گروه بین الملل: ۱۴ ماه بعد از آغاز جنگ در غزه، نگرانیها در مورد وضعیت خاورمیانه رنگ تازهای به خود گرفتهاست. استمرار حملات اسرائیل به غزه، آتشبس در جبهه شمال با لبنان، تحمیل آسیبهای جبرانناپذیر به تواناییهای نظامی سوریه پس از سقوط بشار اسد و اشغال سرزمینهای جدیدی از سوریه، اسرائیل را در جایگاهی قرار دادهاست که اکنون با احساس سرخوشی از موفقیتها در میدان، به دنبال تضعیف هر چه بیشتر متحدان ایران در منطقه است.
به گزارش روزنامه هممیهن، بسیاری از تحلیلگران اکنون این سوال را مطرح میکنند که پس از نابودی تقریباً کامل توانمندیهای نظامی سوریه، هدف بعدی اسرائیل در منطقه کجاست؟ با آتشبس در جنوب لبنان، اکنون تنها نیرویی که خارج از سرزمینهای اشغالی که به صورت پیوسته در حال انجام حملات نظامی علیه منافع اسرائیل است، انصارالله یمن است.
بسیاری تصور میکنند که هدف بعدی اسرائیل تلاش برای نابودی توانمندیهای نظامی یمن باشد، اما در این میان، عراق، که کانون حضور نیروهای متحد ایران با تعداد نیروهای زیاد و توانمندیهای نظامی قابل توجه است، نقطه دیگری است که نگرانی در مورد کشیده شدن پای آن به جنگ خاورمیانه بیش از پیش احساس میشود. هرچند بشار اسد متحدی نزدیکتر به ایران محسوب میشد، اما تهران نسبت به سرنوشت عراق نگرانی بیشتری دارد. عراق در همسایگی بلافصل ایران قرار دارد و تعداد زیادی از گروههای شبهنظامی شیعه در این کشور با ایران متحد هستند.
روابط ریشهدار گروهها و سیاستمداران عراقی با ایران، باعث شدهاست که ایران نفوذ زیادی در تعیین سرنوشت عراق داشتهباشد، اما تهران با دقت آثار تحولات اخیر منطقه را بر عراق دنبال میکند. از یک سو تهران همیشه اعتراض داشتهاست که اقلیم کردستان عراق به محلی برای خرابکاری و جاسوسی اسرائیل علیه ایران تبدیل شدهاست و از سوی دیگر کشیدهشدن پای عراق به جنگ منطقهای به بهانه مبارزه با نفوذ ایران، میتواند باعث کاهش محبوبیت ایران در افکار عمومی عراق شود که بعد از سالیان دراز جنگ، تحریم و تروریسم، مدت کوتاهی است که ثبات نسبی را تجربه میکنند.
به اعتقاد گروهی از کارشناسان یکی از دلایل اصلی حملات گسترده اسرائیل به زیرساختهای نظامی سوریه، تضعیف توانمندیهای ایران برای مقابله با حملات احتمالی و قدرت مانور اسرائیل در منطقه بود. یورام شواریتز، تحلیلگر پیشین اطلاعاتی اسرائیل به واشنگتنپست میگوید که سامانههای راداری سوریه میتوانستند در صورت اقدام نظامی اسرائیل به تهران پیشآگاهی بدهند. جورجی برو، تحلیلگر مسائل ایران در اندیشکده گروه اوراسیا معتقد است که وجود سامانههای دفاعی پیشرفته روسی در سوریه میتوانست برای حملات هوایی اسرائیل به ایران «عنصر محدودکننده» باشد.
به گفته این تحلیلگر «اسرائیل اکنون یک مسیر باز به سمت ایران دارد و در آینده قابل تصور هم این مسیر باز خواهد ماند.»، اما عراق همچنان در مسیر دسترسی اسرائیل به ایران قرار دارد. با توجه به خارج شدن سوریه از معادلات، به نظر میرسد که در آینده رقابت میان ایران و اسرائیل برای تسلط بیشتر بر آسمان عراق افزایش پیدا کند.
با توجه به رابطه غیردوستانه گروههای حاکم بر سوریه با ایران، بعید است که ایران در آینده نزدیک بتواند بار دیگر سازوکاری برای مقابله با حملات هوایی اسرائیل از طریق سوریه ایجاد کند، در نتیجه نزدیکترین گزینه برای ایران، تقویت حضور در عراق خواهد بود. هرچند در مورد توان دفاع هوایی عراق، آمریکاییها در حال حاضر عامل تعیینکننده محسوب میشوند، اما ایران چارهای جز این نخواهد داشت تا بیش از پیش به گروههای متحد خود در عراق برای دورتر نگه داشتن مرزهای ایران از حملات احتمالی اسرائیل تکیه کند.
بلافاصله پس از فروپاشی حکومت سوریه و فرار بشار اسد، رئیسجمهور پیشین این کشور، تعدادی از مقامهای عراقی اظهارنظرهای جنجالی در مورد سرنوشت گروههای شبهنظامی شیعه و بسیج مردمی یا حشدالشعبی، که مدتهاست بهعنوان بخشی از نیروهای مسلح رسمی عراق تلقی میشود، مطرح کردند. یک مقام عراقی به تازگی گفتهاست که آمریکا به وضوح از دولت عراق خواستهاست تا گروههای مقاومت عراقی منحل شوند و اگر این خواسته اجابت نشود، این اقدام از طریق زور تحمیل خواهد شد. هرچند این مقام عراقی بعد از این اظهارنظر مجبور به استعفا از مقام خود شد، اما او در بیان این اظهارات تنها نبود. چنین موضوعی در هفتههای گذشته بارها از سوی رسانهها و مقامهای عراقی تکرار شدهاست.
عراق در سال ۲۰۲۴ با عراق در سال ۲۰۱۴ متفاوت است و ما اجازه نخواهیم داد که سرزمین ما و حاکمیت کشورمان آسیب ببیند.» الفیاض تصریح کرد: «ما باید برای رویارویی با نقشههای دشمن که ممکن است اشکال مختلفی داشته باشد آماده شویم.» ظهور مجدد داعش یا شکلگیری عناصر تروریستی جدید در مرزهای عراق و سوریه، میتواند یک تهدید امنیتی برای تهران هم محسوب شود، چراکه بیثباتی و ناامنی را بیش از پیش به مرزهای ایران نزدیک میکند.
تلاش برای انحلال حشدالشعبی
اظهارات جنجالی یکی از مشاوران نخستوزیر عراق در گفتوگو با شبکه خبری السومریه بلافاصله پس از سقوط حکومت بشار اسد، باعث ایجاد تردیدهایی در مورد آینده گروههای شیعه عراقی از جمله حشدالشعبی شد. ابراهیم صمیدعی، مشاور محمدشیاع سودانی، نخستوزیر عراق، در گفتوگویی با شبکه خبری السومریه گفتهبود: «واقعیتش را بخواهید من فکر میکنم که باید در شرایط بازنگری کنیم. عراق دیگر نمیتواند پس از سقوط اسد و حزبالله در لبنان با محور مقاومت در پیوند باشد. ما امروز وظیفه روشنی داریم که به برادرانمان در گروهها بگوییم که منحل شوند و در فرآیند سیاسی عراق ادغام شوند.»
این مقام عراقی گفتهبود که آمریکا درخواست انحلال گروههای شبهنظامی شیعه را مطرح کردهاست. به گفته این مشاور نخستوزیر عراق درخواست واشنگتن اینبار محکمتر بیان شدهاست و فرصت کمتری برای اجرای آن وجود دارد و «اگر این درخواست اجابت نشود ممکن است روش دیگری در پیش گرفتهشود و این واقعیت با زور تحمیل خواهد شد.» اظهارنظر صمیداعی با واکنش تند سیاستمداران عراقی و رهبران گروههای عراقی مواجه شد.
چند روز بعد از این اظهارنظر بود که به نوشته روزنامه بغداد الیوم، ابراهیم صمیدعی پس از توبیخ از سوی محمدشیاع سودانی، نخستوزیر عراق از سمت خود استعفا داد. اما صمیدعی تنها مقام عراقی نبود که چنین اظهارنظری را مطرح میکرد. حسین علاوی، مشاور دیگر نخستوزیر عراق هم در گفتوگویی با شبکه الحدث سعودی همین موضع را تکرار کردهبود و مدعی شدهبود: «خلع سلاح گروههای عراقی، کلید منافع ملی کشور است.»
مقامهای حشدالشعبی و رهبران گروههای شیعه عراقی، تاکید میکنند که تا زمانی که نیروهای آمریکایی در عراق حضور دارند، امکان خلع سلاح گروههای عراقی وجود ندارد. اما حضور نظامیان آمریکایی در عراق به تدریج به پایان خود نزدیک میشود. بر اساس توافقی که دولت عراق و دولت جو بایدن انجام دادند، عقبنشینی کامل نظامیان آمریکایی از عراق از سال آینده میلادی آغاز میشود و تا پایان سال ۲۰۲۶ به پایان میرسد.
با توجه به اظهارنظر رهبران گروههای شبهنظامی در خصوص ارتباط مستقیم سلاح گروههای عراقی با حضور نظامیان آمریکایی، به نظر میرسد که با خروج نیروهای باقیمانده آمریکایی در عراق، گروههای مسلح عراقی که هنوز خارج از ساختار حشدالشعبی و نیروهای مسلح رسمی عراق هستند، در مقابل گزینه خلع سلاح یا ادغام در نیروهای مسلح رسمی عراق قرار میگیرند.
عراق هدف بعدی اسرائیل است؟
استمرار جنگ در خاورمیانه تردیدی باقی نگذاشتهاست که اسرائیل عزم خود را برای تضعیف نیروهای متحد ایران در سراسر منطقه جزم کردهاست. آنچه در میان اظهارات جنجالی ابراهیم صمیدعی، بیش از هر چیز خطرناک به نظر میرسید، این بود که نسبت به تهدید «استفاده از زور» در مقابل گروههای مسلح عراقی هشدار میداد. تا پیش از این شایعاتی در مورد احتمال تبدیل شدن عراق به محل نبرد میان ایران و اسرائیل مطرح شدهبود. بیانیههای رسمی ایران مورد حمله ۵ آبان اسرائیل به ایران حاکی از این بود که جنگندههای اسرائیل از آسمان عراق برای حمله به اهدافی در خاک ایران استفاده کردهاند.
در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح در مورد این حمله آمدهبود: «هواپیماهای دشمن صهیونی... با استفاده از فضای در اختیار ارتش تروریستی آمریکا در عراق در یکصدکیلومتری مرزهای ایران و از راه دور، تعدادی موشک... را به سمت برخی از رادارهای مرزی در استانهای ایلام، خوزستان و اطراف استان تهران پرتاب نمود [ند].»
بلافاصله پس از این حمله بود که شایعاتی مطرح شد مبنی بر اینکه ایران قصد دارد از خاک عراق برای پاسخ به این حمله استفاده کند. چند روز پس از حمله اسرائیل، پایگاه خبری اکسیوس در گزارشی به نقل از دو منبع بدون نام اسرائیل نوشت: «اطلاعات اسرائیل نشان میدهد که ایران در حال آماده شدن برای حمله به اسرائیل از خاک عراق... است.» این گزارش ادعا کردهبود که ایران برای پیشگیری از احتمال حمله تلافیجویانه اسرائیل به اهداف استراتژیک در خاک ایران، تصمیم گرفتهاست که پاسخ حمله اسرائیل را از خاک عراق بدهد. البته این شایعات هرگز جامه واقعیت نپوشید، اما نگرانیها در مورد تبدیل شدن عراق به محل درگیری ایران و اسرائیل همچنان ادامه دارد.
گروههای عراقی، در قالب چتری که تحت عنوان «مقاومت اسلامی عراق» تشکیل شدهاست، از ابتدای جنگ غزه چندین بار عملیات پهپادی علیه اسرائیل انجام دادهاند، هرچند برخلاف حملات انصارالله یمن، اقدامهای نظامی گروههای عراقی با موفقیت چندانی همراه نبودند. با این حال، با توجه به توانمندی نظامی و اقتصادی بیشتر عراق و در عین حال ورود مستقیم آمریکا و فرانسه به مقابله با حملات انصارالله یمن، اسرائیل نگرانی بیشتری از سوی گروههای عراقی احساس میکند. اینکه اسرائیل مستقیماً علیه این گروهها وارد عملیات نظامی شود یا اینکه قدرتهای متحد خود را برای تحت فشار قرار دادن دولت عراق برای کنترل این گروهها بسیج کند، موضوعی است که در آینده روشنتر خواهد شد.
سیاست داخلی عراق
تحولات اخیر در منطقه میتواند در سیاست داخلی عراق هم تاثیر بسزایی داشتهباشد. بخشی از تحلیلگران معتقدند در آستانه برگزاری انتخابات سراسری عراق که پاییز سال آینده برگزار میشود، برخی گروههای عراقی تلاش خواهند کرد تا رویکرد خود را متمایز از سیاستهای ایران نشان دهند.
حمزه حداد، پژوهشگر مهمان شورای اروپایی روابط خارجی در یادداشتی با اشاره به تلاشهای دولت و رهبران شیعه عراقی در یک سال گذشته برای دور نگه داشتن عراق از درگیریهای منطقهای که پس از جنگ غزه آغاز شد، مینویسد: «با توجه به اینکه انتخابات عمومی در عراق پائیز سال ۲۰۲۵ برگزار میشود، سیاسستمداران به دنبال جذب حمایت عمومی از طریق فاصله گرفتن از ایران هستند.
گروههای شبهنظامی عراقی به ویژه آنها که با گروههای سیاسی در ارتباط هستند، از خشم افکار عمومی نسبت به حزبالله پس از اینکه این گروه باعث درگیری کل کشور در جنگ با اسرائیل شد، درس گرفتهاند. آنها ممکن است با توجه به هزینه نظامی که حزبالله در درگیری با اسرائیل پرداخت، در مورد آنچه ممکن است برای خودشان در صورت درگیری با اسرائیل رخ دهد، پیشبینیهایی انجام دادهباشند.» فرض این تحلیل این است که افکار عمومی عراق نگران این هستند که نزدیکی با ایران باعث شود که پای عراق به جنگ منطقهای کشیدهشود و همسویی با ایران، عراق را به هدفی برای حملات آینده اسرائیل تبدیل کند.
هرچند عوامل متعددی در شکل دادن به افکار عمومی عراقی نقش بازی میکند، از جمله اینکه شهروندان عراقی عموماً تفکر ضداسرائیلی و هوادار فلسطین دارند و در عین حال با سقوط حکومت سوریه و دست بالای ترکیه در این کشور، نگرانیهای افکار عمومی نسبت به قدرت گرفتن ترکیه در منطقه افزایش پیدا کردهاست.