به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۲:۳۶
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۷/۱۹ ساعت ۱۰:۴۳
کد مطلب : ۴۹۵۱۴۶

با وجود شکاف دولت - ملت توسعه امکان‌‏پذیر نیست

با وجود شکاف دولت - ملت توسعه امکان‌‏پذیر نیست
گروه سیاسی: امان‌الله قرایی‌مقدم، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم در گفت‌وگویی که با خبرنگار هم‌میهن داشت، درباره گسل دولت-ملت و شکاف عمیقی که میان حاکمیت و ملت در ایران وجود دارد، توضیحاتی داد و تصریح کرد که با وجود این شکاف، امکان حرکت در مسیر توسعه وجود ندارد. این جامعه‌شناس در عین حال معتقد است ترمیم این شکاف عملی است. متن این گفت‌وگو در ادامه می‌آید.

 در بین گسل‌های اجتماعی - سیاسی یکی از آنها پیرامون رابطه دولت – ملت است. به عنوان اولین سوال، اصولاً علت بروز چنین پدیده‌ای در ارتباط نهاد قدرت با مردم چیست و چه اتفاقی رخ می‌دهد که ما شاهد بروز آن می‌شویم؟ 
در ارتباط با اینکه چرا چنین پدیده‌ای رخ داده است ابتدا باید به شکاف ایجادشده میان حکومت-دولت و مردم پرداخت. در این زمینه می‌توان اینطور گفت که یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد چنین شکافی فروریزی طبقه متوسط است که فاصله بین اقشار ضعیف و دولت را گسترش می‌دهد. نظر معمول در جامعه‌شناسی این است که طبقات در جامعه سه دسته هستند اما از نظر ویلیام لوئید وارنر، جامعه‌شناس بزرگ آمریکایی در کتاب «جامعه‌شناسی طبقات اجتماعی»، ما در جامعه شش طبقه داریم که این طبقه‌ها عبارتند از: «1- بالای بالا، 2- پایین بالا، 3- بالای متوسط، 4- پایین متوسط، 5- پایین و 6- پایینِ پایین». در بین این طبقه‌ها، طبقه متوسط در جوامع جهان طبقه تحصیل‌کرده و آگاه به شمار می‌روند. توجه به این نکته ضروری است که طبقه متوسط معمولاً نقش سپر بلای طبقه پایین مقابل طبقه بالا را دارد و به نوعی توازن را ایجاد می‌کند تا ساختار دچار شکاف نشود اما وقتی طبقه متوسط دچار ضعف می‌شود و فرو می‌ریزد، تبدیل به طبقه جنبش‌انگیز می‌شود و به شکل طبقه‌ای در می‌آید که طبقه پایین را آگاه می‌کند.
 
وقتی اعتماد طبقه متوسط به علت ندانم‌کاری‌ها و به اصطلاح بی‌اعتمادی و فروریزی سرمایه اجتماعی کاهش پیدا کند، این شکاف ایجاد خواهد شد. در هرم جامعه، قاعده هرم مربوط به طبقات محروم است. زمانی که ندانم‌کاری‌ها و اشتباهات به صورت پی در پی تکرار می‌شود، طبقه پایین متوسط به سمت طبقه پایین می‌رود و طبقه بالای متوسط به یک طبقه پایین‌تر منتقل می‌شود. عدم وجود این طبقه متوسط در هرم جامعه باعث می‌شود که به صورت مرتب فاصله بین مردم و حاکمیت افزایش پیدا کند.

این افزایش فاصله هم یک فرآیند کوتاه‌مدت نیست و از مدت‌ها قبل می‌توان پیش‌بینی کرد که شکاف دولت – ملت در حال رخ دادن است اما مهم این است که سیستم این خطر را احساس کند و مانع از گسترش شکاف شود. دلایل بروز این شکاف هم زیاد است و مصادیق زیادی را می‌توان عنوان کرد که می‌تواند منجر به این شکاف شود. مسائلی مانند بحران اقتصادی، وضعیت بیکاری، نابسامانی‌های اجتماعی، بروز و ظهور انواع آسیب‌های اجتماعی، رانت، رشوه، تضاد حرف و عمل و... از عوامل ایجاد چنین شکاف‌هایی هستند. جامعه مسائل را رصد می‌کند، شکاف اقتصادی و طبقاتی را به خوبی درک می‌کند و این شکاف به صورت مرتب بیشتر می‌شود.

