گروه اقتصادی: بورس در یک سال اخیر شرایط مساعدی نداشته است. با آغاز تنشهای بینالمللی بازار سرمایه رو به وخامت گذاشته اما آیا این موضوع تنها دلیل اوضاع نامساعد بازار نبوده است. بحرانیتر شدن شرایط خاورمیانه در کنار جنایات اسرائیل در منطقه از جمله ریسکهای سیستماتیکی هستند که میتواند فشار فروش در بورس تهران را افزایش دهند. افزایش ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک اتمسفر بازار را دگرگون کردند. از ناترازیهای انرژی میتوان به عنوان یکی از انواع ریسکهای داخلی نام برد. در زمستان ۱۴۰۲ با سهمیهبندی گاز تولید شرکتهای پتروشیمی و فولادی کاهش داشتند. تابستان ۱۴۰۳ با قطعی برق توان تولید اکثر صنایع پتروشیمی لاستیکی فولادی و دیگر صنایع کشور کاهش پیدا کرد.
این کاهش تولید کاهش فروش و سود شرکتها را نیز رقم زد. اما سقوط شاخص کل بورس تهران و رکود در معاملات در بورس تهران عوامل دیگری هم داشته است. تحریمها و عدمعضویت ایران در گروه ویژه اقدام مالی (FATF) موجب شده در صورتی که شرکتهای بزرگ بورسی صادراتی داشتهاند نتوانند ارز حاصل از این صادرات را به راحتی به کشور بازگردانند. در بیشتر مواقع باید مبلغی برای نقل و انتقال این ارز حاصل از صادرات صرف شود تا این ارز به کشور بازگردد. این موضوع خود بر کاهش سود شرکتها تاثیرگذار بوده است.
تحریمها باعث شدند که شرکتهای بورسی از فناوری روز دنیا به دور باشند و نتوانند تجهیزات عملیاتی خود را بهروز نگه دارند و در تعمیر و تامین و نگهداری آنها مشکلاتی ایجاد شود. زمانی که در تولید از فناوری روز دنیا استفاده نشود با تولید گران و با فناوری ۱۰ تا ۲۰ سال گذشته نمیتوان حرفی برای گفتن داشت. این عدماستفاده از فناوری روز در مقابل رقبا موجب شده که بازارهای رقابتی منطقهای از دست بروند. این موضوع همچنین در بلندمدت موجب کاهش حاشیه سود شرکتها شده است.
از سوی دیگر دولتها مجبور هستند برای کنترل تورم افسارگسیخته سیاستهای پولی اتخاذ کنند که موجب کاهش سرعت نقدینگی شود. با اتخاذ سیاستهای انقباضی پولی تورم کاهش پیدا میکند اما نتیجه این کاهش تورم میتواند رکود باشد. رکودی که در تمامی بازارها احساس میشود. زمانی که فضای اقتصادی کشور به سمت رکود میرود تحلیلگران آماده این موضوع میشوند که سود شرکتها را کاهشی تخمین زنند. مواردی که در بالا گفته شد میتواند تاثیر بسزایی در دیدگاه سرمایهگذاران داشته باشد. در مقابل بازارهای رقیب مانند بازار طلا ،ملک و سکه امامی رشد چشمگیری داشته و بدون نوسان منفی قلهها را یکی پس از دیگری فتح کردند. طلا به عنوان دارایی با نقدشوندگی بالا در یک سال اخیر حدود ۹۰درصد سود عاید سرمایهگذاران خود کرده و هرگز با موضوعی به نام دامنه نوسان روبهرو نبوده است. سرمایهگذاران نیز با آگاهی از این موضوع تمایل کمتری به سرمایهگذاری در بازار کم ثبات مانند بازار سرمایه پیدا میکنند.
باید اظهار کرد تورم افسارگسیخته موجب شده که برخی از نسبتهای مالی در ایران کارآیی آن طور که شاید و باید را نداشته باشند. به عنوان نمونه P/E بازار در شرایط فعلی در محدودههای ۴/۶ برخی از تحلیلگران را به این موضوع واداشته که بازار ارزنده است اما در شرایط تورمی P/Eها میل به کوچک شدن دارند، چرا که سودها در دوران تورمی واقعی نخواهد بود. همچنین باید اظهار کرد در دوره تورمی استهلاک بهای تمام شده تاریخی و بهای تمام شده موجودی کالا افزایش پیدا میکند تا ارزش صحیح اقتصادی کمتر بیان شود زیرا با افزایش سطح عمومی قیمتها بهای تمام شده جایگزینی کالاها و تجهیزات سرمایهای افزایش خواهد یافت. در واقع زمانی که تورم افزایش مییابد نسبت P/E کاهش پیدا میکند.
این موضوع منعکسکننده ارزیابی بازار از این موضوع است که سود در این دورهها از نوع سود با کیفیت پایین است. بنابراین با کاهش ریسکهای سیستماتیک منطقهای و پایان جنگ در منطقه میتوان امید داشت که شاخص کل مسیر منطقی در پیش بگیرد. با این وجود برای رشد بلندمدت بازار باید منتظر تحقق سیاستهای اقتصادی دولت چهاردهم ماند. در صورتی که روابط اقتصادی و سیاسی بهبود پیدا کنند و وعدههایی به مانند حذف قیمتگذاری دستوری عملیاتی شوند، بورس میتواند به شرایط مطلوب خود بازگردد. درواقع ورود سرمایه به بورس میتواند از این دریچه عبور کند. دریچهای که در آن ثبات اقتصادی سیاسی وجود داشته و در آن از جنگ و نزاع خبری نخواهد بود.