به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۹ ساعت ۱۳:۵۶
کد مطلب : ۴۸۹۰۹

آیا این نوازنده معروف واقعا مجنون بود؟

گروه فرهنگ و هنر: نام رضا محجوبی، نوازنده مطرح ویلن با واژه‌ای به نام جنون گره خورده است. خیلی‌ها او را نوازنده‌ای مجنون و دیوانه می‌دانند و برخی‌ هم معتقدند او یک عاقل دیوانه‌نما بود.
آیا این نوازنده معروف واقعا مجنون بود؟
به مناسبت شصتمین سالگرد درگذشت این هنرمند فقید به واکاوی شخصیت او می‌پردازد تا ببینیم چرا رفتارهای عجیب و غریب او باعث شد تا حرف و حدیث‌های زیادی پشت سرش باشد. درباره رضا محجوبی و نوای سحرانگیز ویلن‌اش بسیار نوشته‌اند که البته بسیاری از این نوشته‌ها نادرست و اغراق‌آمیزاند. شاید رفتار و کردار عجیب او و نوای متفاوت سازش ناخواسته به این موضوعات نادرست دامن می‌زند. البته این در حالی است که از صدای ضبط شده ساز او تنها 10 دقیقه آن هم به طور مخدوش باقی مانده است.

رضا محجوبی برادر مرتضی محجوبی در سال ۱۲۷۷ در تهران زاده شد. پدرش عباسعلی ناظر نی می‌نواخت. مادرش فخرالسادات با نواختن پیانو آشنا بود و علاقه والدینش به موسیقی باعث شد تا رضا محجوبی و برادرش مرتضی از همان کودکی با موسیقی آشنا شوند و آن را به عنوان حرفه و هنر خود پی گیرند. پدرش کافه‌ای را در خیابان لاله‌زار برپا کرد. رضا و بردارش در آنجا می‌نواختند و ساز او که در آن زمان ۱۶ سال بیش‌تر نداشت، جلب توجه می‌کرد.

رضا محجوبی تا سن 25 سالگی از هنرمندان محبوب جامعه محسوب می‌شد و به خاطر تدریس موسیقی و کنسرت‌هایش با عارف و درویش شهرت زیادی داشت. اما پس از این دوره تحولاتی در او پیدا شد که در روش زندگی‌اش نمود پیدا کرد. عصبانیت‌های شدید، حساسیت فوق‌العاده، انزوا، افراط در خودبراندازی و بی‌اعتنایی از همین تغییرات بودند که شاید چنین علائمی در زمان خود به جنون تعبیر می‌شدند. حتی یکی از هنرمندان در خاطره‌ای نقل می‌کند که محجوبی شب‌ها با ماه صحبت می‌کرد و متوجه اطرافش نبود.

با این همه در ۲۴ سالگی به بیماری عصبی دچار شد و مورد مداوا قرار گرفت اما نظم و عادات یک انسان عادی جامعه را از دست داد. هرچند که دوستانش را خوب می‌شناخت و با آن‌ها گفتگو می‌کرد اما از موضوعاتی حرف می‌زد که قابل درک نبود. با این همه گاه در جمع دوستان حاضر می‌شد و حتی ویلن می‌نواخت. در یکی از منابع آمده است، از آنجا که تشخیص چنین بیماری‌هایی در آن زمان رایج نبود، او را به معنای علمی دیوانه نمی‌دانستند.

یکی از نزدیکان او می‌گوید: او هیچ‌گاه به معنای درست و علمی دیوانه نبود و از علائم پسیکوز که لازمه آن متغیر بودن حالات درون و برون، افکار گنگ، بی‌ربط، گسسته و حالات غیر ارادی و آزاردهنده است، برخوردار نبود. حقیقت این است که او این نقش دردناک را در کمال ضرورت فطری و با آگاهی کامل برای خویش انتخاب کرده بود. رضا هوش و حافظه‌ای دقیق داشت و سخنان به ظاهر نامفهوم و غریب او هر کدام حاوی نکات لطیف و باریک بودند که گاه نیش طنز تلخی چاشنی آن بود.

او در فقر زندگی می‌کرد و تا زمانی که حال مناسبی نداشت، نمی‌نواخت. احساس پیچیده و نظم منطقی تفکر او در نواختن ساز تجلی پیدا می‌کرد. مهم‌ترین ویژگی او در نوازندگی جمله‌پردازی‌های خاصش بود. او هیچ‌گاه نغمه‌ای را دوبار ننواخت. زندگی و نوازندگی رضا محجوبی آمیزه‌ای از رنج و شوریدگی و هنر بود که مرگش در شامگاه 29 تیرماه سال 1333 و در سن 56 سالگی فرا رسید.
پی‌نوشت: بخشی از این گزارش برگرفته از جلد اول کتاب مردان موسیقی سنتی و نوین ایران به قلم حبیب‌الله نصیری‌فر است.
مرجع : ايسنا