گروه اقتصادی: عبارت «شوکه کننده» بهترین وصف است برای تأثیری که آمار و ارقام بر مخاطب میگذارد: یک واقعیت با تعدادی عدد و رقم و احتمالاً در قالب مقیاسی به مخاطب عرضه میشود. حقیقتی که از پیش مخاطب آن را میدانسته، اما با این دقت به آن توجه نکرده است. اساساً کارکرد آمار و ارقام ایجاد همین دقت و توجه است. برای مثال، همین قیمت خانه؛ اگر به صورت ناخودآگاه از مخاطب سوال شود: بازار مسکن امسال چقدر افزایش قیمت داشته است؟ یحتمل پاسخ خواهد داد: خیلی، چند برابر و…، اما هنگامی که یک نهاد رسمی مانند بانک مرکزی افزایش قیمت مسکن در شهر تهران طی یکسال را، ۸۰ درصد اعلام کند، «آه» بر آمده از جان مردم به واقع عمیقتر است.
اخیراً بانک مرکزی گزارشی با نام «تحولات بازار معاملات مسکن شهر تهران در مهرماه سال ۱۴۰۲» که برگرفته از آمارهای خام سامانه ثبت معاملات املاک و مستغلات کشور بوده، ارائه کرده است. این گزارش افزایش قیمت مسکن در تهران را نسبت به سال پیش، ۸۰ درصد نشان میدهد. بر اساس اطلاعات داده شده، میانگین قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای مسکونی در تهران، در مهر ماه سال جاری به حدود ۷۶ میلیون تومان رسیده، که حاکی از افزایش حدود ۸۰ درصدی نسبت به ماه مشابه سال قبل است. این مقدار در مهر ماه سال ۱۴۰۱، حدود ۴۴ میلیون تومان اعلام شده بود. نتیجه این افزایش قیمت خود را در تغییر مناطقی که در آنها خانه خریداری شده و در عمر بناهای مورد معامله، نشان میدهد. غالب معاملات صورت گرفته در جنوب پایتخت بوده و ۲۲ درصد از بناهای معامله شده بالای بیست سال داشته و به اصطلاح کلنگی است.
این آمار و ارقام به وضوح نشاندهنده دور شدن دست مردم از خانههای مورد نیاز است. در حالی صحبت از تورم ۸۰ درصدی حوزه مسکن میشود، که طبق دادههای رسمی کشور تورم سایر کالاها زیر ۵۰ درصد است، لذا باید دید چرا علیرغم اقدامات انجام شده در این دو سال دولت نتوانسته تورم وحشتناک در حوزه مسکن را تعدیل و نرخ آن را به تورم سایر کالاها برساند؟
تقصیر ۴۰ درصدی مصالح
غالباً قیمت تمام شده مسکن با قیمت بازاری آن برآیند دو مؤلفه بوده: زمین و مصالح. تورم نهادههای ساختمانی طی یکسال گذشته به روایت آمارهای رسمی ۳۹ درصد است. مطابق اعلام مرکز آمار در فصل بهار ١٤٠٢ نرخ تورم نهادههای ساختمانهای مسکونی شهر تهران نسبت به فصل مشابه سال قبل ۳۹.۷ درصد-یعنی نسبت به فصل که برابر ۵۵.۲ درصد بوده- کاهش ۱۵.۵ واحد درصدی داشته است. نرخ تورم سالیانه نهادههای ساختمانی در بهار ١٤٠٢ (نرخ تورم چهار فصل منتهی به بهار ۱۴۰۲) نسبت به دوره مشابه سال قبل ۳۹.۲ درصد بوده است و کاهش ۰.۸ واحد درصدی نسبت به تورم سالیانه زمستان ۱۴۰۱ دارد. نرخ تورم سالیانه نهادههای ساختمانی در زمستان ۱۴۰۱ برابر ۴۰ درصد بود.
همانطور که این اعداد نشان میدهد مصالح ساختمانی تورمی نزدیک به تورم عمومی کشور دارد، بنابراین، نمیتوان مقصر اصلی در تورم ۸۰ درصدی مسکن را مصالح دانست. دکتر مهدی روانشاد، کارشناس اقتصاد مسکن در خصوص تأثیر قیمت فولاد و سیمان در قیمت نهایی ساخت خانه عنوان کرد: در ساختمانهای ۴-۵ طبقه تقریباً ۵۰ کیلو آهن آلات مصرف میشود که در یک متر مربع تقریباً ۱و نیم تا دو ملیون تومان هزینه ساخت را شامل میشود. از طرفی نهایت هزینه تمام شده در ساختمانهای ۵ طبقه متری ۱۰ تومان است. بدین ترتیب بیست درصد آن به فولاد و سیمان تعلق دارد. این عدد قابل توجه بوده و اگر بتوانیم در این ۲۰ درصد ما کاهشی ایجاد کنیم؛ مشخصاً در قیمت نهایی مسکن تأثیر مثبتی خواهیم داشت. اما مساله اصلی آن است که قیمت تمام شده معیار قیمت فروش در بازار آزاد نیست.