 به کلیات موضوع اشاره کردید؛ درباره ایران وضعیت به چه صورت است؟ 
ما در ایران هم این پدیده را متاسفانه داریم و شاهد بروز و ظهور آن هستیم. من دو دهه قبل این موضوع را نوشتم که زنگ‌ها برای ما به صدا در می‌آیند و باید در افکار خود خانه‌تکانی کنیم. ما شاهد شکافی عمیق در بین دولت و ملت در فضای اجتماعی و سیاسی ایران هستیم. نمونه خیلی بارز و آشکار وجود این شکاف را می‌توان در بحث انتخابات‌های اخیر داد. وقتی که در جامعه‌ای 61 میلیون نفر واجد رای دادن در انتخابات هستند اما می‌بینیم که در انتخابات مجلس 40 درصد و در انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک به 50 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند، این یعنی اینکه شکافی عمیق بین دولت و ملت در ایران ایجاد شده است که میزان مشارکت سیاسی مردم را پایین آورده است.

همین روزهای اخیر بود که در خبرها خواندم وزیر کار اعلام کرده بود 30 درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر هستند، یعنی ما نزدیک به 30 میلیون نفر در ایران داریم که زیر خط فقر هستند. وقتی این میزان فقر در جامعه زیاد است، خیلی طبیعی خواهد بود که شکاف بین دولت و ملت ایجاد شده و مردم کاری با دولت نداشته باشند. البته در کنار موضوع فقر، همانطور که در سوال قبل اشاره کردم عوامل دیگری هم در ایجاد و تشدید این شکاف دخیل هستند که متاسفانه بسیاری از آنها در جامعه ما دیده می‌شود. 

 این شکاف که عامل اصلی شکل‌گیری گسل دولت -ملت است، چه مدتی ایجاد شده و آیا اصلاً ترمیم شکاف دولت – ملت شدنی است؟ چطور می‌توان این شکاف را ترمیم کرد؟ 
بله این شکاف قابلیت ترمیم را دارد. با عواملی مانند توزیع عادلانه ثروت و رفع بیکاری می‌توان کاری کرد که این شکاف دارای عمق کمتری شود که البته این کمتر شدن عمق نیاز به مدیریت درست دارد. مقام معظم رهبری هم روی این موضوع تاکید داشته‌اند و از انسجام گفته‌اند. باید شاهد توزیع عادلانه ثروت باشیم. افراد کاردان بر سر کار بیایند، از گروه‌گرایی و اُلیگارشی‌بازی و اقتدارگرایی دست بردارند، دامنه آزادی را افزایش دهند.

بگذارند آزادی بیان در جامعه وجود داشته باشد. اینها همه عواملی است که توانایی این را دارد که این شکاف را کم و کمتر کند. باید به این نکته توجه داشت که جامعه یک آزمایشگاه است؛ هر عملی که در آن انجام دهید، عکس‌العمل آن را از سوی جامعه خواهید دید.منتهی این عکس‌العمل به صورت سریع رخ نمی‌دهد و حاصل یک پروسه درازمدت است. پس اینطور می‌توان گفت که این شکاف عمیق بین دولت و ملت که در ایران ایجاد شده است کار یکی دو سال و چند سال اخیر نیست، بلکه یک جریان و پروسه‌ای است که طی چندین دهه وجود داشت و توانسته آرام آرام این شکاف را ایجاد کرده و آن را گسترش دهد. 

 با ادامه روند فعلی آیا می‌توان درباره گسل مذکور از طریق ترمیم شکاف دولت – ملت کاری را پیش برد؟ 
خیر، با این وضعیت شکاف کمتر نمی‌شود بلکه بیشتر هم خواهد شد. تا زمانی که قانون درست اجرا نشود، قانون برای همه یکسان نباشد، حاکمیت قانون برای همه یکسان نباشد و اُلیگارشی‌ها قانون را به نفع خودشان تفسیر کنند؛ این شکاف‌پرشدنی نیست. باید این آسیب‌ها را برطرف کرد تا بتوانیم به این فکر کنیم که شکاف دولت – ملت کمتر خواهد شد. هر جا که شکاف طبقاتی عمیق‌تر شده است، فاصله بین مردم و حاکمیت افزایش پیدا کرده و در نتیجه به جنبش‌های خطرناک منجر شده است. شما همین سه دهه اخیر را نگاه کنید.

از 78 به 88 رسیدیم، از 88 به 96 منتقل شد، از 96 به 98 رسید و از 98 هم در 1401 این اعتراضات رخ داد. یعنی فاصله جنبش‌ها و اعتراضات کم شده و الان از نظر جامعه‌شناسی به نقطه خطرناکی رسیده‌ایم. نباید دست روی دست گذاشت و تنها تماشاگر بود. باید فکر چاره بود و چاره این است که عزم قوی داشت و به سمت اصلاح رفت. 

