به روز شده در ۱۴۰۳/۱۰/۱۰ - ۲۰:۱۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۰۶ ساعت ۱۴:۰۲
کد مطلب : ۴۹۳۰۶۳

چرا ارتش  لبنان  غایب است؟

چرا ارتش  لبنان  غایب است؟
گروه بین الملل: غیبت ارتش رسمی لبنان در بحران کنونی سوالاتی را در مورد توانایی نهادهای نظامی این کشور برای مواجهه با یک درگیری بزرگ ایجاد کرده است.
در حالی که درگیری‌ها بین اسرائیل و حزب الله در لبنان به سمت یک جنگ تمام عیار پیش می‌رود، بسیاری این سئوال را مطرح می‌کنند که آیا لبنان ارتشی هم دارد  و اگر آری چرا نیروهای ارگان رسمی این کشور در این شرایط منفعل است؟اما نقش و جایگاه ارتش لبنان در این بحران بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد.
ژنرال خلیل حلو، استاد ژئوپولیتیک در دانشگاه سنت جوزف بیروت، توضیح داد که نقش ارتش لبنان تنها دفاع از مرزهای کشور نیست. به گفته او: «ارتش لبنان یک ارتش کلاسیک مانند ارتش‌های غربی نیست. ارتش لبنان تابع دستورهای دولت لبنان است.»
او ادامه داد: «در حال حاضر مدت‌هاست که اختلافات شدیدی در دولت وجود دارد و ارتش به حال خود رها شده است. حالا هر کس که فرماندهی ارتش را بر عهده دارد، باید تصمیماتی را که مناسب می‌داند، اتخاذ کند.» رهبری لبنان با چندین مسئله مهم روبه‌روست که هر یک پیامدهای جدی به دنبال دارد.
اگر ارتش اسرائیل حملات هوایی کنونی را به عملیاتی زمینی بدل کند، همان‌طور که در سال ۲۰۰۶ انجام داد، و خشونت‌ها از جنوب لبنان و منطقه دره بقاع به سایر نقاط کشور کشیده شود، کل خاورمیانه در معرض خطری جدی قرار خواهد گرفت. 
جنوب لبنان و منطقه دره بقاع تحت پوشش قانونی قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل قرار دارند. پس از تصویب این قطعنامه نیروی حافظ صلح‌ سازمان ملل موسوم به «یونفیل»، در جنوب لبنان، مستقر و همچنین نقش فعالی برای ارتش رسمی لبنان در نظر گرفته شد.براساس این قطعنامه از بیروت و یونفیل خواسته شد که نیروهای خود را به‌صورت مشترک در منطقه مستقر کنند تا پس از خروج نیروهای دفاعی اسرائیل، تنها قدرت دست دولت لبنان باشد و «هیچ سلاحی بدون رضایت دولت» در منطقه جابه‌جا نشود.
در صورت وقوع یک حمله نظامی بزرگ، نیروهای مسلح لبنان با یک معضل روبرو خواهند شد، آنها یا باید با ارتش اسرائیل مقابله کنند یا به زور، حزب‌الله را خلع سلاح کنند که در هر دو صورت باید از قطعنامه سازمان ملل تبعیت کند.
بین سال‌های ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰، لبنان تحت تأثیر جنگ داخلی قرار گرفت و به میدان نبرد نظامی بین بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های بزرگ تبدیل شد.
نظام سیاسی کنونی لبنان بر اساس توازن حساسی میان نمایندگان جوامع مذهبی مختلف شکل گرفته و ارتش در حال حاضر به‌طور قانونی تحت‌ فرمان نهادهای سیاسی است که اعضای آن دیدگاه‌های متضادی در مورد بحران جاری دارند.
 ژنرال خلیل حلو بر این باور است که اگر روزی حمله‌ای زمینی به این کشور صورت گیرد، واحدهای مستقر در جنوب باید با ابزارهایی که در اختیار دارند از خود و از خاک لبنان، دفاع کنند.
او در ادامه  می‌گوید: «اما اساساً، ماموریت تیپ‌های مستقر در جنوب همکاری با نیروهای حافظ صلح سازمان ملل (یونیفل) است و نه استفاده از نیروی نظامی. بنابراین، این یک نیروی تهاجمی نیست و قصد مقابله با اسرائیل را ندارد. در این وضعیت، توازن قوا به هیچ وجه به نفع ما نیست.»
بر اساس قطعنامه ۱۷۰۱، حزب‌الله باید گروه‌های مسلح خود را از جنوب لبنان خارج کند، به‌ویژه سیستم‌های موشکی‌اش که قادر به هدف قرار دادن اسرائیل هستند، اما حزب‌الله به این تعهدات پایبند نبوده است.
حزب‌الله به‌طور رسمی یک نیروی سیاسی قانونی و مشروع در لبنان است که عمدتاً از مسلمانان شیعه لبنانی تشکیل شده است. نیروی مسلح این گروه به‌عنوان واحدهای عملیاتی بسیار فعال، خارج از ساختار فرماندهی ارتش لبنان عمل می‌کند و به‌عنوان نیرویی وابسته به ایران شناخته می‌شود.وقتی حزب‌الله به‌طور یک‌جانبه اسرائیل را هدف قرار می‌دهد، سایر نیروهای سیاسی لبنانی و ارتش کاملاً ناتوان و فلج می‌شوند. 
بسیاری از لبنانی‌ها از مذاهب مختلف، شکست حزب‌الله را مسئله‌ای نگران‌کننده نمی‌دانند وشاید بتوانند با این وضعیت کنار بیایند، مشابه بخشی از ارتش لبنان. با این حال، همه می‌دانند در لبنان خطوط قرمزی میان‌جامعه‌ وجود دارد که نمی‌توان از آن عبور کرد. خلیل حلو می‌گوید: «مقابله با حزب‌الله به‌طور خودکار و فوری به جنگ داخلی منجر می‌شود و فرماندهی ارتش می‌داند که حفظ ثبات داخلی اولویت اول است.»
روابط بین حزب‌الله و ساختارهای امنیتی لبنان گاهی نیز منجر به همکاری‌های سازنده‌ای شده است. کلاودیو بورتولوتی، پژوهشگر مؤسسه تحقیقاتی سیاست بین‌الملل میلان، دراینباره گفت: «تنها کافی است به همکاری بین حزب‌الله و ارتش لبنان در زمان گسترش داعش در سوریه و عراق فکر کنیم، زمانی که عناصر وابسته به داعش و النصره در لبنان فعال بودند و در زمینه‌های آماده‌سازی، آموزش و استخدام فعالیت می‌کردند.»
حزب‌الله ساختار شبه‌نظامی خاصی دارد. در عین حال که ظرفیت بالستیکی بالایی دارد، اما فاقد نیروی هوایی کلاسیک و تانک و یا تیپ های زرهی است و از واحدهای چریکی به عنوان پیاده‌نظام استفاده می‌کند. در مقابل، ارتش رسمی لبنان ساختار نظامی معمولی دارد، اما تسلیحات کافی ندارد.
اگنس هلو، خبرنگار امنیتی لبنان در این باره معتقد است: «اتحادیه اروپا همیشه در تلاش بوده تا توانمندی‌های نیروهای مسلح لبنان را تقویت کند و این موضوع جدیدی نیست. آنها به ارتش لبنان کمک کرده‌اند،»او توضیح داد: «به عنوان مثال، آلمان به ارتش لبنان کمک کرده است تا همه برج‌های مراقبت را، چه در سمت دریا و چه در مرزهای زمینی با سوریه، و چه در سامانه‌های دریای مدیترانه، نگهداری و مدیریت کند.»
به گفته او: «برخی از کشورهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده احتمالاً تلاش خواهند کرد تا کنفرانسی برای تجهیز ارتش لبنان در مرزهای جنوبی برگزار کنند، البته در صورتی که تصمیم سیاسی برای اعزام ارتش لبنان به مرز جنوبی گرفته شود.»
این خبرنگار تأکید کرد: «بنابراین مشکل با تسلیحات یا توانایی‌ها نیست، بلکه موضوع به تصمیم سیاسی لبنان برای اعزام یا مستقر کردن نیروها بر می‌گردد.»
