گروه سلامت: مراقبت از «سلامت روان» به اندازه سلامت جسم اهمیت دارد، اما فرهنگ مراقبت از روان آن طور که در دنیا مورد توجه قرار گرفته، هنوز در ایران جا نیفتاده و افراد زیادی مشکلات و اختلالات روانی خود را تحمل میکنند، یا آن را به اندازه کافی مهم نمیدانند و به آن بها نمیدهند، یا تصور میکنند خود به خود بهبود مییابند، یا از ترس قضاوت دیگران، آن را پنهان میکنند.به گزارش همشهری آنلاین،اهمیت سلامت روان تا حدی بالا است که برای آن روز جهانی تعیین شده و در ایران نیز هفتهای با نام هفته سلامت روان (۱۸ تا ۲۴ مهر) نامگذاری شده است.
طبق آخرین آمارهای انجمن علمی روانپزشکی ایران، حدود ۳۰ درصد ایرانیها مشکوک به اختلال روانی هستند یا در این زمینه افراد پرخطر محسوب میشوند و تازهترین آمارهای وزارت بهداشت هم نشان میدهد که از هر ۴ ایرانی، یک نفر به اختلالات روانی مبتلا است.
سلامت روان چطور آسیب میبیند؟
سلامت روان در هر مرحله از زندگی - از کودکی تا سالمندی - مهم است و به تعیین نحوه مدیریت استرس، ارتباط با دیگران و انتخابهای سالم فرد کمک میکند. طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت (WHO) سلامت به معنای تندرستیِ عاطفی، روانی و اجتماعی است و بدون هر یک از اینها سلامت روان فرد به خطر میافتد.
مطهره شریفی، مشاور و روانشناس در توضیح سلامت روان میگوید: افرادی که از سلامت روان برخوردارند، از تواناییهای خود آگاهند و میتوانند با چالشها و استرسهای معمول زندگی خود کنار بیایند یا آن را به نحوی مدیریت کنند. درضمن این افراد تعامل بسیار بالایی با جامعه دارند. در حالی که در فقدان سلامت روان، فرد توانایی ندارد حتی با دوستان خود تعامل داشته باشد و از معاشرت با آنها پرهیز میکند.
شریفی میگوید: سابقه خانوادگی و ژنتیک میتوانند احتمال ابتلا به بیماریهای روانی را افزایش دهند. اما ژن به تنهایی عامل تاثیرگذاری نیست. غیر از ژنتیک قرار گرفتن در روزهای سخت و دشوار مثل تجربه کردن تنهایی طولانیمدت، فشارهای اقتصادی، مشکلات جامعه، بیکاری، اخراج، فقر، مهاجرت و ... از جمله تجربههای سخت و دشواری هستند که توانایی آسیب رساندن به سلامت روانی فرد را دارند و اگر برطرف نشوند، زندگی روزمره فرد مختل میشود.
این روانشناس درباره علائمی که نشان میدهد روان یک فرد به خطر افتاده میگوید: اگر تقریباً هر روز احساس ناراحتی میکنید، در تمرکز روی فعالیتهای خود مشکل دارید، چند روز پیاپی احساس غم و ناامیدی دارید، دچار نوسانات خُلقی هستید، اضطراب بی دلیل دارید، احتمالا از نظر سلامت روان دچار مشکل شدهاید یا در معرض آسیب هستید.
چطور بدانیم سلامت روان داریم یا نه؟
روانشناسان میگویند اختلالات روانی لزوما علائم مشخص و بارزی ندارند. چراکه خیلی از افراد این توانایی را دارند که علائم خود را پنهان کنند. اما با این حال راههای زیادی برای تشخیص خدشهدار شدنِ سلامت روان فرد وجود دارد که مهمترین آنها اینها هستند؛
* انجام فعالیتهای ساده روزانه برایتان سخت شده است
* از چیزهایی که قبلا دوست داشتید، لذت نمیبرید
* از ارتباط با دوستان و جمع خودداری میکنید
* هر روز دچار نوسانات خُلقی میشوید؛ گاهی بداخلاق و گاهی خوشاخلاق
* تقریباً هر روز احساس ناراحتی دارید
* معمولا چند بار در روز گریه میکنید
* بی دلیل اضطراب میگیرید و بیش از حدِ معمول نگران هستید
* تمرکز کردن روی کارها برایتان سخت شده است
* انرژیتان کم شده و مشکل خواب دارید
* توانایی مدیریت استرسهای روزانه را ندارید؛ قبلا داشتید
* حس همدردیتان با افراد کم شده است
* عادتهای غذایی و میل جنسیتان تغییر کرده است
* گاهی اختلال سلامت روان به صورت مشکلات جسمی هم ظاهر میشود. مثل معدهدرد، کمردرد، سردرد و ...
