گروه اقتصادی:سومین جلسه از سلسله مناظرات نامزدهای ریاست جمهوری در روز جمعه در حالی پایان گرفت که انبوهی از وعدههای اغواکننده، اما نشدنی حالا صدای کارشناسان اقتصادی را هم در آورده است. تحقق برخی از این وعدهها به قدری محال است که به باور آنها حتی تا تحمیق جامعه نیز رفته است.
به گزارش اقتصاد 24،در شرایطی که دیگر بر همگان روشن شده که تزریق هر پول مستقیمی به جامعه چه تبعات زیانباری را به دنبال خواهد داشت، اما امیرحسین قاضی زاده هاشمی نامزدی که با شعار مردم و خانواده پا به کارزار انتخاباتی گذاشته از اعطای اعتبار یک میلیارد تومان تسهیلات قرض الحسنه به خانوادههای جوان گفته تا به این ترتیب بتوانند در حوزه اشتغال، جهیزیه یا ازدواج یا سرمایه گذاریهای دیگر استفاده کنند.
اضافه شدن یک هزینه دیگر به اعتبارات عملی نیست
کمال سیدعلی، معاون اسبق بانک مرکزی در این باره عنوان میکند: شعار قاضی زاده هاشمی نشان میدهد که قرار نیست در انتخابات بماند. همه میدانند که شرایط اقتصادی کشور و تسهیلات تکلیفی و... آنقدر به بانکها تحمیل شده که سبب ناترازی بانکها شده است. شرایطی هم که در قانون بودجه دیده شده ناترازی بانکها را تشدید کرده است. در این اوضاع چطور یک امتیاز دیگر به صورت تسهیلات قرار است اجرا شود؟ از کدام منبع این وجوه قرار است تامین شود؟
به گفته وی وضعیت بانکها به نحوی است که در مقابل میزان سپردههایی که دارند دریافت میکنند، پاسخگوی همین تسهیلات تکلیفی با نرخ سود سپردههای کم نسبت به تورم هم نیستند و امکان اضافه شدن یک هزینه دیگر به اعتبارات عملی نیست. در صورتی هم که اجرا شود بار تورمی خواهد داشت. به این صورت که با افزایش ناترازی بانکها، اضافه برداشت آنها از بانک مرکزی افزایش مییابد. در نهایت بانک مرکزی هم با چاپ پول برای تامین این منابع خلق نقدینگی میکند؛ لذا وعده مذکور در حد شعار باقی خواهد ماند.
این وعدهها هیچ مبنای علمی عقلی یا شرعی ندارد!
احمد حاتمی یزد، کارشناس مسائل بانکی نیز بر نبود منابع لازم در اعطای تسهیلات تکلیفی به مردم تاکید دارد و تصریح میکند: برخی نامزدها هیچ تعهدی به خرد ورزی و تعقل انسانی ندارد. یک حرفی میزنند بدون اینکه هیچ مبنای علمی عقلی یا شرعی داشته باشد. کسی که وعده این میزان از تسهیلات قرض الحسنه با حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون خانواده میدهد هیچ میداند عددش چقدر میشود؟ اصلا چنین منابعی کجا وجود دارد؟ اصلا در کل کشور اینقدر نقدینگی هست؟ اگر هست مگر مال شماست که قرض الحسنه میدهید؟ این وعدهها فقط برای فریب مردم است.
این کارشناس مسائل بانکی همچنین میافزاید: وعده آقای زاکانی که گفته گوشت را درب خانه مردم تحویل خواهیم داد یا به هر نفر فلان قدر طلا میدهم نیز همین ماجراست. این نامزدها اصلا متوجه هستند این وعده چند صد تُن طلا نیاز دارد؟ یعنی مردم را اینقدر احمق فرض کردند که هر مزخرفی در تلویزیون گفتند آنها هم باور کنند و انگیزه بگیرند به آنها رای بدهند؟
ناترازی بانکها نتیجه همین رویاپردازیهاست
حاتمی یزد که برخی سوابق اجرایی در حوزه بانکداری را نیز در کارنامه خود دارد در ارزیابی خود از مناظرات اقتصادی کاندیداها میگوید: ناترازی بانکها یک مسئله بسیار تخصصی بوده و در اختیار بانک مرکزی است و جایی در مناظرات نداشته است. اگر هم باشد بحث جدی و علمی نبوده و صرفا بیان یکسری کلیات است. بانک مرکزی باید پیشنهادات سنجیده و پخته علمی را تهیه کند و برای تصویب به هیئت دولت برساند. احتیاجی به قانون هم ندارد چرا که در قوانین موجود راه حلش وجود دارد. مسئله نبود ارادهای برای اجرای این امور است.
به گفته او از طرفی مشکل ما الان فقط ناترازی بانکها نیست بدتر از بانکها ناترازی صندوق بازنشستگی است که الان بخش بسیار مهمی از بودجه دولت دارد صرف پرداخت کسری بودجه صندوقهای بازنشستگی میشود و این هر سال هم افزایش پیدا میکند. همه این ناترازیها مملکت را فلج کرده به خاطر اینکه دولتها متعهد به علم و عقل نیستند و تصمیمات رویایی میگیرند.
مثلا مجلس میخواهد بودجه تصویب کنند، آرزوهاشان را در لیست پروژهها مینویسند که اصلا عملیاتی نیست. در نتیجه کسری بودجه به بار میآورند. کسری بودجه شان به خلق نقدینگی میانجامد. افزایش نقدینگی نیز باعث تورم میشود و این بلاها را بر سر مردم میآورند.
به باور حاتمی یزد ما باید برگردیم به علم. هر جا هر مکتبی، هر مرامی، هر سیاستی و هر خط مشی غیر علمی باشد باید آن را کنار گذاشت. تنها راه حل مشکلات کشور اعم از بانک، صندوق بازنشستگی و تورم و... توسل به معیارهای علمی است. چه این علم از چین و شرق بیاید چه غرب. اما متاسفانه در این ۴۰ سال به نظرات علمی کارشناسان متخصص کم توجه شده است.