فادی عجالی، سفیر لبنان در اتحادیه اروپا از کمک‌های این بلوک تمجید کرد و گفت: «تأسیسات صلح اروپا، منابع مالی برای ارتش لبنان فراهم می‌کند تا نقش مرکزی و حیاتی خود را در ترویج قطعنامه ۱۷۰۱ ایفا کند، که صلح و امنیت را برای کشور و منطقه تأمین خواهد کرد.»
با این حال، او تأکید کرد: «ارتش لبنان تحت فشار قرار دارد زیرا باید به امور امنیت داخلی لبنان از جمله کنترل سیل مهاجران به اتحادیه اروپا مقابله کند.»عجالی در ادامه افزود: «ارتش لبنان همچنین در تلاش است تا امنیت پناهجویان، از جمله پناهجویان سوری و اردوگاه‌های فلسطینی، را تامین کند.»این ارتش قادر به عملیات در جبهه‌های جدید نیست و اگر ارتش لبنان در یک درگیری مستقیم زمینی بین نیروهای دفاعی اسرائیل و حزب‌الله دخالت کند، مشکلات سیاسی عظیمی برای حامیان مالی‌اش در غرب، عربستان سعودی و کشورهای خلیج‌فارس به وجود می‌آورد.
این در حالی است که موشک‌های اسرائیلی به خاک لبنان اصابت می‌کند، اما ارتش لبنان حتی تلاشی برای سرنگونی آنها نمی‌کند. چرا؟
خلیل حلو گفت: «پدافند موشکی و پدافند هوایی یک چیز هستند. این‌ها دفاع در برابر اهداف پرنده هستند، اما ارتش لبنان هیچ‌کدام از این سامانه‌ها را در اختیار ندارد.حزب‌الله نیز چنین سیستمی ندارد. »
او در ادامه افزود: «سوری‌ها سامانه S-۳۰۰ را دارند. اما این سیستم‌ها اصلاً کار نمی‌کنند. قدرت‌های منطقه‌ای بزرگی وجود دارند که نمی‌توانند موشک‌ها را سرنگون کنند. بنابراین نمی‌توان از ارتش لبنان انتظار داشت که این کار را انجام دهد.»
تاریخ نشان داده که یک ارتش به اهداف مشخص و دستورات واضح نیاز دارد. کلاودیو بورتولوتی گفت: «دره بقاع تحت کنترل تیپ بقاع است، که یک تیپ عملیاتی با پرسنل استاندارد است. سؤالی که وجود دارد این است که آیا این تیپ امروز به‌طور کامل پرسنل دارد و آیا آماده مقابله با تهدیدی است که نه تنها خارجی بلکه می‌تواند داخلی نیز باشد.»
او توضیح داد: ««من فکر می‌کنم دو سناریو ممکن است رخ دهد. در صورت تهاجم زمینی اسرائیل، احتمالاً واحدهای ارتش منظم عقب‌نشینی می‌کنند و دره بقاع بدون پوشش باقی می‌ماند و به میدان نبردی بین اسرائیل و حزب‌الله تبدیل می‌شود. به نظرم این محتمل‌ترین سناریو است.»
بورتولوتی ادامه داد: «سناریوی دوم هم این است که نیروهای نظامی تقویت شوند، نه به منظور مقابله با حضور نظامی یا حمایت از اسرائیل، بلکه حضور ارتش لبنان می‌تواند به‌عنوان بازدارنده‌ای برای فعالیت‌های عملیاتی اسرائیل عمل کند.»
در تهاجم اسرائیل در سال ۲۰۰۶، ارتش رسمی لبنان  با وجود اینکه برخی از پایگاه‌های نظامی‌اش بمباران شد، از هرگونه درگیری با نیروهای دفاعی اسرائیل اجتناب کرد. ارتش لبنان، علی‌رغم تعهدات الزام‌آور قطعنامه ۱۷۰۱، از قدرت خود برای خلع سلاح حزب‌الله استفاده نکرد.
 
برچسب ها: لبنان
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها