرند و بی‌تمییزیان آنانی هستند که متأسفانه عوامل‌شان صاحب خر را به جای خر می‌برند.
بحران عدم گفتگو از ضعف فرهنگ سیاسی جامعه ایران ریشه می‌گیرد. گفتگو یک مسأله‌ای از رشد است که باید به آن رسید. یادگرفتنی و یاددادنی است. گفت‌وگو با عاملیت پیش نمی‌رود با نیاز پیش می‌رود. هنوز در بدنه سیاسی جامعه ما نخبگان‌مان برای نشستن با هم مشکل دارند. وقتی یک دلسوزی در میان اصولگرایان برای اصلاح‌طلبان به وجود بیاید، اصلاح‌طلبان گارد می‌گیرند.
اگر از سمت اصلاح‌طلبان یک گزاره دلسوزانه‌ای به نفع اصولگرایان ارائه شود عموم اصولگرایان در مقابلش بدون اینکه نگاهی به بافت آن گزاره و نحوه به وجود آمدنش داشته باشند، گاردهای خصومت‌آمیزی می‌گیرند.
وقتی جامعه سیاسی ما در سطح نخبگان و فعالان سیاسی، احزاب و حتی با نهایت تأسف در حد استادان دانشگاه دچار چنین مشکلی است، توقع نداشته باشید بین قدرت و کسانی که فرمانبری می‌کنند، بین دولت و جامعه، اصحاب قدرت و اصحاب عمومی، بین عقل دولتی و عقل برخاسته از جامعه بتوانیم گفتگو ایجاد کنیم.
یکی از ضعف‌های اساسی این است که از نیروهای کارکشته، کاربلد و کسانی که تجربه کافی دارند استفاده نمی‌کنیم.  نه اینکه نهادهای تصمیم‌گیر ما از این نیروها خالی باشند، اما متأسفانه نهادهای تصمیم‌گیر فکر می‌کنند با یکسری از نیروهای تندرو که به غیر از رسیدن به موقعیت فکردیگری ندارند می‌توانند به نتیجه رسید.
برخی از این‌ها، در هر مشکل و آشوب و بحرانی که پیش آمده، میانگین عملکردشان بالا بردن سم و آلودگی در رگ‌های جامعه بوده. هرگز هم نتوانستند به عنوان پادزهر در جامعه عمل کنند.
این نیروها تحت عنوان کارشناسان، برنامه‌ریزان، مدیران تاکتیک‌آفرین و مدیران استراتژیک ورود پیدا می‌کنند و حربه‌ای به جز آتش زدن، بالا بردن کدورت‌ها، استفاده از ادبیات تهدید، فحاشی ندارند و طبیعی است که قطعا با عملکرد خود ، توازن و تعادل را از جامعه می‌گیرند.
این واقعیت را باید بپذیریم که منظور دشمن از بحران، سرگرم کردن ما برای عبور از گردنه نیست، بلکه می‌خواهند ما کلا نباشیم. واقعیت این است که در بسیاری از زمینه‌ها همین‌که جمهوری اسلامی با همه گرفتاری‌هایی که دارد توانسته است یکی از قدرت‌های منطقه باشد و با همه مشکلات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که دارد، میدان نفوذ خود را افزایش داده و در بعضی از رشته‌های علوم مهندسی و پایه ما در رتبه‌بندی‌های جهانی موقعیت‌های بسیار مطلوبی حتی از سوی موسسات تحقیقی داریم، بیانگر آن است که ما در مقابل بحران‌ها تاب آوردیم. هرچند هزینه مقابله، مدیریت و مهار بحران در بعضی از زمینه‌ها را خیلی بالا بردیم.
ترک مخاصمه بین‌المللی ضمن شرط استقلال، ترک مخاصمه داخلی ضمن نظم و ثبات داخلی یکی از مواردی است که می‌توانیم در عین‌ اینکه استقرار و تاب‌آوری و نظم داخلی خودمان را حفظ کنیم، بیخود و بی‌جهت هم در شیپور جمع‌آوری تاکتیکی دشمنان خودمان ندمیم و مجبور به پرداخت هزینه‌های گزاف نباشیم.
برچسب ها: قدرت
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها