به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۲ - ۲۰:۰۴
 
۶
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۱ ساعت ۰۹:۲۳
کد مطلب : ۵۲۱۵۵
نمی‌توانم یک فیلم عاشقانه لطیف بسازم

سیلی که کارگردان «گشت ارشاد» خورد!

گروه فرهنگ و هنر: سعید سهیلی که می‌گوید بعد از «گشت ارشاد» انگیزه‌اش برای کارکردن چند برابر شده، معتقد است: «کلاشینکف» بدون هیچ جنجالی مخاطب دارد و در تهران مانند باقلوای یزد و در شهرستان‌ها مثل گز اصفهان می‌فروشد.
سیلی که کارگردان «گشت ارشاد» خورد!
این کارگردان که «کلاشینکف» را در حال اکران دارد با اشاره به حواشی که برای فیلم قبلی‌اش «گشت ارشاد» پیش آمد با بیان اینکه پاسخ آن اتفاقات را حتما خواهم داد، گفت: «کلاشینکف» پاسخ اتفاقات «گشت ارشاد» نیست. این قصه را آماده داشتم و یک سال بر روی آن کار کرده بودم بنابراین نمی‌توانستم آن را کنار بگذارم و دنبال کارجدیدی بروم، هر چند این فیلم خیلی هم خنثی نیست. اما اتفاقات «گشت ارشاد» سنگین بود و پاسخ سنگین هم می‌طلبد.

از خیلی جاها سر اکران «گشت ارشاد» سیلی خوردم
وی ادامه داد: هر که به صورت من سیلی بزند حتما دو تا خواهد خورد. سر «گشت ارشاد» ضربه مهلکی خوردم که از یک یا دو نفر و یک گروه و جناح نبود و از خیلی‌ جاها سیلی خوردم. حتی یک روز به پایان عمرم باقی مانده باشد پاسخ آن آدم‌ها را خواهم داد. متاسفانه هر فیلمی داخل سینما بفروشد 99 درصد ناراحت می‌شوند آن یک درصد هم که خوشحال می‌شوند، آدم‌های خودساخته‌ای هستند. فروش فیلم بجز سینمادار و مردم سایر اهالی سینما را به شدت عصبانی می‌کند که این یک بیماری و مرض است.

سهیلی با بیان اینکه «گشت ارشاد» از فیلم‌های «زندگی خصوصی»، «قلاده‌های طلا» و «بوسیدن روی ماه» لطمه خورد اظهار کرد: خیلی‌ها می‌گویند جنجالی که شد به نفع «گشت ارشاد» شد، اما اشتباه است این جنجال برای «زندگی خصوصی» هم شد اما فروش‌ ما قابل مقایسه با آن فیلم نبود. این جنجال‌ها تا حدودی به نفع فیلم «زندگی خصوصی» و «من مادر هستم» شد، اما کاملا به ضرر «گشت ارشاد» تمام شد. فیلم آن‌ها پایین نیامد و خسارت‌هایی هم گرفتند اما یک ریال بابت خسارت به من پرداخت نشد.

این کارگردان در بخش دیگری از این گفت‌وگو ایده ساخت «کلاشینکف» را مربوط به پنج سال قبل دانست و گفت: عکسی دیدم و در ذهنم مانده بود اما هیچ وقت فرصت نشده بود به آن فکر کنم. سربازی که پشت به دوربین حرکت می‌کند و در دستش دختر بچه‌ای است و از دوربین دور می‌شود و در دست دیگرش هم اسلحه است. این در ذهنم بود و با مشاوره‌ها و همفکری‌ها به «کلاشینکف» تبدیل شد که فیلمنامه را شش ماهه دوم سال 91 نوشتم.

در «کلاشینکف» تحت تاثیر قیصر و تنگنا نیستم
سهیلی تاثیر گرفتن از فیلم‌هایی چون «قیصر» و «تنگنا» را در ساخت این فیلم رد کرد و ادامه داد: بیشتر در کارهایم تحت تأثیر خودم و زندگی هستم. در واقع اتفاقاتی که برای خودم افتاده است.همه شخصیت‌هایی به این شکل از «قیصر»، «تنگنا» و «لئون» نمی‌آید. من از آدم‌هایی هستم که به من ظلم شود نمی‌روم پدرم را بیاورم یا سراغ پاسبان بروم. خودم از حق خودم دفاع می‌کنم. شخصیت‌های فیلم‌هایم هم از خودم می‌آید. کارکترهای فیلم «تنگنا»، «لئون» یا «راننده تاکسی» ناخودآگاه روی شخصیت من تأثیر داشته‌اند ولی از آنها الگو نگرفته‌ام. این آدم‌ها بیشتر از اینکه شبیه «قیصر» یا «علی خوش‌دست» باشند شبیه سعید سهیلی هستند.

نمی‌توانم یک فیلم عاشقانه لطیف بسازم
وی افزود: نمی‌شود یک آدم عاصی عبوس دچار بحران سرکش، یک فیلم عاشقانه لطیف بسازد. برخی کارگردان‌ها به فیلم‌هایشان شبیه‌تر هستند. یک روز تصمیم گرفتم آلبوم عکس‌هایم را با نگاهی دیگر ببینم و وقتی ورق زدم دیدم که عکس‌هایی که با زنده‌ها دارم از عکس‌هایم با مرده‌ها کمتر است! این مگر می‌تواند روی انسان تأثیر نداشته باشد؟! در خاکریز جبهه، سردخانه و حتی داخل گور و کمتر کنار گل و بلبل عکس دارم که این‌ها به گذشته‌ام برمی‌گردد.

سهیلی درباره انتقادی که به فیلمش درخصوص ترویج بی‌قانونی می‌شود، اینگونه پاسخ داد: قهرمان این گونه شکل می‌گیرد. اگر ضد قهرمان یک ضربه به قهرمان بزند و قهرمان برود کلانتری از او شکایت کند دیگر قهرمان نیست. قهرمان زمانی شکل می‌گیرد که به رگ گردن و زور بازوی خودش یا غیرت و تعصب خودش متکی باشد. این نشانه‌های قهرمان در سینماست. قهرمان خودش باید آستینش را بالا بزند و کلتش را بیرون بکشد. اینگونه نیست که ترویج بی‌قانونی بکند. در بین این همه فیلمی که در سینما ساخته می‌شود حالا یک فیلم قهرمانش به گونه دیگری عمل کند بعید بدانم بی‌قانونی باشد.

وی افزود: هر کارگردانی یک نوع قهرمان دوست دارد یکی عاشق شود، سیاسی باشد، خوشتیپ باشد، یکی هم قهرمانی دوست دارد که رها باشد و از خون و آتش بگذرد. این کارگردان درباره حضور پسرش ساعد سهیلی به عنوان نقش اصلی «کلاشینکف» گفت: تنها نقشی که انتخاب اول و آخرم یک نظر بود "عادل" بود، این نقش را برای ساعد نوشتم و به او فکر می‌کردم اما برای سایر نقش‌هایم چند گزینه داشتم. می‌خواستم شخصیتی با چهره بسیار آرامی باشد اما در انتها عاصی‌شود و در عین حال بدن ضعیفی داشته باشد تا در مقابل ضد قهرمان‌ها احساس ضعف کند و انگار از چنگ چند تا ببر و پلنگ و گرگ فرار می‌کند. نحیف بودن و معصوم بودن نگاه و چهره‌ ساعد به این شخصیت خیلی نزدیک بود.

داوران در مورد ساعد کج‌سلیقگی کردند
وی تاکید کرد: نقش ساعد در «کلاشینکف» بسیار سخت بود و واقعا آنقدر کتک خورده بود و زخمی شده بود که جای سالم در بدنش نمانده بود. پیش‌بینی می‌کردم برای این فیلم یا «چند متر مکعب عشق » کاندید شود اما داوران کج سلیقگی کردند و بعدا خصوصی ‌گفتند ساعد حق‌اش بود.

