گروه بین الملل: الکساندر گابویف، مدیر مرکز اوراسیا در بنیاد کارنگی برای صلح بین الملل در گزارشی نوشت: در دوران جنگ سرد، ترکیه بهعنوان مدافع قاطع جناح جنوبی اروپا در برابر تهدید شوروی نقشآفرینی میکرد و همواره با همپیمانان غربی خود در چارچوب سازمان ناتو هماهنگ عمل میکرد. اما در طی دهههای گذشته، این اعتماد با چالشهایی مواجه شده است. نزدیکی بیشتر ترکیه به روسیه و تشدید تنش با آمریکا و برخی از متحدان اروپایی، تصویری نامطمئن از ترکیه به عنوان عضوی قابل اتکا در ساختار امنیتی غرب شکل گرفته است.
در دهه اخیر، روابط دوجانبه میان روسیه و ترکیه تحت هدایت ولادیمیر پوتین و رجب طیب اردوغان دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. این دو رهبر نه تنها مسیر این روابط را بهطور مؤثر هدایت کردهاند، بلکه از آن در برابر چالشها و بحرانهای احتمالی نیز محافظت نمودهاند؛ بهویژه در مواردی مانند لیبی و سوریه که اهداف آنکارا و مسکو با یکدیگر در تضاد بوده است.
برای متعادلسازی نفوذ روسیه، ترکیه گاه به دنبال جلب حمایتهای خارجی بوده، اما در برخی دورهها به همگرایی با روسیه نیز پرداخته است. نمونههایی از این همگرایی را میتوان در اوایل تأسیس جمهوری ترکیه و اتحاد با شوروی مشاهده کرد. عضویت ترکیه در ناتو در سال ۱۹۵۲ و همکاریهای اقتصادی با شوروی در دهه ۱۹۶۰ بهخوبی پیچیدگی روابط دو کشور را نشان میدهد. امروزه نیز، به دلیل چالشهای مشترکی که هر دو کشور در روابط خود با غرب تجربه میکنند، ترکیه و روسیه بار دیگر به همکاری دوجانبه در حوزههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی گرایش پیدا کردهاند.
روابط پرتنش ترکیه با غرب و تعامل فرصتطلبانه آن با روسیه، بخشی از تلاش اردوغان برای بازتعریف جایگاه ترکیه در عرصه جهانی است. این کشور، مانند بسیاری از قدرتهای میانه، سیاستی محتاطانه را دنبال میکند که در آن منافع مالی، اقتصادی و سیاسی در سطح بینالمللی در اولویت قرار دارد. برای درک بهتر این روابط و پیشبینی آینده آن، نیاز به تحلیلی عمیقتر از پویاییهای موجود است تا بتوان ترکیه را به همسویی بیشتر با متحدان ناتو ترغیب کرد.
ابعاد امنیتی
امنیت یکی از ارکان اساسی روابط بین روسیه و ترکیه به شمار میرود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پایان جنگ سرد، این دو کشور وارد شرایط جدیدی شدند که دیگر تحت محدودیت تقابل دو بلوک نظامی قرار نداشت. این تحولات فرصتی را برای آنکارا و مسکو فراهم کرد تا روابط امنیتی خود را بازنگری کرده، اختلافات را مدیریت و زمینههای همکاری مشترک را ایجاد کنند. هر دو کشور در مناطقی گسترده شامل بالکان، دریای سیاه، قفقاز جنوبی، خاورمیانه و آسیای مرکزی حضور دارند. هرچند منافع آنها در این مناطق اغلب با یکدیگر در تضاد است، اما فرصتهای همکاری نیز موجود است. پایان جنگ سرد امکان همکاریهای بیشتری را فراهم ساخت، هرچند مرحله جدیدی از رقابت را نیز رقم زد.
در دههی گذشته، سه عامل کلیدی به تقویت همگرایی میان آنکارا و مسکو کمک کرده است: نخست، رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین با تثبیت جایگاه خود بهعنوان رهبران قدرتمند، با گرایشهای فزاینده اقتدارگرایانه، امکان تصمیمگیریهای فردی بیشتری پیدا کردند. دوم، تحولات امنیتی در خاورمیانه و شمال آفریقا پس از بهار عربی، همراه با کاهش نفوذ ایالات متحده، تغییرات چشمگیری در معادلات منطقه ایجاد کرد. سوم، روسیه وارد رویارویی عمیقتری با غرب شد و تلاشهای خود را برای تضعیف اتحادهای تحت رهبری آمریکا، از جمله ناتو، شدت بخشید. این تحولات به تقویت همگرایی میان آنکارا و مسکو منجر شد.
از دیدگاه کرملین، ترکیه بهعنوان شریکی حیاتی در پیشبرد منافع منطقهای و جهانی روسیه در برابر آمریکا و غرب تلقی میشد. شکاف فزاینده میان ترکیه و شرکای غربیاش در موضوعاتی همچون سوریه، حقوق بشر، حمایت از مخالفان داخلی، و روند متوقفشده پیوستن به اتحادیه اروپا، ترکیه را به یک بازیگر کلیدی در جبهه فراآتلانتیک تبدیل کرد که در تقابل با متحدان سنتی خود قرار داشت. روسیه نیز از این شکافها بهخوبی بهرهبرداری کرد و با تقویت همکاریهای انرژی و افزایش وابستگی اروپا به گاز خود از طریق ترکیه، آن را به یک اهرم ژئوپلیتیکی مهم تبدیل کرد.
