داستان از ابتدا شروع نمیشود. از اوج استارت میخورد. از همانجایی که غولهای غولکش بار دیگر رو در روی یکدیگر قرار میگیرند. از آنجایی که باز هم یکهتازان میدان نبرد سوپراسپرتها جلوی هم صفکشی میکنند. فرماندهان و ژنرالها شخصاً آمدهاند تا جان دادن رقیب را به تماشا بنشینند. این داستان رقابت جنونآمیز سه ابرقهرمان است. شورولت کوروت، فراری برلینتا و پورشه کررا. هر سه با بهترین مهمات و اسلحه خود دیده میشوند. با بهترین زره و بهترین آرایش نظامی.
شورولتی را میبینیم که با نسل آخر کوروت استینگری ویرایش تقویتشده Z51 بیش از هر زمان دیگری ناآرام و هیجانی به نظر میآید. فراری برلینتایی را میبینیم که هنوز هم میتواند بدون تغییر در مشخصات فنی خطرناک و مسمومکننده باشد. دست آخر پورشه ۹۱۱ کررایی را میبینیم که به لطف ویرایش S خود با تمام قوا تا دندان مسلح به پیش آمده است. این یک جنگ واقعی است. نبردی سهمگین میان ایتالیاییها و آمریکاییها و آلمانیها. پیروز کیست؟
تیم مهندسی و تسترهای ارشد مجله موتورترند بعد از آن همایش باشکوه انتخاب بهترین خودروی سال ۲۰۱۳، به نظر میرسید که همچنان خالی نشده باشند. هنوز هم میل به راندن این هیولاها درشان دیده میشد. پس بنابراین در یک گردهمایی دیگر سه فروند از بهترین جنگندههای موجود را بار دیگر دور هم آوردند. از سویی دیگر تقریباً یک سالی میشد که این سه به نوعی مقابل یکدیگر قرار نگرفته بودند. به همین خاطر شاید رؤیایی جدیدترین نسخههای ۲۰۱۴ آنها نیز جالب توجه باشد.
تیم موتورترند از شرکت فراری درخواست ۴۵۸ Spider را کرده بود ولی این خودروساز ایتالیایی برای تست تنها برلینتا را موجود داشت. البته همین مدل نسخه هم به تنهایی برای سرکیسه کردن رقبا کافی به نظر میرسید چه برسد به ۴۵۸ ، حضور نسل هفتم کوروت به این مراسم ابهت دیگری بخشیده بود. شورولت همچنان اصرار دارد که این عضلانیاش یک سر و گردن از رقبای اروپایی بالاتر است. دست آخر برای بار چندم شاهد نمایش فریبنده ۹۱۱ کررا هستیم که این بار با مدل S میخواهد تماشاگران را اغوا کند.
بازی را با فراری آغاز میکنیم. محصولی که گفته میشد آمده تا عدم موفقیت FF را جبران کند. حقیقتاً که همین طور هم شده است. یک هنرمند خالص در زمینه سرعت و قدرت. تبحر ناب ایتالیاییها را میشود روی تکتک اجزای آن دید. پدیدهای سرخرنگ که همچنان بدون استفاده از توربوشارژر توانست قویترین عضو گروه باشد. قویترین و سریعترین. شتاب صفر تا ۱۰۰ آن از بقیه کمتر نشان میدهد. ولو چند دهم ثانیه. یکچهارم مایل را در ۱۱٫۳ ثانیه طی کرد. شاید در بین کل همکلاسانش بهترین نباشد ولی باز با این حال عدد و رقم خوبی است. حداقلش اینکه از دو رقیب آمریکایی و آلمانیاش بهتر بود.