 اشاره کردید که شکاف دولت – ملت که در ایران رخ داده، نتیجه یک پروسه طولانی‌مدت است. اگر بنا بر ترمیم و کم کردن این شکاف باشد، چقدر زمان می‌برد که عمق شکاف کمتر شود؟ به عبارتی شکافی که طی سی الی ۴۰ سال ایجاد شده، به همان میزان طول می‌کشد که ترمیم شود؟ 
فرآیند ترمیم شکاف دولت – ملت نسبت به ایجاد آن کوتاه‌تر است. به عبارت واضح‌تر برای ایجاد شکاف دولت – ملت نیاز به زمان بیشتری است و در زمان کمتری می‌توان این شکاف را ترمیم کرد. البته این ترمیم شکاف یک شرط مهم دارد و آن شرط این است که در جبین این کشتی نور رستگاری وجود داشته باشد اما حداقل تا الان که چنین موضوعی را ندیده‌ایم. هر دولتی روی کار آمده به قول‌ها و گفته‌هایش در زمان انتخابات عمل نکرده است.

من به این صورت و این روالی که در جریان بوده امیدی به ترمیم شکاف ندارم، مگر اینکه اراده محکمی در جریان باشد که بخواهد شکاف را پر کند و مثل دولت‌های گذشته نباشد. اگر بخواهند دست به ترمیم شکاف بزنند به سرعت این اتفاق روی خواهد داد و می‌توان به وضوح کم شدن شکاف را تماشا کرد و مردم دولت را از خودشان خواهند دانست. 

 اگر این شکاف دولت - ملت ترمیم نشود، چه آینده‌ای در پیش خواهد بود؟ 
به نظرم با عدم ترمیم این شکاف و عمیق‌تر شدن آن، جنبش‌ها و خیزش‌های اجتماعی افزایش پیدا می‌کند. ما در بین مردم هستیم و می‌بینیم چه نظراتی دارند و این نظرات خطرناک است. چرا این همه نخبه از کشور فرار می‌کنند که حتی صدای خود آقایان هم درآمده است. یوزف شومپیتر، جامعه‌شناس بزرگ توسعه اقتصادی، در کتاب خود می‌گوید وقتی آب و هوای اجتماعی مناسب نباشد، توسعه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی رخ نخواهد داد. برای ترمیم شکاف باید آب و هوای اجتماعی را مساعد کرد و به‌دنبال اجرای 12 اصل اقتصادی شومپیتر رفت که الان مهمترین اصول اقتصادی هاروارد به شمار می‌رود.

او در اصل هشتم و یازدهم می‌گوید پیش‌شرط توسعه این است که آب و هوای اجتماعی مناسب باشد اما در ایران آب و هوای اجتماعی مساعد نیست. الان چند سال است کشور درگیر تصویب FATF است، چرا این لایحه به سرانجام نمی‌رسد؟ مردم این مسائل را می‌فهمند. جامعه‌شناسان سال‌هاست می‌گویند دیگر در جهان دیواری وجود ندارد و به سرعت مردم واقعیت‌ها را متوجه می‌شوند، این فروریختن دیوارها را مارشال مک‌نوهان به خوبی بیان کرده است. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که آب خوردن شما هم می‌تواند با ماهواره‌ها رصد شود.

 به بحث توسعه اشاره داشتید. در صورتی که این شکاف وجود داشته باشد می‌توان به توسعه در هر نوعش فکر کرد؟ 
خطرناک‌ترین دشمن توسعه همین وجود شکاف است؛ به عبارتی با وجود شکاف دولت – ملت توسعه اصلاً امکان‌پذیر نیست. رهبری چندین بار این موضوع را مورد اشاره قرار داده‌اند. حرف‌های رهبری را مرور کنید ببینید چند بار از همدلی، انسجام و همبستگی حرف زده‌اند و روی آنها تاکید کرده‌اند. آیا این چیزی که ما می‌بینیم انسجام است؟ با شکم گرسنه و وجود خط فقر که نمی‌توان به انسجام فکر کرد. به عمل کار برآید. مردم باید ببینند که عزم به تغییر و اصلاح وجود دارد. مردم باید این موضوع را لمس کنند که قانون به درستی اجرا می‌شود. آن وقت است که می‌توان به توسعه فکر کرد. 
مرجع : روزنامه هم میهن
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها