گروه سیاسی: فوأد ایزدی، چهره نزدیک به سعید جلیلی با اظهارات اخیر خود در دفاع از قانون حجاب جنجال به پا کرده و حاشیه ساز شده است. ایزی که فارغ التحصیل ارتباطات از آمریکا و داماد سقای بی ریا عضو ارشد جبهه پایداری است، در برنامه «جدال» به موضوعات قابل توجهی از جمله آینده منطقه و سوریه پرداخته است. بخش حاشیهساز حرفهایش اما آنجاست که در دفاع از قانون حجاب مدعی شده نیروهای هوادار حاکمیت در صورت اجرای چنین قوانینی حاضر به دفاع در شرایط خاص هستند.
به گزارش رویداد۲۴،جامعهشناسان به این سخنان و رویکرد ایزدی و همفکرانش نگاه متفاوتی دارند. برخی این موضع را ناشی از عدم اعتماد به نفس و امید به آینده میداننند. در مقابل برخی از جامعهشناسان معتقدند که هواداران این ایده رفتارهایی شبیه اقلیتها دارند، اما با اعتماد به نفس بالا به سوی جذب منافع خود حرکت میکنند.
فواد ایزدی به ارتباط حجاب و امنیت ملی و سیاست خارجی اشاره کرده و گفته: «خواهشی از مسئولین داریم این است که کاری نکنند که این ذهنیت جوانهای حزبالهی جامعه ایجاد شود که این حکومت هم شبیه چیزی مثل جمهوری اسلامی پاکستان است. اگر این ذهنیت ایجاد شود آدمهایی که باید از کشور دفاع کنند دفاع نخواهند کرد و ایران به سوریه تبدیل میشود، ارتشش نمیجنگد. این بحث حجاب بعد سیاست خارجی ایجاد میکند.»
مذهبیها مدافع حاکمیتاند؟
اردشیر گراوند، جامعهشناس، معتقد است که طیف فکری فوأد ایزدی رفتارهایی شبیه دیگر گروههای اقلیت در جهان دارند و الزاماً کسانیکه شعارهای مذهبی میدهند، مذهبی نیستند و باید به انگیزههای سیاسی آنها توجه کرد. او میگوید: «نکته اساسی این تصورات این است که مانند دیگر اقلیتها فکر میکنند. به جز یهودیان در جهان که از عقلشان برای تسلط بر اقتصاد استفاده کردند، دیگر اقلیتها در جهان معمولاً دچار چنین برداشتهای بستهای از اجتماع میشوند. نکته دیگر این است که ادارهٔ مذهبی کشور به چه معناست؟ این کشور خواهناخواه مردم معتقدی دارد و ما کشور بیخدایی نبودهایم. اساساً من نمیتوانم به این افراد مدعی، مذهبی بگویم.»
او همچنین افزود: «آنها یک سری منفعتجو هستند که، چون مذهب امروز به کارشان میآید از آن در ادبیاتشان استفاده میکنند. چند روز دیگر اگر مذهب کارکرد سیاسی نداشته باشد، از شعارهای جدید استفاده میکنند و در اصل اعتقاد عمیقی به این ادبیات ندارند. در نتیجه کسانیکه چنین تصوری دارند، مذهبی نیستند و مذهب به دردشان خورده، اما با همین رفتارها کشور را دچار بحران کردهاند.»
دشمن فرضی به نام حجاب
گراوند معتقد است که این طیف برای بقا سیاسی خود به دشمن فرضی هم نیاز دارند. اومیگوید: «بیش از یک میلیون ایرانی در جنگ مشارکت داشتند و بالای ۹۰ درصد آنها به خاطر ایران رفتند و به خاطر مذهب نرفتند. این کسانیکه از آنها صحبت میشود، فکر نمیکنند جامعه متنوع است و بخشی از مذهبیون تند هم با این تنوع همراه شده است. این افراد درکی از نظام اجتماعی ایران ندارند، اما چون لایهای از دولت و حاکمیت هستند، خواستار تنشآلود کردن فضای کشور هستند تا بر اساس آن تنش، کشور را اداره کنند.
این افراد همواره به دشمن خارجی هم نیاز دارند. اگر آن دشمن بیرونی عربستان یا امارات یا قطر یا هرجایی باشد، با آن دشمن بیرونی حیات خود را ادامه میدهند، اگر آن دشمن وجود نداشته باشد، دشمنی فرضی به نام بیحجابی برای خود درست میکنند. این افراد به خوبی میدانند منافعشان از همین فیلترینگ و حجاب است. سرمایه اجتماعی دولت هم با همین رفتارها به ۸ درصد رسیده است و اتفاقاً همین ۸ درصد را به نفعشان میدانند.»
عدم اعتماد به نفس یا اعتماد به نفس بالا
گراوند معتقد است که چنین نیروهایی دارای اعتماد به نفس بالایی هستند و در سیاستهایشان تنها منفعت جناحی اهمیت دارد. او میگوید: «عدم اعتماد به نفس و نادانی و تندروی این افراد را قبول ندارم، منافع مالی و سیاسی این افراد در چنین رفتارهاییست. اتفاقاً یک نوع اعتماد به نفس کاذب چنین وضعیتی را ایجاد میکند. عموم کسانیکه یک کشور را گروگان تفکرات خود میگیرند، همین تفکرات را دارند. اینها با اعتماد به نفس کامل، یک سری سیاستها را پیش میبرند و منفعت خود را در این بین تأمین میکنند. ممکن است یک لایه از آنها درگیر مسائل مذهبی باشد، اما یک لایه بزرگتر از آنها دنبال حفظ منافع هستند.»
اگرچه در اظهارات برخی مسئولین نیز شمهای از همین تفکر یافت میشود، باید این واقعیت را پذیرفت که این رویکرد در حقیقت، موضعی از سر ضعف و نوعی گارد گرفتن به جای حل اساسی مسائل است. آن هم در حالی که جامعه به جای تربیت و پرورش نیروهایی که روز موعود مقابل دشمن رفته تیر بخورند؛ نیازمند احیای سرمایه اجتماعی و کاهش فاصله حاکمیت و ملت است. تنها در این صورت است که نیاز به تیر و خون از بین رفته و اعتماد به نفس سیاسی لازم نیز در در میان نیروهایی از جنس آقای ایزدی به قدر کفایت ایجاد میشود.