گروه سیاسی: صندلی بهشت که دستمزد علیرضا زاکانی، کاندیدای پوششی انتخابات ۱۴۰۰ بود او را راضی نکرده که باردیگر عزم کاندیداتوری کرد و به عنوان یک نامزد ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علیرضا زاکانی، این بار در مقام شهردار تهران کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد. مردی که صندلی بهشت دستمزد کاندیدای پوششی بودنش در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بود، مردی که هوادارانش او را «تانک جریان انقلابی» می نامند، او که تحلیلگران او را یک شبه احمدی نژاد در مناظرات انتخاباتی ۱۴۰۰ دانستند و هوادارانش او را قهرمان مناظرههای انتخابات ۱۴۰۰ نامیدند. انتخاباتی که یک سویش ابراهیم رئیسی بود، یک سوی دیگر سعید جلیلی، محسن رضایی و قاضیزاده هاشمی هم بودند و در مقابل هم محسن مهرعلیزاده نشسته بود و عبدالناصر همتی.
زاکانی یکباره رجل سیاسی شد
زاکانی که دو بار در انتخابات های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۶ رجل سیاسی شناخته نشده بود بی آنکه تغییر خاصی در وضعیت نمایندگی و سیاسی اش ایجاد شود، یکباره رجل سیاسی برای رقابت انتخاباتی ۱۴۰۰ شد. انتخاباتی که خالص سازی در آن اوج گرفت و حتی افرادی چون علی لاریجانی از جایگاه مشاور رهبری و رئیس چند دوره مجلس هم زیر تیغ شورای نگهبان رفت و حتی گلایه رهبری از این برخوردها را هم سبب شد.
در فضای انتخاباتی آن سال، زاکانی که کاندیدای پوششی اصولگرایان تندرو در انتخابات بود، با ادبیات تند و تخریبی که در مناظرات در مقابل کاندیداهای اصلاح طلب یعنی همتی و مهرعلیزاده داشت لقب «تانک» را گرفت، و دستمزدش را چندماه بعد با نشستن بر مسند شهرداری تهران گرفت.
زاکانی؛ از شهر ری تا مشروطی در دانشگاه و نمایندگی مجلس
علیرضا زاکانی متولد ۱۲ اسفند ۱۳۴۴ در شاه عبدالعظیم است. پسر یکی از گوش شکستههای ابن باویه که ۲۸ سال رییس ستاد برگزاری مراسم بزرگداشت تختی بوده. زاکانی، نوجوان بسیجی دهه ۶۰ که از لشکر ۱۰ سیدالشهداء به جبهه می رود. روزهای رزمندگی که او آن را سند دفاع از خود در تمام اعتراضاتی میداند که بعدها رفقای سیاسی بریده از جریان فکریاش او را متهم میکنند.
مثلا وقتی سایت نزدیک به احمدینژاد او را برای نمرات دبیرستانش به چالش کشیده بود، پاسخش مشخصا به همین موضوع بوده است:«در سال ۶۲ تنها دو تجدیدی داشتم.زیرا بنده از سال ۶۲ تا اردیبهشت ۶۳ در جبهه بودم و تنها ۷ روز بدون معلم درس خواندم و در طول تحصیلم به دلیل حضور در منطقه غیبت خورده بودم اما همان دو درس را هم در تابستان خواندم و قبول شدم.»
علیرضا زاکانی بچه شاه عبدالعظیمی که بعد از ازدواج با معصومه پاکتچی طلبه سرشناسی که سالها مدیریت حوزههای علمیه خواهران تهران را بر عهده داشته در کنار هم و به واسطه فعالیت رسمی در نیروی مقاومت بسیج زندگی در خانههای سازمانی نظامی را پشت سر گذاشتند، به طوری که در سالهای اولین انتخاب به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس هفتم همسایگانش چون باقر قالیباف در شهرک دقایقی شاهد پلاکاردهای تبریک برای این رییس بسیج دانشجویی بودند که حالا به صندلی نمایندگی مجلسی با مشارکت پایین رسیده بود. مجلسی که از دل مجلس پر هیاهوی ششم و رد صلاحیت های گسترده روی کار آمد.
علیرضا زاکانی دکترای پزشکی هستهای دارد و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران است. او که بعد از دوره عمومی توانسته بود دوره پزشکی اطفال قبول شود درباره اتهام سه ترم مشروطی در حین تحصیل گفته است:«من در دوران تحصیل ناچار بودم برای در آوردن هزینه زندگی با ماشین کار کنم، آن اتفاقات هم به این دلیل بود که نمرههایم کامل نشده بود و اگر سوابق تحصیلی را بررسی کنید، می بینید با تکمیل نمرههایم دیگر مشروط نبودهام.»
او درباره تغییر رشته هم باز با اشاره به آثار به جای مانده از جراحات سالهای رزمندگی تاکید کرده است:«تغییر رشته ام با کسب تمام مجوزهای لازم از سوی هیات علمی دانشگاه تهران و کاملا بر اساس ضوابط رخ داده است.»
او که در آن سالها رییس بسیج دانشجویی بوده و خودش تاکید دارد برای گذران زندگی با ماشین هم کار میکرده از سال ۸۲ راهی ساختمان مجلس جدید بهارستان میشود و بدل میشود به یکی از چهرههای خبرساز مجلس.
مخالف سرسخت برجام
او که از اولین مدعیان مقابله با خاندان هاشمی بود با طرح تحقیق و تفحص از دانشگاه آزاد جاسبی را به چالش کشید، با حمله به قرارداد فروش گاز کرسنت در مقام مبارزه با فساد یکی از مهمترین قراردادهای بین ایران و امارات را به چالش کشید. قراردادی که در پایانش ایران محکوم به پرداخت غرامت شد و برای همین پرونده بود که با شکایت وزارت نفت به یکسال حبس تعزیری محکوم شد و زنگنه وزیر پیشین نفت دلیل محکومیت ایران در این پرونده را مصاحبه های زاکانی اعلام کرد. پروندهای که زاکانی باز بودنش را دلیل رد صلاحیتش برای سال ۹۲ و ۹۶ از سوی شورای نگهبان میداند.
زاکانی بیشترین رأی خود را در سالی آورده که از تهران به مجلس نرسیده و نفر سی و نهم شده بود، یعنی در سال ۹۴ وقتی فضای مشارکت پس از برجام بالا رفته بود، همان برجام که زاکانی نماد مخالفت با آن بود. او به عنوان رییس کمیسیون ویژه بررسی برجام هنوز هم از تصویب ۲۰ دقیقه ای این لایحه میگوید و به علی لاریجانی رییس وقت مجلس میتازد.
او آن روز در کنار مرحوم زارعی و چند نماینده اصولگرای تندروی دیگر در صحن مجلس اعتراضات شدیدی داشتند اما سایر نمایندگان آن مجلس به تصویب برجام رأی دادند. توافقی که اگرچه با بدعهدی دولت ترامپ و مخالفتهای داخلی همراهان علیرضا زاکانی هیچگاه به سرانجام نرسید اما یکی از دستاوردهایش در پایان سال ۲۰۲۳ رخ داد. پایان تحریمهای تسلیحات موشکی ایران.
در کارنامه زاکانی، نقاط عطفی چون کمک به دانشجویان در حوادث پس از سال ۸۸ و رو کردن پرونده کهریزک و انتقاد از رحیم مشایی، رحیمی و کردان و سعید مرتضوی هم دیده می شود. مثل مناظرهای که روبروی تاجزاده نشست و به تحریک تاجزاده برای اولین بار پرونده اکبر طبری را به عنوان فردی در دستگاه قضا که دو رییس قوه را به ستوه آورده نام برد.
صندلی بهشت؛ دستمزد کاندیدای سوپرپوششی انتخابات ۱۴۰۰
نشریه پنجره را هم در کارنامه دارد که مشی اعتدالی اصولگرایی را دنبال میکرد، اما آنچه از او در خاطرههاست مشی تند انتقادیاش است. مثل تصویر حضورش در مناظرههای انتخاباتی ۱۴۰۰ که پوشههایی به سبک احمدی نژاد در دست داشت تا نقش تخریبچی را برای همتی و مهرعلیزاده ایفاء کند و در نبود نمایندگان دولت روحانی یا جریان اصلاحطلبی به آنها بتازد تا در مقام کاندیدای پوششی سید ابراهیم رییسی فرصتی برای این کاندیدا فراهم کند که فارغ از فضای مناظرهها برنامههایش را ارائه دهد.
اصلا به همین دلیل بود که همتی او را کاندیدای پوششی و سوپر پوششی خطاب می کرد و زاکانی هم برای همتی از واژه کاندیدای روکشی استفاده کرد.
زاکانی که پس از انتخابات ۱۴۰۰ از نمایندگی مردم قم استعفاء داد تا شهردار تهران شود اولین شهردار تهران است که با تحصیلات پزشکی و در حالی که در نهایت برایش قانون تغییر کرده بر این مسند نشسته است.
عملیات عمرانی یا انتخاباتی در بزرگراه های پایتخت؟
او که در سه سال گذشته با اعضای طیف مدیران قالیبافی شورای شهر تهران بر سر تصمیماتش درگیر شده است.
او در روزهای اخیر عملیات عمرانی شهری برای آسفالت بزرگراه ها داشته است و حالا ساعاتیست که دوباره کاندیدای انتخابات شده و گفته این بار تا آخر میماند و نقشش پوششی نیست. در همان سخنرانی اول رقیبش را لاریجانی معرفی کرده و گفته کتاب تاریخ را کتاب تحول جا نزنند.
او میگوید آمده تا پس از ترافیک ناشی از اندک برف دو سال قبل، حادثه تلخ خلازیر و ماجرای سیل و دیگر انتقاداتی که از امانی تا دختر شهید سلیمانی و اقراریان در شورای شهر به عملکردش داشته اند برای رسیدن به پاستور بجنگد.
او خود را کاندیدای مبارزه با فساد و رانت مینامد درحالی که غیر از حواشی مربوط به زندگیاش همیشه زیر فشار انتقادات برای زندگی سوییس دخترش، انتصاب برادر داماد و دامادش و … بوده است. او موفق میشود یا نه؟ پرسشی است که زمان زیادی تا رسیدن به پاسخش نمانده است.