چگونه روان سالمی داشته باشیم؟
خیلی از افراد وقتی متوجه تغییراتی در خود میشوند و حس میکنند دچار یک اختلال روانی شدهاند، اجازه میدهند زمان بگذرد تا شاید حال روحیشان با گذر زمان بهتر شود. اما شریفی به عنوان روانشناس میگوید: اگر مشکل روانی حادشده را تحمل کنید، ممکن است پیشروی کند و بخشهای بیشتری از روان و زندگیتان را تحت تاثیر قرار دهد. اختلالات روانی هم مثل بیماریهای جسمی است. نمیشود بگویید زمان بگذرد، خوب میشوم.
اما چطور میتوانیم روان سالمی داشته باشیم؟ یا اگر علائمی از اضطراب و افسردگی در ما بروز کرد، چطور آنها را مدیریت کنیم؟ شریفی چند راهکار مهم دارد که آنها را مطرح میکند؛
* طولانیمدت در خانه نمانید،
* یک هدف برای خود پیدا کنید؛ هرچند کوچک و دم دستی،
* تمرین کنید که خودتان را دوست داشته باشید،
* درباره احساستان با فردی قابل اعتماد صحبت کنید،
* از دیگران کمک بگیرید و از این کار معذب نشوید،
* یک برنامه روتین و منظم ورزشی داشته باشید،
* مواجهه با عوامل استرسزا را تا حد ممکن کاهش دهید،
* در استفاده از شبکههای اجتماعی زیادهروی نکنید،
* از خواندن اخبار بد دوری کنید،
* استرس خود را با روشهای علمیِ موجود مدیریت کنید،
* برای فرار از تنهایی وارد هر رابطهای نشوید،
* کمتر شکایت کنید و بیشتر شکرگزار باشید،
* با دوستانتان تعامل و معاشرت داشته باشید،
* اگر دوست و رفیقی ندارید، خانواده را دریابید،
* یک رژیم غذایی سالم برای خود انتخاب کنید،
* غذاهایی بخورید که باعث تقویت خُلق و خو میشوند،
* دور سیگار و الکل و موادمخدر را خط بکشید،
* معجزه خواب کافی و باکیفیت را فراموش نکنید،
* حتما از یک روانشناس یا روانپزشک کمک بگیرید
چرا دربرابر تراپیست گارد میگیریم؟
خیلی از افراد دچار یک یا چند اختلال روانی هستند اما اما حاضر نیستند به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند. خیلی از آنها معتقدند کاری از دست روانشناسان برنمیآید، یا روانشنان فقط به فکر پول هستند. شریفی درباره گارد گرفتن ایرانیها دربرابر روانشناس و روانپزشک به دلایل خیلی جالبی اشاره میکند و میگوید:
* خیلی از مردم، روانشناسی را جزو خدمات لاکچری میدانند.
خیلی از مردم، روانشناسی را جزو خدمات غیرضروری میدانند.
* بعضیها اختلالات روانی خود را انکار میکنند و قبول ندارند که مشکل دارند.
* بعضیها میگویند روانشناس مثل من از مشکلاتم آگاه نیست و نمیتواند کمکی کند.
* بعضیها معتقدند روانشناسان فقط پول میگیرند و اقدام موثری برای مراجعین انجام نمیدهند.
* خیلیها تصورشان این است که داروهای اعصاب و روان اعتیادآورند.
* بعضیها تصور میکنند زمان که بگذرد، خود به خود خوب میشوند.
* خیلیها روانشناس و روانپزشک کاربلد و مورد اعتماد نمیشناسند.
* خیلیها نمیدانند برای مشکلشان باید پیش روانشناس بروند یا روانپزشک.
* خیلیها میگویند خدمات روانشناسی و روانپزشکی گران است و بیمه هم نیست.
قیمت خدمات روانپزشکی از قیمت پیتزا بیشتر نیست
دکتر وحید شریعت، متخصص اعصاب و روان و روانپزشک اما درباره گران بودن خدمات روانپزشکی میگوید: خدمات روانپزشکی در ایران ارزان نیست اما در مقایسه با سایر خدمات فکر نمیکنم خیلی هم گران باشد. در مراکز دولتی که بیش از حد ارزان است و معمولا هزینه رفت و آمد مراجعین خیلی بیشتر از هزینهای است که به پزشک پرداخت میکنند.
این روانپزشک میگوید: نرخ خدمات روانپزشکی در مراکز خصوصی هم فکر نمیکنم بیشتر از قیمت یک پیتزا یا غذاهای دیگر باشد.دکتر شریعت میگوید: البته شرایط اقتصادیِ خیلی از مردم خوب نیست و خیلیها ممکن است در سال یک پیتزا هم نتوانند بخورند. و به نظرم دلیل عدم مراجعه بسیاری از مردم به روانپزشک، شرایط اقتصادیِ حاکم بر کشور است، نه هزینه بالای خدمات روانپزشکی.