گروه سیاسی: مردی است که پیشتر او را با تجربه کاری در وزارت خارجه می شناسند. متولد سال ۱۳۴۴ از پدری بیرجندی و مادری آذری در محله طلاب مشهد وقتی سال ۱۳۶۲ دیپلمه شد، به دانشگاه امام صادق آمد. از رسانه ها و گفتگو استقبال نمی کند و با ورود به رقابت های انتخابات ۱۴۰۳ به تیم رسانه ای خود توصیه کرده به انتقاد مخالفان پاسخ ندهند و صرفا ایده های خود را ترویج کنند. طرفدار سفت و سخت گفتمان «آرمان گرایی تنش زا» که مقاومت و مبارزه با غرب را با هر هزینه ای توصیه می کند.
عضویت در شورای راهبردی روابط خارجی، عضو حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام و نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی از تیر سال ۱۳۸۷ و دبیر شورای عالی امنیت ملی و رئیس گروه مذاکرهکننده هستهای ایران از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲، سعید جلیلی را در زمره افرادی قرار داده که معتقدند ایران می تواند در شرایط تحریم های فلج کننده و با اتکا به اقتصاد مقاومتی به مسیر خود ادامه دهد.
بازنگری گفتمان جلیلی در سیاست خارجی نشان می دهد او از همان دوره دانشجویی و جوانی تفکری را دنبال می کرده که تا به امروز، تغییری در بنیان های فکری او نسبت به دیپلماسی در جهان ایجاد نشده است. تفکری با اتکا به تفسیری از سیاست خارجی پیامبر که جنگ و تنش را ابزاری برای کسب امتیاز از دشمنان ارزیابی می کند.
در همین راستا آنچه او را بیشتر محبوب کرده تحصیل در دانشگاه امام صادق و دفاع از پایان نامه خود با عنوان «سیاست خارجی پیامبر» بود که در در صفحه ۱۳۰ کتابی که بعدا از همین پایان نامه با عنوان سیاست خارجی پیامبر چاپ شد، می نویسد:
«برای تحمیل صلح علاوه بر قراردادن دشمن در محظورات سیاسی، مهمترین کار ترساندن وی از قوه نظامی است.» او در توضیح این تاکتیک به صلح مکه اشاره و می نویسد «اگرچه استراتژی پیامبر برقراری صلح بود اما تهدید به جنگ به عنوان یک تاکتیک ارزنده در جهت استراتژی صلح به کار گرفته می شد و از طریق همین تاکتیک بود که توانستند دشمن را به تسلیم و راضی شدن به صلح وادارند». جلیلی در نتیجه گیری رساله دکتری خود هم تاکید می کند «دیپلماسی و تهدید به جنگ در استراتژی صلح به طور فراوان مورد استفاده پیامبر قرار می گرفت». جلیلی صلح را نه یک هدف بلکه ابزاری در کنار جنگ برای رسیدن به هدف که حاکمیت اسلام در جهان است، می داند.
پیش به سوی آرمان ها؛ بی تفاوت به تحریم ها
از این رو اگرچه جلیلی پرونده هسته ای را با ۵۰ تحریم از علی لاریجانی تحویل گرفت و با ۵۰۰ تحریم به جواد ظریف تحویل داد و ۸۵٪ از ترورهای دانشمندان هستهای ایران در دوره او اتفاق افتاد اما تمام این اتفاقات خللی در راهبرد «مذاکره برای مذاکره» وارد نکرد تا آنکه در نهایت پس از دستیابی ایران به توانایی غنیسازی ۲۰٪ اورانیوم، شورای امنیت در قطعنامه ۱۹۲۹ایران را ذیل فصل ۷ ماده ۴۱ منشور ملل متحد قرار داد. طبق این، ایران به عنوان مخل و تهدیدکننده صلح و امنیت جهانی از سوی شورای امنیت شناخته شد.
مخالفت جلیلی با آغاز مذاکره با امریکا برای رفع تحریم های تحمیلی به مردم حتی بعد از موافقت رهبری و احمدی نژاد در سال ۱۳۹۱ هم ادامه یافت. بعدها ظریف در کتاب خاطراتش فاش کرد «در دولت آقای احمدینژاد هم با پایمردی دکتر صالحی و با اجازۀ رهبری مذاکرات با عمان شروع شد و ما متوجه ضرر این قطعنامهها شده بودیم؛ اگرچه آقای جلیلی همان موقع مخالف مذاکرات عمان بود.» وضعیت جلیلی در سال های پایانی دولت احمدی نژاد مانند مخالفان آتش بس در سال ۱۳۶۷ شده بود. او میخواست تا آخرین فشنگ و سرباز مبارزه کند. تصمیمی که از نظر رهبری هم عقلانی نبود.
جلیلی در سال ۱۳۹۲ و پایان دولت احمدی نژاد با ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری تلاش کرد با شرکت در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری از رویکرد خود در مذاکرات هسته ای دفاع کند. جلیلی در حاشیه انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۲ در پاسخ به این سؤال که آیا تفکیک جنسیتی در دانشگاهها که از دولت نهم آغاز شده، در دولت وی نیز ادامه خواهد داشت یا نه پاسخ داد که «تفکیک جنسیتی و اسلامیکردن دانشگاهها جزو برنامههای اصلی و یکی از محورهای اساسی برنامههای دولت من است.»
ویلیام برنز، معاون اسبق وزیر خارجه آمریکا در خاطرات خود از مذاکرات ۱+۵ با ایران در زمان جلیلی میگوید که «جلیلی در طول جلسه دائما نُتبرداری میکرد، و همزمان لبخند بیرمقی بر چهره داشت. تیم مذاکرهکننده ایران، بارها زیرچشمی من را نگاه میکردند و بهنظر میرسید که حضور آمریکا را نگرانکننده میدانستند. جلیلی سپس شروع به سخنرانی چهل دقیقهای و فلسفهبافی بیمورد در مورد فرهنگ و تاریخ ایران کرد و همینطور از نقش سازندهای که میتواند در منطقه ایفا کند. جلیلی وقتی میخواست از پاسخگویی مستقیم طفره رود، به طرز عجیبی، سخنان غیرمرتبط به زبان میآورد. او حتی در بخشی از سخنانش گفت که هنوز به صورت نیمهوقت در دانشگاه تهران تدریس میکند؛ اما من اصلاً به دانشجویانش حسودیم نشد...» این سخنان یعنی اینکه هدف سعید جلیلی از مذاکره رسیدن به توافق نبود بلکه به دنبال این بود که طرف مقابل را هدایت کند.
همان زمان رادیو بینالمللی فرانسه جلیلی را گزینه مطلوب رهبر ایران برای تصدی ریاست دولت دانسته بود. این خبرگزاری جلیلی را خجالتی و دوربینگریز و درونگرا خواندهبود که بنا ندارد در مجامع بینالمللی چهره خود را نمایان سازد. به گزارش این رسانه، جلیلی فاقد تجربه کار اجرایی و بیبهره از همکاران مورد نیاز برای تشکیل دولت است، از این رو دولت وی از میان فرماندهان سپاه و روحانیون پرتعداد حاضر در بیت رهبری انتخاب خواهد شد.
رئیس دولت در سایه؛ رئیس دولت پنهان
اما برآمدن دولت روحانی و آغاز مذاکرات هسته ای با امریکا که به برجام منتهی شد، او را مصمم کرد که با تشکیل دولت در سایه به انتقاد از سیاست خارجی ظریف در وزارت خارجه بپردازد. حضور علی باقری و سعید جلیلی در جلسات کمیسیون برجام مجلس که مدیریت آن را علیرضا زاکانی برعهده داشت، زمینه ها برای عدم اجماع برای حمایت از برجام در داخل کشور را فراهم کرد.
خروج ترامپ و تصویب قانون راهبردی رفع تحریم ها مانع نهایی را برای مذاکره دولت روحانی در سال آخر با بایدن فراهم کرد و حالا زمینه ها برای ورود سعید جلیلی به انتخابات ۱۴۰۰ بیش از هر زمانی فراهم بود.
چه آنکه حضور جلیلی در دولت سایه به او امکان داد تا با پیروزی ابراهیم رئیسی، سهم بزرگی از وزارتخانه های دولت سیزدهم را در اختیار گیرد. او در خرداد ۱۴۰۰ در مصاحبه با فارس گفته بود «برآوردی که ما از سراسر کشور داشتهایم به این نتیجه رسیدهایم که در چهار سال آینده کشور میتواند جهش داشته باشد. این جهش، منحصر در سطح کلان کشور نیست، بلکه جهش در استانها و شهرها و روستاها هم مدنظر است.» جلیلی که در نهایت به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفت، تلاش کرد در ورود فارغ التحصیلان دانشگاه امام صادق و دوستان نزدیکش به دولت رئیسی کمک کند.
مانع داخلی رفع تحریم های امریکا
این در حالی است که وقتی پیگیری برجام در دولت رئیسی نیز به علی باقری همکار و دوست او واگذار شد، نظر مخالفش با مذاکرات ایران و امریکا را در نامه ای به رهبرانقلاب اعلام کرد. جلیلی در ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ در نامه خود به رهبری، خواستار قطع مذاکرات برجام و افزایش غنیسازی و ارتقا به سطوح بالاتر تا حتی ۹۰ درصد شده بود. اثرگذاری او بر مذاکرات ایران و امریکا تا آنجا پیش رفت که علی رغم وعده های ابراهیم رئیسی، سایه تحریم ها بر کشور باقی ماند و پیامد استمرار تحریم ها در سقوط بورس، تورم و کاهش ارزش پول ملی نمایان شد.
مخالفت جلیلی و رسانه های نزدیک به او با مواضع علی باقری که حالا در مواجهه با امریکایی ها و تحریم ها واقع بین شده بود واکنش باقری را بر انگیخت. او در شهریور ۱۴۰۲ گفته بود «کسانی که با پوشش دفاع از ارزشها تلاش میکنند تا مذاکره را ماهیتاً ضدارزش جلوه دهند، عملاً میخواهند دست نظام برای تأمین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»
اما در نهایت، باقری و رئیسی هم نتوانستند تاثیر منفی جلیلی بر تصمیم مقامات عالی نظام را کنترل کنند. میدل ایست در تحلیل چرایی شکست مذاکرات ایران و امریکا در ابتدای دولت رئیسی نوشت «شهریورماه که پیشنویس نهایی روی میز بود، باقری آماده بود تا امیر عبداللهیان را به وین ببرد و احیای برجام را اعلام کند، اما سعید جلیلی شروط جدیدی را مطرح کرد و تصمیمگیرندگان کلیدی را متقاعد کرد که به وین بروند و این شرایط را به پیشنویس اضافه کنند که البته همه این شروط از سوی آمریکا رد شد.»
مقاومت و جنگ تا آخرین فشنگ و سرباز
جلیلی در کنار مرحوم پرویز داودی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، از اصلیترین و جدیترین مخالفان پیوستن ایران به افایتیاف بودند. سعید جلیلی در بخش دوم مناظره انتخاباتی سال ۱۴۰۰ با اشاره به موضوع افایتیاف گفته بود «امضای کنوانسیونهای بینالمللی هیچ فایدهای برای ایران ندارد. اگر مردم ایمان و تقوا داشته باشند، رشد اقتصادی و برکات الهی بر سر آنان گشوده خواهد شد. اگر اندیشه دینی را محقق کنیم، همانطور که قرآن گفته است، مایه حیات میشود. انقلاب ما نیز پاسخی به این ندای قرآن بود و این تنها یک ایمان و باور نیست، بلکه بعد از ۳۴ سال، یک تجربه است.»
حسین دهباشی سازنده فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در سال ۹۲، درباره سعید جلیلی گفته بود: «من شخصاً از خود آقای روحانی در ایام انتخابات و در یک جمع صدنفره شنیدم که صادقترین و پاکترین جمع در همه ما [کاندیداها] آقای جلیلی است» گروهی از همکاران جلیلی معقتدند نیز اگرچه او فردی متعهد و حزب اللهی است اما عدم تخصص و تجربه او در امور اجرایی، هزینه های زندگی معمولی ایرانی ها را آنچنان بالا برد که ایران در آستانه جنگ با غرب قرار گرفت.
به تعبیر گروهی از تحلیلگران، مهمترین راهبرد جلیلی در مواجه با غرب، استمرار تنش و برخورد بود که مردم طبقات ضعیف جامعه، ضررکننده نهایی چنین سیاستی در اقتصاد بودند. چه آنکه حتی بعد از افشای چای دبش در دوران وزارت ساداتی نژاد نیز سعید جلیلی درباره این فساد دوست نزدیکش سکوت کرد.
واشنگتن پست نیز در یکی از این تحلیلهای خود نوشت: «وی فردی انعطافناپذیر و ایدئولوژیک و نزدیک به رهبر مذهبی ایران است و علاقهمند است به رغم تحریمهای فلجکننده غرب علیه ایران که فشار زیادی بر روی طبقه متوسط مردم داشته است، ایالات متحده آمریکا را کشوری در آستانه شکست جلوه دهد.»