ابعاد اقتصادی
ترکیه برای تأمین انرژی به واردات وابسته است و روسیه در تأمین این نیازها نقشی کلیدی ایفا میکند. از زمان حمله روسیه به اوکراین، وابستگی انرژی میان دو کشور بهطور چشمگیری افزایش یافته و ترکیه به سومین مصرفکننده بزرگ سوختهای فسیلی روسیه تبدیل شده است. توسعه خطوط لوله گاز طبیعی و افزایش تجارت نفت و زغالسنگ، عمق فزاینده روابط انرژی بین دو کشور را نشان میدهد که بهویژه پس از تحریمهای غرب علیه روسیه، بیشازپیش تقویت شده است.
همکاریهای انرژی میان روسیه و ترکیه به حوزه انرژی هستهای نیز گسترش یافته است؛ شرکت روساتم مسئولیت ساخت اولین نیروگاه هستهای ترکیه در آککویو را بر عهده دارد که این موضوع نگرانیهایی را در خصوص امنیت زیرساختهای حیاتی در قلمرو ناتو به همراه داشته است. علاوه بر این، روسیه با تأمین مالی پروژهها و ارائه تخفیفات ویژه در معاملات انرژی، نقش حمایتی مهمی برای ترکیه ایفا کرده است؛ نقشی که بهویژه در جریان کمپین انتخاباتی اردوغان موجب تقویت موقعیت دولت وی شد.
از منظر ژئوپلیتیکی، همکاریهای انرژی برای هر دو کشور اهمیت ویژهای دارد. با محدود شدن دسترسی روسیه به بازارهای اروپایی، ترکیه به یکی از مسیرهای کلیدی صادرات انرژی به اتحادیه اروپا تبدیل شده است. این موقعیت به آنکارا اهرم فشار مهمی در برابر مسکو میدهد و به ترکیه کمک میکند تا نقش خود را بهعنوان یک مرکز منطقهای برای خرید، فرآوری و صادرات نفت و گاز از همسایگان انرژیخیز خود تقویت نماید.
جنگ اوکراین بهطور چشمگیری توازن قدرت در روابط ترکیه و روسیه را تغییر داده و ترکیه را در موقعیتی نسبتا برتر قرار داده است. در حال حاضر، روسیه بیش از آنکه ترکیه به همکاری با آن نیاز داشته باشد، به شراکت با ترکیه وابسته است و این مسئله موجب شده که مسکو بهویژه در دوران انتخابات ۲۰۲۳ انعطاف بیشتری نسبت به خواستههای آنکارا نشان دهد. حتی در بحرانهای منطقهای نیز، روسیه تلاش کرده است تا رضایت ترکیه را جلب و از حمایتهای آنکارا بهرهبرداری کند.
جنگ پوتین در اوکراین تأثیرات ماندگاری بر جایگاه جهانی روسیه خواهد داشت و در عین حال فرصتهای جدیدی را برای ترکیه جهت تقویت روابط با غرب و حمایت از اوکراین فراهم میکند. ترکیه در تلاش است تا با حفظ روابط متوازن با روسیه، ضمن کاهش وابستگی خود، سیاست خارجی مستقلی را دنبال نماید. این رویکرد محتاطانه بهویژه با توجه به تهدیدهای هستهای و نقش ترکیه در ناتو، اهمیت زیادی دارد.
با وجود وابستگی قابلتوجه ترکیه به انرژی فسیلی روسیه، آنکارا به دنبال تنوعبخشی به منابع تأمین انرژی و کاهش ریسکهای موجود است. ترکیه بر اساس سه فرض اساسی عمل میکند: حفظ روابط مثبت با روسیه بهمنظور جلوگیری از اختلال در جریان انرژی، حفظ بازار ترکیه برای روسیه در شرایط تحریمها و کاهش ریسک مرتبط با پروژه نیروگاه هستهای آککویو. برای تقویت جایگاه ترکیه در چارچوب امنیتی غرب، سیاستگذاران ترانسآتلانتیک باید تعاملات سیاسی را گسترش دهند، همکاری در حوزه دفاعی را تقویت کنند و در زمینه انرژی و تغییرات اقلیمی به گفتوگوی عمیقتری بپردازند.
نتیجه گیری
روابط ترکیه و روسیه در دهههای اخیر، بهویژه تحت رهبری اردوغان و پوتین، تحولات چشمگیری را تجربه کرده است. ترکیه تلاش دارد تعادلی میان تعامل با روسیه و همکاری با غرب، بهخصوص ناتو، ایجاد کرده و از منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود محافظت کند. با این حال، نزدیکی ترکیه به روسیه و خرید سامانه دفاعی اس-۴۰۰ در تضاد با تعهدات آنکارا به ناتو قرار گرفته و باعث ایجاد تردیدهایی در جهتگیری سیاست خارجی ترکیه شده است. تقویت همکاریهای انرژی نیز بهعنوان یکی از حوزههای کلیدی روابط دو کشور، بهویژه پس از تحریمهای غرب علیه روسیه، جایگاه ترکیه را بهعنوان یکی از مسیرهای مهم صادرات انرژی روسیه به اروپا تحکیم بخشیده است.
با وجود چالشهای موجود در روابط دو کشور، ترکیه و روسیه موفق شدهاند در مناطقی مانند خاورمیانه و دریای سیاه بهطور موقت روابط خود را مدیریت کرده و منافع مشترک را حفظ کنند. در عین حال، ترکیه به دنبال کاهش وابستگی به انرژی روسیه و تنوعبخشی به منابع تأمین انرژی خود است و همزمان در جهت تقویت همکاریهای امنیتی و سیاسی با غرب گام برمیدارد. نشانههایی از همگرایی تدریجی میان ترکیه و غرب به چشم میخورد و اقدامات مشترک در حوزههای دفاعی، انرژی و دیپلماسی میتواند نقش مهمی در تقویت جایگاه ترکیه در ساختار امنیتی غرب ایفا کند.