به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۱۹:۵۸
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۰۲ ساعت ۱۲:۵۷
کد مطلب : ۴۵۱۷۰۴

ترور سرداران ایرانی و نقش روسیه

ترور سرداران ایرانی و نقش روسیه
گروه سیاسی: روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: به شهادت فرماندهان و سایر نیروهائی که این روزها در حملات موشکی، هوائی و پهپادی رژیم صهیونیستی از دست می‌روند، صرفاً به عنوان چند نفر که به شهادت رسیده‌اند نگاه نکنیم. اینها سرمایه‌هائی با تجربه و تخصص بالا هستند که برای کشور ارزشمندند. صهیونیست‌ها این نیروها را با شناخت و محاسبه دقیق حذف می‌کنند. ما باید از خودمان بپرسیم برای حفاظت از این قبیل نیروهای کارآمد که در شرایط حساس کنونی و آینده بشدت به آنها نیاز داریم، چه کرده‌ایم و چه خواهیم کرد؟
اولین سوال درباره آنچه در کمتر از یک ماه اخیر در حومه زینبیه و در قلب دمشق رخ داد و چند نیروی زبده را از ما گرفت اینست که در زمان حملات ارتش رژیم صهیونیستی به این دو مکان، اس400های روسیه که عهده‌دار پدافند سوریه هستند چرا فعال نبودند؟ آیا قرار است روس‌ها فقط از خودشان در سوریه دفاع کنند؟ آنها که با برخورداری از روابط صمیمی و مستحکم با رژیم صهیونیستی اصولاً مورد تعرض این رژیم قرار نمی‌گیرند. بنابراین وجود تجهیزات پدافندی پیشرفته‌ای مانند اس400 در سوریه برای چه کاری است و چه زمانی به کار خواهد آمد؟
سوال دیگر اینست که اطلاعات دقیق مربوط به مکان‌های این نیروها و مهم‌تر از آن، زمان حضورشان در آن مکان‌ها و باز هم مهم‌تر اطلاعات مربوط به زمان دقیق تجمعشان در این مکان‌ها را چه کسی به صهیونیست‌ها داده است؟ این تصور که سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) بسیار قوی است و می‌تواند به چنین اطلاعاتی دست پیدا کند، نوعی بزرگ‌نمائی این سازمان کثیف است. باید سوال را اینگونه مطرح کرد که عوامل نفوذی صهیونیست‌ها در میان کسانی که خودی تصور می‌شوند چه کسانی هستند؟ معقول نیست که این اطلاعات را خود نیروهای ایرانی به صهیونیست‌ها داده باشند. بنابراین، باید عوامل نفوذی دشمن را در میان غیرایرانی‌ها جستجو کرد که شامل افراد محلی و روس‌ها می‌شود. از وجود عناصری مانند «ایلی کوهن» که با ظاهری افراطی علیه رژیم صهیونیستی در سوریه در دهه 1340 فعالیت می‌کرد و تا معاونت وزارت دفاع این کشور ارتقاء یافته بود ولی شب‌ها از خانه خودش تمام اطلاعات محرمانه سوریه را به موساد مخابره می‌کرد، نباید غافل شد. او سرانجام شناسائی، محاکمه و در میدان مزجه دمشق به‌ دار آویخته شد.
سوال بعدی اینست که آیا از روس‌های فعال در سوریه باید خاطرمان آسوده باشد؟
پاسخ دادن به این سوال هرچند چندان آسان نیست، ولی ما نباید احتمالات را نادیده بگیریم و بنا را نباید بر خوشبینی مطلق بگذاریم. ما از دولت‌هائی که به آنها اعتماد کرده‌ایم ضربه‌های زیادی خورده‌ایم. چگونه می‌توانیم حزب توده را فراموش کنیم؟ چگونه می‌توانیم غائله پیشه‌وری در آذربایجان را نادیده بگیریم؟ حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با لاف‌های دوستی که همسایه شمالی می‌زد چگونه می‌توانیم کمک‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی او به صدام و حزب بعث را نادیده بگیریم؟ چگونه می‌توانیم خدعه‌ای که در ماجرای جنگ اوکراین از روس‌ها دیده‌ایم را فراموش کنیم؟ در همین سوریه، آیا می‌توان سهم‌خواهی روس‌ها بعد از فروکش کردن غائله داعش را فراموش کرد؟! تا چه وقت قرار است خوشبینی‌های افراطی را بر واقع‌بینی ترجیح بدهیم؟ آیا زیر سوال بردن تمامیت ارضی ما آنهم دو بار ظرف چند ماه نباید این هشدار را به ما بدهد که جانب احتیاط را در تعامل با چنین دولت‌هائی رعایت کنیم؟
رژیم صهیونیستی به سرعت در حال حذف کردن نیروهای کیفی ما و نابود کردن سرمایه‌های این کشور است و ما همواره سخن از انتقام می‌گوئیم. حتی اگر در انتقام گرفتن موفق هم باشیم، آیا می‌توانیم جای خالی این نیروهای کیفی را پر کنیم؟!
به نظر می‌رسد اصلی‌ترین وظیفه ما در شرایط کنونی تقویت دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور برای جلوگیری از نفوذ عوامل دشمن است. ضربه‌های بزرگی که در سال‌های اخیر از رهگذر نفوذی‌ها متحمل شده‌ایم، باید جبران شوند. جبران این ضربه‌ها با شعار دادن امکان‌پذیر نیست، باید با دقت و سرعت راه‌های نفوذ را بست.
برچسب ها: سوریه
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها