گروه ورزشی: سرمربی خارجی ناآشنا به فوتبال ایران، شاید در این مقطع علاج درد پرسپولیس نباشد.به گزارش همشهری آنلاین؛از بازی اول تشخیصم این بود که مناسب پرسپولیس نیست. کسی که هیچوقت در تیمی نبوده که برای قهرمانی رقابت کند، بیشتر به درد تیمهای میانه جدول میخورد. در همان مسابقه اول دیدیم فلسفه فوتبالش، بازی مستقیم پشت دفاع حریف است. تیمهای مقابل پرسپولیس اصولا پشت دفاعی ندارند، چون اصلا جلو نمیکشند و در زمین خودی تجمع میکنند.
پرسپولیس و دروازهبان خوبش گلهای مشابهی میخورند. غیراز یکی دو گل، همه گلها از راه دور و ضربههای ایستگاهی بود. مربی باید مشکلات را در تمرین رفع کند. اگر دروازهبان شوتخوری دارید، هافبکها نباید اجازه شوتزنی بدهند یا در تمرین به قدری به سمت دروازهبان شوت زده شود تا عادت و چارهای برای آن بکند و ترسش بریزد.
گاریدو چشم جهانبین داشت. چیزهایی در علیپور میدید که با چشم غیرمسلح قابل دیدن نبود. این مهاجم با میانگین چند تکپاس صحیح در هر بازی، یکی از عوامل سقوط پرسپولیس بود. او در همه پستهای هجومی به بازی گرفته شد و در همه آنها بد یا بیتأثیر بود. پرسپولیس با او و گاهی با سروش و فرشاد احمدزاده با یار کمتر مقابل حریفان بازی میکرد. اینها را همه میدیدند جز مربی.
سرمربی اسپانیایی با بازیکنان ارتباط صمیمی برقرار نکرد. این شائبه وجود دارد که بعضیها و احتمالا یکی از دستیاران توی کارش گذاشتند. علیپور مشکلش چیز دیگری بود و اصولا همه تصمیمهایش بدون فرمانبری از مغزش به پاهایش گرفته میشد. ولی نمیشود روی اشتباهات اخیر برخی بازیکنان چشم پوشید. خود گاریدو هم در کنفرانس مطبوعاتی از یکی از آنها نام برد.
با همه اینها و اینکه چنین فردی را گزینه مناسب برای هدایت پرسپولیس نمیدانم، بهنظرم در این مقطع اخراجش درست نبود. اگر ۳-۲هفته تعطیلی داشتیم، باز یک چیزی. پرسپولیس در همین ۴بازی اخیر که ۳باخت آورد و فقط نیمساعت مقابل ملوان خوب بود، بهوضوح داشت بهتر از قبل بازی میکرد و موقعیتهای زیادی روی دروازه حریفان خلق میکرد. غیراز اواخر بازی آخر که فقط توپ میریختند روی دروازه، از راههای متنوعتری رسیدن به گل را تمرین میکرد. من بودم، تا پایان فصل نگهش میداشتم و بعد ارزیابی میکردم.
به همین موسیمانه در استقلال نگاه کنید که در هر بازی مثل ساپینتو با زمین و زمان درگیر است و تیمش در ۳نیمه آخر یک موقعیت گل هم خلق نکرده ولی در کنفرانس مطبوعاتی میگوید خودم نمیتوانم بروم توی زمین و گل بزنم؛ آن هم در مسابقهای که یک موقعیت گل هم وجود نداشته و تیمش خوب بازی نکرده. با اینحال، همه رسانهها و تماشاگران و پیشکسوتان دارند از او تعریف میکنند که دمش گرم از الاهلی فقط ۲گل از روی نقطه پنالتی خورد و در دیگر بازیها کم گل خورده.
با نکونام هم فصل قبل کم گل میخورد ولی جوی راه افتاده که دارد از این سرمربی آفریقایی، منجی میسازد. با این فضایی که بهوجود آمده، موسیمانه میتواند تیم را در درازمدت درست کند ولی این فضا برای گاریدو وجود نداشت. از همان اول خیلیها این انتخاب را قبول نداشتند و چشمشان دنبال اسکوچیچ یا یک مربی سرشناستر بود. گاریدو اگر مربی خوبی هم بود و بهتر از این نتیجه میگرفت، باز هم این جو مسموم وجود داشت و راه پرسپولیس را از او جدا میکرد. وقتی هواداران هم تحتتأثیر برخی خبرنگاران از نیمهاول علیه مربی شعار میدهند و بازیکن صدش را نمیگذارد، قطع همکاری تنها راه است.
گفته میشود چند سالی است بخشی از هزینههای پرسپولیس را فردی از آمریکا تقبل میکند. یکبار یک خبرنگار از یکی از افراد کنار تیم پرسید چرا اجازه میدهید فلانی اینقدر دخالت کند و او پاسخ داد چون پول میدهد و حقش است. گفته میشود دلیل فیکس بودن برخی بازیکنان و برخی نیمکتنشینیها هم بهدلیل دوستی این بازیکنان با همان اسپانسر غیررسمی بوده. ایشان چند وقتی است در استوریهایش گیر داده که دیدید گفتم باید گاریدو را عوض کنید؟
سرمربی خارجی ناآشنا به فوتبال ایران، شاید در این مقطع علاج درد نباشد. کریم باقری هم که علاقهای به سرمربی بودن ندارد. راهحل من برای رهایی از این شرایط، آوردن محرم نویدکیا بهعنوان سرمربی تا پایان فصل است و ۳-۲خرید در جناح راست خط حمله و نوک حمله. حتی با همین ترکیب فعلی و بدون خرید هم میشود تیم را نجات داد. آنچلوتی فصل پیش بدون کریم بنزما و مهاجم نوک ۴جام گرفت. نسخه شفابخشش استفاده از ۲وینگر برزیلی در خط حمله در سیستم ۲-۴-۴بود و پشت سر آنها بلینگام. اورونوف در کنار وحید امیری یا عالیشاه (اگر از مصدومیت برگردند) میتواند همان زوج وینیسیوس- رودریگوی فصل پیش رئال در خط حمله باشد. یا اورونوف در کنار ژوائو یا عیسی. بازیکن ازبک مثل وینیسیوس میتواند هر وقت عشقش کشید به کنارهها میل کند.