گروه فرهنگ و هنر: تاریخ «خانهی پدر چای» را خودمان ساختیم، ما رسانهها...
اوایل اسفندماه سال گذشته با خبری که از سوی کمیتهی پیگیری خانههای تاریخی به رسانهها فرستاده شد، نام «کاشفالسلطنه» و خانهای که با تزئینات معماری منحصربفردش کاملا تخریب شده بود، آه همه را برانگیخت. بر اساس آن خبر، این خانه متعلق به پدر چای ایران «کاشفالسلطنه» بود. هر چند همهی اهمیت خبر فقط به مالک آن تعلق نداشت و تزئیناتی که در این خانه نابود شده بودند مهمترین بخش خبر بود، اما تاریخ سازی برای شخصیتی که خودش نقش مهمی در بخشی از تاریخ ایران داشت، نیز حائز اهمیت بود.
تاریخ خانهای که حالا بر اساس اسناد و مدارک موجود بیش از 60 سال قدمت ندارد، را تاریخ صد ساله بخشیده بودیم. بر اساس گفتهی پیرمردان و قدیمیترهای منطقهی شمیران و اسنادی که در مرکز اسناد استان تهران از خانهای که تاکنون آن را با نام «خانهی پدر چای ایران» میشناختیم؛ خانهی با دو پلاک 6 و8 در کوچه رضائی، خیابان دکتر شریعتی در تهران، از ابتدا هم متعلق به «کاشفالسلطنه» یعنی پدر چای ایران نبوده است. در واقع در اواخر دوران زندگی کاشفالسلطنه سنگ بنای ساخت این خانه نهاده شده بود، چه برسد به اینکه کاشف السلطنه بخواهد در عالم همسایگی پایش را به آنجا بگذارد.
اسناد میگویند زمین این خانه که پیش از ساخت به صورت باغ بوده است، تا نهم بهمن ماه 1325متعلق به «عصمت خدیری» بود، اما از آن تاریخ به بعد این باغ به علی اصغر بهبودی فروخته شد تا حدود پنج سال بعد در 15 خرداد 1330 که مالک خانه در فضای باغ؛ چهار اطاق، ایوان، آب انبار،استخر، چاه و قنات احداث کرده بود و آن را به قیمت 662هزار و 500 ریال به دو برادر منوچهر و هوشنگ صانعی فروخت. این خانه تا سال 1375 همچنان به صورت سه دانگ سه دانگ در اختیار دو برادر بود، اما از آن زمان چند مالک دیگر البته به صورت خانوادگی به جمع مالکان جدید این خانهی تاریخی پیوستند.
هوشنگ سه دانگ از خانهی خود را در 14 مهر ماه 1375 به مظفر صانعی فروخت. پس از آن بر اساس اسناد موجود، زمانی که مظفر قصد فروش یک دانگ و نیم سهم خود از این خانه را داشته است، براساس سند (5073 -19/05/81) که در 22/05/81 به امضا رسیده، این خانه در اجارهی «دفتر حفاظت منافع جمهوری عربی مصر» بود.
البته مدتی پس از خریداری این خانه توسط این دو برادر که فرزندان استاد«علی محمد خان صانعی» معمار دورهی پهلوی که بخشهائی از کاخ گلستان انجام داده بود، بازسازی و به گونهای مرمت میشود و با توجه به علاقهشان به تاریخ و هنر، اقدام به جمعآوری این نوع از تزئینات خانه به گونهای که تصاویر آن در اواخر سال گذشته در رسانههای مختلف منتشر شد، کرده و آنها را در خانه نصب میکند. و سرانجام در فاصلهی دو ماه آذر و دی سال گذشته «علی اوسط روحی» این خانه را از وکیل خانوادهی صانعیها خریداری کرد، تا اینکه پای ملکی که او پیش از انتشار این اخبار دربارهی روند تخریب این خانهی تاریخی با نام خانهی «پدرچای ایران» مطرح و رسانه ای شد، به میان کشیده شد.
پس از مطرح شدن این بحث و به دست آمدن اسنادی که نشان میداد این خانه متعلق به پدر چای ایران نیست، خبرنگار ایسنا از قدیمیترهای منطقهی شمیران دربارهی این خانه پرس وجو کرد. و حالا اهالی محلهی شمیران میگویند از «کاشف» هیچ چیز باقی نمانده. نه خانهای ، نه زمینی، نه مقبرهای و شاید نه جسدی.
محمد نقی فکری یکی از اهالی شمیران که از بچگی در این منطقه زندگی کرده و کسب و کار داشته است و مغازهاش درست روبهروی کوچهی «کاشف» (سلیمانزاده) بود، وقتی نام «کاشفالسلطنه» را شنید؛ با حسرت سری تکان داد و گفت: خانهاش از ابتدای کوچهی کاشف تا پیچ کوچه و حدود یک هکتار بود، اما حالا هیچ چیز از آن باقی نمانده است. نگذاشتند هیچ خاطرهای از گذشته برایمان باقی بماند. او با اشاره به وجود مقبرهی «کاشفالسلطنه» در وسط باغ خانهاش گفت: حدود 40 سال قبل خانه و همهی آن چه در آن بود را خراب کردند و از همان زمان آپارتمان در آن محدوده بالا آمد. دیگر مغازهداران اطراف محدودهی میدان قدس هم همان آدرس را میدهند.
