مردم استانهاي چهارمحال بختياري و خوزستان به عملکرد اخير و غير ورزشي برنامه نود معترض شده و از هم اكنون در شبكه هاي اجتماعي اعلام كرده اند كه قصد دارند در برنامه هفته آینده برای حمایت از وضعیت رود کارون، جمله "زنده باد کارون" را به شماره پیامکی برنامه نود ارسال کنند تا به این شکل به نوعی هم توجه مسئولین را جلب کنند و هم به برنامه نود اعتراض کرده باشند.
در برنامه اخير 90، گزارشگران اين برنامه با رفتن به ميان مردم اصفهان و برخي از بازيكنان اين استان، درباره خشك شدن زاينده رود گزارشي تهيه و پخش كردند كه در آن از وضعيت كنوني اين رودخانه خشك شده ابراز ناراحتي مي نمودند. با توجه به برخي طرح ها، مبني بر انتقال آب از سرشاخه هاي كارون براي احياي زاينده رود كه توسط دولت يازدهم ملغي شده، اخيرا نمايندگان اين استان به شدت در حال احياي اين طرح كه در صورت اجراي آن، موجوديت زيست محيطي و انساني را به شكل وخيمي در خواهد آورد، شده و به نظر مي رسد گزارش برنامه 90 نيز در همين راستا بوده باشد. اين در حاليست دولت، انتقال آب از سرشاخه هاي كارون، را صرفا براي مصارف آشاميدني و آن هم از طريق لوله كشي به تصويب رسانده است.
مردم استان هاي چهار محال و بختياري و خوزستان معتقدند
احياي زاينده رود آرزوي همه مردم ايران و از جمله چهارمحالي ها و خوزستاني ها است و مسئولان بايد براي نجات اين رودخانه و احياي مجدد آن تمام تدابير علمي و عملي را بكار گرفته و اصفهان را دوباره سرزنده كنند اما...
اگر به هر دليلي (مشكل طبيعي يا سو مديريت آب) آب زاينده رود خشك شده آيا قرار است آب يك رودخانه ديگر (كارون) را براي احياي زاينده رود، منتقل كنند و آنگاه مطقه مستعد چهارمحال بختياري و همچنين سرزمين داغ و تفتيده خوزستان را با صدها هزار كيلومتر اراضي كشاورزي به طور كامل بخشكانيد؟ آيا اينكه يك رود را با انحراف مسير طبيعي آن (زدن تونل براي انتقال سرشاخه هاي آن به سمت اصفهان) فداي يك رودي ديگر كرد؟ آن هم با آن همه تبعات ويرانگر طبيعي، انساني و ...؟ كارون، حتي در شرايط كنوني نيز به وضع بحراني رسيده چه برسد به انتقال حجم اصلي آب از سرشاخه هاي آن.
سئوال كليدي مردم خوزستان اين است: ما كه در بدترين شرايط آب و هوايي زندگي ميكنيم، و 90 در صد بودجه و درآمد ايران هم از چاه هاي نفت و گاز خوزستان تامين ميشود، بايد حتي از يك كارون نيم جان كه به گفته كارشناسان، آبش به يك پنجم تقليل يافته و به تعبيري در شرايط كاملا بحراني به سر مي برد؛ هم محروم شويم؟
از آن مهمتر كشاورزي خوزستان كه قطب اول كشاورزي ايران محسوب ميشود و در توليد گندم (حياتي ترين) ماده غذايي، رده اول را در اختيار دارد بايد كاملا از بين برود تا يك رودخانه ديگر، احيا شود؟ با كدام منطق و استدلال؟ چرا بايد چوب خشكسالي و سومديريتهاي توزيع صحيح آب در اصفهان را مردم چهارمحال و خوزستان به شكل مضاعف بخورند؟ احياي زاينده رود آرزوي همه مردم ايران و از جمله چهارمحالي ها و خوزستاني ها است و مسئولان بايد براي نجات اين رودخانه و احياي مجدد آن تمام تدابير علمي و عملي را بكار گرفته و اصفهان را دوباره سرزنده كنند اما نه با نابودي دو استان ديگر كشور كه همه حيات و زندگياشا (كشاورزي، اقتصاد روستايي و ...) كارون است.