گروه سیاسی: عباس عبدی در اعتماد نوشت: برخی از دوستان که با مساله جمعیتشناسی آشنایی دارند از چند سال پیش منتقد نگاه من بودند که چرا این اندازه مساله جمعیت و کاهش رشد آن را مهم میدانم. البته آن زمان که این بحث را مطرح میکردند، نرخ باروری کل بالای ۲ و رشد سالانه جمعیت کشور نیز بیش از ۲/۱ درصد بود که پذیرفتنی و حتی خیلی هم خوب بود ولی، چون نرخ باروری به سرعت در حال کاهش بود از نظر بنده یک پدیده نگرانکننده اجتماعی و حتی سیاسی تلقی میشد. یک نگرانی دیگری هم داشتم.
اینکه برخی افراد در میدان عمل خود را متولی افزایش رشد جمعیت معرفی کردند که درک کافی از مسائل پیچیده اجتماعی نداشتند، حتی اگر کاملا هم با حسن نیت بودند. نتیجه آن هم قانون فرزندآوری شد و یک سفره بزرگ پهن شد و تاکنون چه منابع کلانی که از بودجه این ملت تلف نشده است. منابعی که هیچ دستاوردی نداشته است و نخواهد داشت.
بهطوری که نرخ باروری کل بهشدت کاهش یافته است و این مساله چیزی نیست که به سرعت بتوان آن را حل کرد. برخی از کشورهای قدرتمند هم در مقابل مساله جمعیت زانو زدهاند چه رسد به ما که از هر نظر اندر خم یک کوچهایم. در اینجا مهمترین کاری که انجام دادهایم جلوگیری از انتشار مستمر آمار و اطلاعات و ریز جزییات آن است و هر از گاهی چند عدد در سایت ثبت احوال میگذاریم به امید اینکه شکست این قانون و ستاد مربوط به آن برجسته نشود. آخرین آمار ثبت احوال از ۶ ماه بهار و تابستان امسال کشور همین چند رقم زیر است.
ولادت ۴۹۲۵۲۱ نفر
وفات ۲۱۲۵۹۴ نفر
ولادت پسران ۲۵۳۶۵۱ نفر
ولادت دختران ۲۳۸۸۷۰ نفر
کل ازدواج ۲۳۲۵۵۴ مورد
کل طلاق ۸۹۰۶۹ مورد
مقایسه این ارقام با متولدین ۶ ماه اول سالهای گذشته و ابتدای اجرای قانون فرزندآوری، نزول فاحشی را نشان میدهد.
۱۴۰۰ برابر ۵۳۳۰۸۸ نوزاد
۱۴۰۱ برابر ۵۳۷۱۲۷ نوزاد
۱۴۰۲ برابر ۵۲۴۶۳۷ نوزاد
۱۴۰۳ برابر ۴۹۲۵۲۱ نوزاد
مشاهده میشود که فرزندآوری امسال بیشترین کاهش را داشته است. یعنی ۶/۱ درصد کاهش نسبت به سال گذشته داشتهایم. در حالی که ۶ ماه اول سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل فقط ۲/۳ درصد کاهش داشت. در سال ۱۴۰۱ هم نسبت به سال ۱۴۰۰ کمتر از یک درصد افزایش داشته است. بنابر این روند کاهشی فرزندآوری برخلاف اهداف تعیین شده برای این قانون تشدید شده است. قانونی که میخواهد باروری را به ۲/۵ برساند ولی فعلا به نظر میرسد که به زیر ۱/۶ رسانده است و ایران را وارد چاله جمعیتی خواهد کرد. مرگ و میر هم در این ۶ ماه نسبت به مدت مشابه سال پیش ۲/۴ درصد افزایش یافته است.
سر جمع متولدین منهای فوتیها یعنی خالص جمعیت در این یک سال حدود ۱۲ درصد کاهش داشته است و از ۳۱۷ هزار نفر در سال گذشته به ۲۸۰ هزار نفر در سال جاری رسیده است. این تمامی آن چیزی است که دستاورد طرح فرزندآوری شناخته میشود. وضعیت ایران از «چاله جمعیتی» گذشته و در حال ورود به «چاه جمعیتی» است که بیرون آمدن از آن عملا سخت و ناممکن میشود.
از سوی دیگر نسبت ازدواج به طلاق نیز در حال کاهش است و اکنون به ۲/۶۱ رسیده است. همه اینها در شرایطی است که اغلب دستورات مهم و هزینهدار قانون فرزندآوری کمک چندانی به فرزندآوری نمیکنند. در برخی موارد شاید اثر منفی هم دارند.
متاسفانه عدهای دور این سفره نشستهاند و به شکل عجیبی دنبال دستاوردسازی هستند و به جای پاسخگویی مدعیاند که اگر آنان نبودند وضع خیلی بدتر میشد. گرچه وزارت بهداشت ذاتا نمیتواند نقش تعیینکننده و اصلی را در این پدیده داشته باشد ولی از آنجا که مقام رهبری در دیدار با هیات دولت در این مورد نکتهای را خطاب به وزیر بهداشت ابراز داشتند به نظرم ضروری است گزارشی واقعگرایانه و مبتنی بر دادههای دقیق تهیه و به مقامات بالا ارایه دهند و خواستار حرکتی جدی برای فهم علل این پدیده و نیز راههای بهبود آن شوند و الا چند سال دیگر با هیچ شیوهای نمیتوان از تبعات این بحران بزرگ خلاصی یافت.
برخی گمان میکنند که مساله ما تعداد جمعیت است و ۸۵ میلیون کنونی خوب است. این تصور درست نیست. جمعیت فرآیندی دایمی است و تعداد آن مساله اصلی آن نیست بلکه ساختار سنی و نرخ باروری است که باید مورد توجه جدی قرار گیرد. ولی اکنون مساله اصلی ما بیش از اینکه جمعیت باشد سیاستگذاری جمعیت است که آن را به بیراهه میبرد.