گروه سیاسی: ابوالفضل فاتح در روزنامه اعتماد نوشت: کاندیداهای اصولگرایان در انتخابات قبلی، مجموعا حدود ۲۲ و نیم میلیون رای را اعلام کردهاند (۱۸ میلیون آقای رییسی، ۳و نیم میلیون آقای رضایی و یک میلیون آقای قاضیزاده) که حدود ۳۷ درصد کل واجدین شرایط بوده است.
البته رای خالص اصولگرایان بسیار کمتر از این است اما اگر در این انتخابات بتوانند همه آن رای یعنی حدود ۳۷درصد را به صحنه آورند و جذب کنند، برای پیروزی بر ایشان در دور اول نیاز به بیش یا حدود ۲۳ میلیون رای و مجموع مشارکت حدود ۷۳ درصد است که این همان نصاب مشارکت در انتخابات سال ۹۲ نیز بود که آقای روحانی با اندکی بیش از ۵۰درصد پیروز شد.
راه دیگر آن است که نماینده اصلاحطلبان بتواند درصدی از آرای مستقل که در انتخابات قبلی جذب کاندیداهای اصولگرا شده بود را جذب کند یا اصولگرایان کمتر از نصاب معمول شرکت کنند یا آرای ایشان نسبت به انتخابات گذشته ریزش قوی داشته باشند.
هر چه رای اصولگرایان ریزش بیشتری داشته باشد، چنانکه در انتخابات مجلس بهویژه در شهرهای بزرگ شاهد بودیم، آنگاه کار برای نماینده اصلاحطلبان آسانتر خواهد بود یا مثلا آرای سه میلیونی آقای رضایی که تحت تاثیر وعده پرداخت چند صد هزار تومانی ایشان بود و آرای شناور به سمت آقای پزشکیان گرایش یابد که در این صورت، نماینده اصلاحطلبان با مجموع مشارکت کمتر یعنی حدود ۵۵ تا ۶۰درصد واجدین، یعنی با نصاب حدود ۱۷ تا ۱۹ میلیون (کمی کمتر یا بیشتر) هم میتواند در دور نخست پیروز شود.
برای دور دومی شدن، با توجه به نصاب احتمالی فعلی و احتمال انصراف برخی کاندیداهای اصولگرا، و تقسیم آرا بین کاندیداهای باقی مانده، نماینده اصلاحطلبان در صورت کسب حدود ۱۳ میلیون رای، قطعا به دور دوم می رود، گرچه احتمال رفتن به دور دوم با چند میلیون رای کمتر حتی با هفت یا هشت میلیون، با ریز شدن رای اصولگرایان وجود دارد به شرطی که یکی از نمایندگان اصلی اصولگرایان ناگهان به آرای نصاب ۵۰درصد نرسد که البته با توجه به فضای انتخابات رسیدن به چنین نصابی الان برای هیچ یک از اصولگرایان به تنهایی میسر نیست، مگر آنکه با درخششی استثنایی یا رخدادی غیرمنتظره مواجه شویم که تا این لحظه نمود نداشته است.
پس با توجه به شرایط فعلی، دور اولی شدن انتخابات، برای کاندیدای اصلاحطلب نیازمند موج عظیمی است و با موجی میانه به احتمال بیشتر به دور دوم خواهد رفت و اگر موجی شکل نگیرد، چه بسا دور دومی شدن هم برای کاندیدای اصلاحطلب منتفی خواهد بود.
جریان اصولگرا نیز احتمالا برای کاستن از احتمال شکست خود تا روزهای پایانی انتخابات به دو یا سه کاندیدا تنزل خواهد کرد و گرایش بیشتر در این گروه پنج نفره به کاندیدای صاحب تشکیلات و برنامه و تامینکننده ثبات ضمنی عناصر دولت فعلی خواهد بود. البته آقای پزشکیان با سالها نمایندگی مجلس، منطقا به موانع ساختاری و سیاسی و کارشکنیها که در برابر بسیاری از دولتها قد علم کرده و مردم را مأیوس ساخته، وقوف دارند و میدانند که به همین دلیل قانع کردن نسل «زد» و زنان و تحولخواهان و مردم بیگانه شده با انتخابات و حاکمان مخصوصا در شهرهای بزرگ، کار چندان آسانی نیست.
یادآوری این نکته نیز بد نیست که، خوشبینی بیش از حد به حضور حداکثری مردم با توجه به بیمهریهایی که دیدهاند یا به نتیجه نهایی چه از سوی اصلاحطلبان و چه اصولگرایان که در برخی یادداشتها دیده میشود، نیازمند تامل است. جهت و تمایز این انتخابات قابل درک و پیشبینی است اما، انتخابات ماهیتا نیازمند تلاش فراوان است و تضمینی ندارد و لحظات، به ویژه آغاز و پایان همچون «تیک آف» و «لندینگ» بسیار تعیینکننده و هر خطا یا مانع بهشدت نوسان آفرین است و هر گام به عقب، به دو گام فاصله از رقیب منتهی خواهد شد. چهبسا اول آسان مینماید، اما شاهد بودهایم چه موانعی در مسیر رخ میدهد و چه افت و خیزها در پیش است و برای اصلاحطلبان از چه پیچیدگیهای جدیدی نیز برخوردار است!
علاوه، اصلاحطلبان هم با تردیدهای درون جبههای و بدنهای مواجه هستند و هم با توپخانه تبلیغاتی پنجگانه رقیب، که از حمایت خبرگزاریها و رسانههای بزرگی نیز برخوردار است و هم در انتخابات زودرس و فشرده جاری، که فرصت شبکهسازی اندک است، «پرفورمنس» شخص کاندیدا محوریتی مضاعف داشته و مناظرات بسیار تعیینکننده بوده و هر گفتوگو و فرازی میتواند موجآفرین یا ضدموج باشد و طراحان مناظرات نیز میتوانند از آن نمونه ای هیجانانگیز یا کسل و ضد مشارکت بسازند. ارزیابیهای روشنتر را از میزان مشارکت و پدیدههای انتخابات به بعد از یکی، دو مناظره نخست واگذار میکنیم. ضمنا به یاد داشته باشیم که انتخابات قبلی ریاستجمهوری همزمان با ششمین دوره انتخابات شوراها به انجام رسید و همان حضور هزاران کاندیداهای شوراها، به سهم خود بر فرآیند حضور مردم تاثیرگذار بود.
به نظر میرسد نسبت به انتخابات پیشین ریاست جمهوری، درصد بیشتری ازاصلاحطلبان شرایط جدید را واجد «امکان تغییر» و فرصتی می دانند تا بخشی از دشواریهای سیاسی و معیشتی و بخشی از تهدیدهایی که علیه استقلال و تمامیت کشور است را با تغییر از مسیر صندوق رای ترمیم کنند. چرا که در یکدستی قدرت و تسلط جریان دیگر، این مشکلات را مضاعف دیدهاند و لذا گرچه در انتخابات پیشین شرکت نکردهاند به احتمال فراوان در این انتخابات شرکت میکنند و آرای باطله نیز دوم نخواهد شد.
آنها خواهند کوشید درصد بیشتری از مردم را به پای صندوق های رای بکشانند تا احتمال پیروزی کاندیدای اصلاح طلبان را ارتقا ببخشند و به نوعی تا اینجا از شواهد انتظار میرود که مشارکت اکثریتی از مردم در انتخابات رخ خواهد داد. طبیعتا درصدی نیز این میزان تغییر را مکفی مفهوم انتخابات نمیدانند و مشارکت را تایید نمیکنند. گفت و گوی ملی اقتضا دارد، هر دو گروه به شیوه تعامل متفاوتی که در پیش گرفتهاند و به چگونگی کاربست آزادی حق رای احترام بگذارند. روشنگری و تحلیل و تشویق و نقد مانعی ندارد، چرا که همه در برابر مواضع خود و نسبت به میهن خود و ایمان خود مسوولیم، اما نمیتوان تعریض کرد.