گروه بین الملل: تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین و تحریمهای غرب، به افزایش روابط اقتصادی ترکیه فرصتطلب و مسکویی که به طور فزایندهای در حال انزوا است انجامیده و به صادرات آنکارا به مسکو افزوده است.
نشریه نشنال اینترنست در مقالهای تحلیلی به این موضوع پرداخته و میافزاید: در بحبوحه انزوای روسیه از سوی غرب، ترکیه به عنوان خریدار گاز روسیه و صادرکننده مجدد کالاهای اروپایی به بازار این کشور اهمیت فزایندهای پیدا کرده است.ولادیمیر پوتین روابط انرژی میان مسکو و آنکارا را کاملا راهبردی توصیف کرده اما این همکاری با رقابت ژئوپولتیک همراه است. ترکیه با اعتماد به نفس فزاینده، روسیه را در قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی به چالش میکشد؛ دو منطقهای که مسکو قاطعانه آنها را به عنوان بخشی از حوزه نفوذ انحصاری خود در نظر میگیرد که با توجه به وسعت جغرافیایی این کشور امری ضروری برای مسکو و در «حیات خلوت» آن به شمار میرود.
مانند روسیه، ترکیه نیز در حال ترویج قالب چندجانبه خود (سازمان کشورهای ترک) است که در حال تبدیل شدن از یک سکوی گفتگو به سازمانی است که همکاری همه جانبه را در تمام جنبههای زندگی پیش می برد. کشورهای عضو شامل ترکیه، آذربایجان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان چشم انداز جهانی بلندپروازنهای برای سال ۲۰۴۰ به تصویر کشیدهاند. همچنین عشقآباد که تلاش میکند خود را از صفبندیهای چندجانبه به دور نگه دارد به عنوان عضو ناظر به این گروه پیوسته است.
هدف این است که این مجموعه را به یک سازمان ترک زبان معادل اتحادیه اروپا تبدیل کند و در بین این کشورها کالا، سرمایهگذاری، مردم، فنآوری و خدمات به راحتی جابجا شوند. در همین زمینه یک بانک سرمایه گذاری ترک هم در حال شکل گیری است.
سازمان کشورهای ترک انبوهی از پروژهها را با هدف ارتقای همبستگی و اتحاد ترکها در نظر گرفته است. سازمان بین المللی فرهنگ ترک، TURKSOY، پروژههای فرهنگی و علمی مشترک را در داخل کشورهای متشکل از بلوک ترک اجرا میکند. رجب اردوغان رئیس جمهور ترکیه هم الفبای مشترک ترکی را برای این منظور پیشنهاد کرده است.
در نهایت، این پروژه قدرت نرم نشان دهنده رقیب ایده مسکو درباره منطقه آسیای مرکزی است که با تاکید بر «دنیای روسی» تلاش میکرد کشورهایی که پیشتر عضوی از اتحاد جماهیر شوروی بودند را پیرامون ارزشها و هنجارهای روسی با یکدیگر پیوند بزند. حضور طولانی زبان روسی در این کشورها هم یکی از کاتالیزورهایی بود که در طی چندین دهه باعث میشد این آرمان و رویای مشترک در میان این کشورها تقویت شود.اما حالا جمهوری آذربایجان و کشورهای آسیای مرکزی، دستخوش تغییرات سریع اجتماعی و جمعیتی هستند که بر شکلگیری هویت تأثیر می گذارد. بیش از ۷۰ درصد از جمعیت آسیای مرکزی زیر چهل سال سن دارند. فرهنگ روسیه در حال از دست دادن نقش غالب خود در منطقه است، چرا که نسل جوان دیگر تجربه زیستن تحت حکومت شوروی سابق را ندارند.
تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین، برای کشورهای قفقاز جنوبی و آسیای مرکزی راهی جز تلاش برای تنوع بخشیدن به روابط دیپلماتیک خود و جستجوی راههای جایگزین برای بازارهای بینالمللی نگذاشته است.ترکیه به تقاضای فزاینده برای مشارکتهای جایگزین پاسخ میدهد. ترکیه با هجوم به محورهای نفوذ روسیه در این کشورها از جمله دفاع، انرژی و فرهنگ به عنوان یک وزنه موازنهبخش در مقابل روسیه در سراسر پیرامون دریای خزر ظاهر میشود.
این خیز آنکارا برای آمریکا و اتحادیه اروپا چه معنایی دارد؟ ترکیه یک متحد کلیدی برای غرب به شمار میرود که باید در کنار غرب هم باقی بماند. اما اهمیت شکل گیری این محور به ویژه با ترکیب آن با روسیه، چین و ایران میتواند محوری از دولتهای تجدیدنظرطلب را شکل دهد که به واژگونی نظم غربی تمایل دارند.
به نظر می رسد اعضای این محور در حال هماهنگ کردن استراتژی های خود هستند. در صورتی که با نفوذ فزاینده این محور مقابله نشود، ممکن است از اقیانوس آرام در شرق تا دریای مدیترانه در غرب امتداد داشته باشد و تهدیدی برای تعداد زیادی از دولتها در این فرآیند به شمار رود.
ترکیه به عنوان یک قدرت منطقهای تثبیت شده وضعیت نوسانی دارد؛ این کشور اگرچه یک متحد ناتو است اما از نظر ایدئولوژیک نه به غرب و نه به محور مسکو- پکن و تهران تعلق ندارد. این کشور مانند بسیاری دیگر از قدرتهای منطقهای و میانی، بر سر یک قطب از شرطبندی نمیکند و به اصطلاح تمام تخم مرغهایش را در یک سبد نمی گذارد. آنکارا همزمان تلاش میکند تا روابط اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و فنآوری را با اعضای هر دو سمت دنبال کند.
ترکیه دستور کار خاص خود را دارد که تبعیت از روسیه و چین را شامل نمیشود. بنابراین، تشویق به ظهور ترکیه به عنوان وزنه موازنهبخش برای این محوردر جهت منافع غرب است.
بخشی از این سیاست، حمایت و پرورش همسویی رو به رشد جهان ترک و پیوند دادن این گروه از دولتها، که به لحاظ استراتژیک در شرق و غرب دریای خزر واقع شدهاند به معماری امنیتی اروپا است. برای این منظور، قدرتهای غربی نیز باید حمایت خود را از همکاریهای منطقه ای رو به رشد در آسیای مرکزی افزایش دهند. این امر وزن جمعی آنها را افزایش میدهد و از آسیب پذیری آنها در برابر دستکاری و دخالت قدرتهای تجدیدنظرطلب میکاهد.