ابتدای کوچهی کاشف یا همان «سلیمانزاده»ی کنونی، کاشفالسلطنه و خانوادهاش زندگی میکردهاند، اما چند سال مانده به پیروزی انقلاب، نخست شنیده میشود مقبرهی کاشف را به جای دیگری منتقل کردهاند و پس از آن کل خانه باغ تخریب شد. و حالا مالک خانهای که تا کنون از آن با عنوان خانهی «پدر چای ایران» یاد میشد، که از زمان انتشار خبرهای منتشرشده دربارهی این خانه، در جریان اخبار قرار گرفته اما ترجیح داده تا زمان تهیهی مدارک کامل صحبتی نداشته باشد، به خبرنگارایسنا گفت: در حال حاضر مدارک کاملی از خانه و اسنادی که بتواند ثابت کند این ملک متعلق به کاشف السلطنه نیست، دارد.
روحی افزود: برخی افراد و کسانی که این اخبار را منتشر کردند، با حیثیت من بازی کردند، تصمیم به شکایت از آنها را دارم. گفتهاند سال 90 همهی تزئینات این خانه را بردهاند، من نیز از زمان خریداری خانه در سال 92 از همهی مکانهایی که به استعلام نیاز داشتند، این کار را انجام دادم، اما حرفی در این زمینه به من مطرح نشد. او تاکید کرد: در حال حاضر هر کس بتواند به من ثابت کند این خانه متعلق به کاشفالسلطنه است، این جا را به آن «هبه» میکنم. وی گفت: از زمان خرید خانه، مجوز نوسازی این ملک را گرفتهام اما با توجه به شرایط پیش آمده مدت هفت ماه است که امکان انجام هیچ کاری را نداشتهام و سرمایهام خوابیده است.
روحی با بیان اینکه در زمان خرید خانه، مسئولان میراث فرهنگی استان تهران، از این بنا بازدید کرده و صحبتی دربارهی تاریخی بودن این خانه نداشتهاند، گفت: با توجه به این مطلب در حال حاضر درحال شکایت از میراث فرهنگی هستم، چون جوابگو نبودن درست و به موقع آنها به رسانهها باعث به وجود آمدن این اتفاق و از بین رفتن آبروی من شد. این در حالی است، که یکی از نوادگان خاندان کاشفالسلطنه شاهرخ فرخ ابراهیمی که از زمان انتشار نخستین خبرها در این زمینه خبرنگار ایسنا با وی صحبت کرده بود، با اظهار تأسف از وضعیت خانهی جد مادریاش، اظهار کرده بود: حاضرم هر کاری انجام دهم تا خانهی «پدر چای ایران» جنبهی تاریخی مناسب پیدا کند و حفظ شود. او حتی پیشنهاد داده بود.
« میتوانیم با برگزاری یک مراسم، در راستای تملک خانه، مرمت و رسیدگی به آن تلاش کنیم.» این در حالی است که در سایت «چای کاشف» که متعلق به اوست، مقالهای با عنوان «همراه با تجریش از گذشتهها» قرار دارد، که دربارهی خانهی «کاشفالسلطنه» توضیحات کامل داده است، توضیحاتی که هم محلهایهای خانهی پدر چای ایران نیز دربارهی آن صحبت کردهاند.
در بخشی از این مقاله آمده است؛ «...از این کوچه خارج میشویم و دوباره در پیاده روی غربی جاده قدیم شمیران قرار میگیریم و به سوی میدان قدس میرویم. نخستین باغ قدیمی که در این مسیر به آن برخورد می کنیم، باغ «هوشنگ دولو» قاجار است.
...
چون از باغ وسیع «دولو» به درآییم و باز راه تجریش را در پیش گیریم، در این راستا به باغ دیگری بر میخوریم که به باغ «کاشف السلطنه» مشهور است.
...
کاشف السلطنه در یکی از سفرهای خود، بر اثر سانحه اتومبیل جان سپرد و در این باغ دفن شد. امروز در نمای مشرف به خیابان دکتر شریعتی، این باغ آپارتمان سازی شده و با این آپارتمان سازی نمای گذشته آن باغ از دید ناظران مستور شده است. اگر از باغ کاشف السلطنه بگذریم به طرف شمال حرکت کنیم، در امتداد آن به کوچهای می رسیم به نام کوچه کاشف که طبق مدارک موجود در سابق کوچه کمیسری نامیده می شد.»
با این وجود نباید ارزش خانهای که پیش از این منسوب به «پدر چای ایران» بود را از نظر تزئیناتی که داشت و دیگر نیست را نادیده گرفت. ضمن آنکه این اطلاعات براساس آخرین اسناد در اختیار قرار گرفته تنظیم شده که در اختیار خبرگزاری ایسنا است.