تجربه همکاری با "آقا رضا" در کلاشینکف
سهیلی با اشاره به محبوبیت رضا عطاران و حضور مثبتش در این فیلم گفت: محبوبیت رضا عطاران از مردم کوچه و خیابان است، معمولا بازیگران را با فامیلی صدا می‌کنند. در طول دو ماه فیلمبرداری یک نفر عطاران را با فامیل صدا نزد و همه او را "آقا رضا" صدا می‌زدند. آنقدر با مردم مچ و صمیمی شده که فامیلش را صدا نمی‌زنند. او محصوبیتش را از دل و قلب مردم بدست آورده است.

وی با بیان اینکه دست عطاران را برای بازی بداهه در این فیلم بسته است ادامه داد: نقش "رضا کلاش " مایه‌های طنز زیادی داشت و هر بازیگری غیر از عطاران بود، قطعا جای شوخی و طنز بیشتری داشت. وقتی عطاران آمد چون می‌دانستیم خود به خود شیرین است و تماشاگر او را دوست دارد و با هر حرکتش خواهد خندید، بار طنز این نقش را کمتر کردیم و نخواستیم فیلم به سمت یک کار کمدی برود البته خیلی‌ جاها هم خود او رعایت می‌کرد.

رضا عطاران برای ایجاد یک هارمونی آمده بود

این کارگردان «کلاشینکف» را یک فیلم سینمایی داستانی با مایه‌های اجتماعی خواند و گفت: در جاهایی هم تماشاگر می‌خندد. اگر می‌خواستم طنزش بیشتر باشد هم فیلمنامه‌ این اجازه را می‌داد، هم شخصیت رضا کلاش و هم رضا عطاران این ویژگی را داشت تا فیلم، فیلمی بشود مملو از قهقهه تماشاگر. ولی قرار بود یک فیلم تلخ اجتماعی ساخته شود و عطاران برای ایجاد یک هارمونی آمده بود تا تماشاگر زیاد آسیب نبیند بنابراین خیلی تلاش کردیم همه چیز به اندازه باشد.

سهیلی درباره بازی بازیگران مطرح در نقش‌های کوتاه در فیلمش اظهار کرد: دوست داشتم خیلی بیشتر از این‌ها بازیگران سرشناس در فیلم باشند. قرار بود پولاد کیمیایی، پورعرب و خیلی‌های دیگر حضور داشته باشند، تصمیم گرفتم بازیگران سرشناس بیاورم اما بیشتر از این زورم نرسید. دوست دارم فیلمی که می‌سازم مملو از ستاره باشد.

وی افزود: ابوالفضل پورعرب قرار بود نقش فرهاد اصلانی را داشته باشد که نزدیک به فیلمبرداری حالش مساعد نبود و در آن لوکیشن سخت باید روزی 500، 600 پله طی می‌شد تا به قله برسیم و محیط هم آلوده بود. دوست نداشتم برای این نقش به سلامتی‌اش لطمه بخورد و خود او برایم مهمتر از نقش بود. این کارگردان افزود: این بازیگران لطف و بزرگواری کردند و حاضر شدند بیایند این نقش‌ها را بازی کنند. زمانی به خاطر اسم کارگردان می‌آیند و یا به خاطر پول می‌آیند، نه پول آنچنانی دادیم نه کارگردانی که بازیگران برایش سر و دست بشکنند پشت کار بود، فکر می‌کنم لطف کردند.

چرا جمشید هاشم‌پور کم‌کار است؟
وی همچنین با اشاره به حضور کوتاه جمشید هاشم‌پور در فیلم‌هایش و کم‌کاری این روزهای او به ایسنا گفت: هاشم‌پور الان هم پیشنهادات زیادی برای بازی دارد. اکثر کسانی که می‌خواهند نقشی به او بدهند و دسترسی ندارند با من تماس می‌گیرند، هاشم‌پور خودش نمی‌خواهد بازی کندریال شاید یکی از دلایلش این است نمی‌خواهد شهرستان برود و یا خیلی از نقش‌ها را نمی‌خواهد بازی کند. با خیلی از کارگردان‌ها هم کار نمی‌کند. می‌گوید سر صحنه تو آنقدر راحت هستم که هیچ آزاری نمی‌بینم و فکر کنم اگر سالی 5 فیلم هم بسازم بازی کند و شاید اگر من نسازم اگر 50 پیشنهاد داشته باشد 49 تا رد کند به هرحال وسواسی سراغش آمده که باعث شده خیلی کارها را نپذیرد.

این کارگردان با ابراز رضایت از استقبال مخاطبان از «کلاشینکف» در سینماها اظهار کرد: با وجود اینکه تبلیغات خاصی نداریم، خود فیلم تماشاگر را دعوت می‌کند و روز به روز هم بهتر می‌شود. تبلیغات فیلم‌های هم دوره از ما خیلی بهتر و بیشتر است اما فروش ما بهتر است. وی درباره تاثیر حواشی «گشت ارشاد» بر فروش این فیلم گفت: شاید 10، 15 درصد تماشاگران به خاطر اینکه کارگردان «گشت ارشاد» این فیلم را ساخته می‌بینند اما در مجموع خود «کلاشینکف» بدون هیچ جنجالی می‌فروشد.

اگر «ردکارپت» اکران نبود ما دو برابر بیشتر می‌فروختیم
سهیلی همزمانی اکران دو فیلم از رضا عطاران را باعث ریزش مخاطبان این فیلم‌ها دانست و ادامه داد: اگر «رد کارپت» اکران نبود فروش‌ ما دو برابر بود. معتقدم بیشتر فروشی که «رد کارپت» دارد مال «کلاشینکف» بود، اگر هم ما نبودیم فروش ما مال «رد کارپت» بود. تماشاگر طرفدار رضا عطاران بین دو فیلم یکی را انتخاب می‌کند و این فروش یکی را پایین می‌آورد.

این کارگردان در بخش پایانی گفت‌و ویش درباره انتخاب «کلاشینکف» به عنوان نام آخرین ساخته سینمایی‌اش گفت: خیلی‌ها می‌گفتند اسم فیلم یک کار جنگی را تداعی می‌کند و به فروش لطمه می‌زند اما چون «کلاشینکف» یک نقش اصلی را در فیلم بازی می‌کرد و نام آن را دوست داشتم و نوستالژی داشتم، این اسم را انتخاب کردم. کلاشینکف در میان اسلحه‌ها با معرفت‌ترین است و با آن زندگی کردم و دوست داشتم روزی فیلمی بسازم نامش "کلاشینکف "باشد و چه بهتر که جنگی بود اما چون شرایط ساخت فیلم جنگی مهیا نیست، این اسم را اینجا خرج کردم.

سهیلی که سالها در جنگ حضور داشته و فیلم‌های اولش را مرتبط با جنگ تحمیلی مقابل دوربین برده است درباره عدم حضورش در این حوزه اظهار کرد: متأسفانه الان فیلمساز با فیلم‌های جنگی آزمون و خطا می‌کند، بعد سراغ گونه‌های دیگر می‌رود. در حالیکه این سیکل غلطی است. عدم موفقیت فیلم‌های دفاع مقدس در گیشه باعث شده فیلمساز بخش خصوصی رغبت کمی برای ساخت اینگونه آثار داشته باشد. وقتی تماشاگر می‌گوید از فیلم‌های جنگی اشباع شدم چرا فیلم ساز باید چنین فیلم‌هایی را به خورد تماشاگر بدهد؟ اگر با بخش دولتی کار می‌کردم و خودم سرمایه‌گذار نبودم و فیلمنامه خوبی دستم می‌رسید که نگاه نویی به جنگ داشت اگر نمی‌ساختم جای تأمل داشت.

دغدغه‌ای برای ساخت «کربلای4»
وی در عین حال خاطرنشان کرد: اگر روزی اجازه دهند «کربلای4» را کار کنم و بخشی از بودجه را دولت بدهد حاضرم فیلم جنگی بسازم. یک بار هم برویم درباره عملیاتی که بچه‌ها قتل عام شدند، فیلم بسازیم.
مرجع : ایسنا