بازی را با کوروت ادامه میدهیم. درست همان چیزی است که انتظارش را داریم. ساده و قدرتمند. مثل آن دو نفر دیگر سرشار از المانهای مدرن و فانتزی و کامپیوتری نیست. جعبهدندهاش در ابتداییترین حالت ممکن است؛ ۷ سرعته دستی. سریع و لذتبخش. ترسناک و حرفهای. تردیدی نیست که هیچگاه نمیشود با آن دو اروپایی دیگر طعم واقعی معکوس کشیدن را تجربه کرد. در این گروه فقط پورشه است که به صورت AWD (همه چرخهای متحرک) تولید شده. همین کوروت و آن برلینتا به صورت RWD (محور متحرک عقب) سنتی هستند. در شتاب اولیه و پیمایش یکچهارم مایل همچنان پشت سر فراری است. این شِوی رکورددار سریعترین توقف از ۱۰۰ کیلومتر به حالت توقف کامل است. با این خودرو تنها ۲۸ متر طول میکشد تا ایست کامل کند. این عدد برای پورشه ۳۰ و برای فراری رقم نهچندان جالب ۳۲ متر است.
اگر میبینیم کوروت با این ابعاد بزرگ و تنومندش کاملاً گوش به فرمان است، بیشتر به دلیل وزن نهچندان زیادش است. وزن این خودرو حتی از لامبورگینی اونتادور هم کمتر است. اما هرچقدر هم که تلاش کند نمیتواند خودش را به وزن دستنیافتنی ۹۱۱ برساند. سبکترین عضو گروه هنر آلمانها در بازی با آلومینیوم را شدیداً به رخ دو رقیب دیگر میکشد. همانطور که همه پیشبینی میکردند، پورشه تصمیم گرفته که تولیدات سری Carrera S را تنها با تایرهای میشلین مدل پایلوت SS (سوپراسپرت) روانه بازار کند. در حالی که تایرهای کوروت را همین شرکت با مدل پایلوت ZP تولید کرده تا قدری پایداریاش برای حرکات مارپیچی کمتر باشد.
فراری توانسته ۷۳۱ اسببخار در ۸۵۰۰ دور در دقیقه نیرو را از یک قلب ۶٫۳ لیتری ۱۲ سیلندر V شکل بیرون بکشد. این یعنی قویترین پیشرانه تنفس طبیعی روی زمین. حتی LaFerrari نیز چنین ظرفیتی نداشته است. البته نباید غافل شد که فراری برای رسیدن به این مقام، چیزی به اسم بهینهسازی مصرف بنزین را در برنامه نگنجانده است. گفته میشود ۱۵۰ درصد از توان خروجی پیشرانه صرف قدرت میشود. این یعنی شرکت اصلاً کاری به بحثهای امروزی سوخت نداشته است.
همیشه داستان کوروتها مثل هم شروع میشد و مثل هم به پایان میرسید؛ اما این بار گویا قرار است جور دیگری به پایان برسد. استینگری شاید نام و نشان کوروت را به ارث برده باشد ولی در واقع یک تافته جدابافته است. او اغلب به دلیل قابلیتهای سنتیاش بیشتر با فورد ماستنگ و دوج چارجر روبهرو میشد. ولی حالا میبینید که رو در روی اروپاییها هم میایستد. خودروی جدید به اعتراف اکثر تسترهای موتورترند بعد از یک ساعت رانندگی حس و حال لختی و سستی القا میکند. انگار تمام انرژی راننده را میگیرد. هنوز هم باید با مشکل پیچیدنهای تند و تیز در سرعتهای بالا کنار آمد. چیزی که اصلاً و ابداً در فراری دیده نمیشود. البته کسی پیدا نمیشود که پیچها را همچون مکلارن MP4 استادانه طی کند. این شورولت درست مانند مدلهای دهه ۷۰ میلادی در سرعتهای نهایی و دور موتورهای بالا عملکرد بهتری دارد. او در پیمایشهای شهری کمی بیدقت و حوصله سربر است.
چه جالب که پورشه هرگز خودش را وارد چنین داستانهایی نمیکند. چه در سرعتهای بالا، چه در دورهای پایین، چه پیچ تند، چه سربالایی و در کل هر حالتی که باشد، عالی عمل میکند. رانندگی با ۹۱۱ یک اعتماد به نفس واقعی است. این خودرو یک دانشگاه واقعی برای علم و هنر رانندگی است. هیچوقت کار اشتباهی نمیکند، هیچوقت هم نمیگذارد شما کار اشتباهی کنید. این را بگذارید به حساب سیستم دو محوره فوقالعادهاش. فرقی نمیکند، یک دور یا صد دور، حس شما از لحظه شروع تا پایان تغییری نمیکند. حتی اگر داخل یک مسابقه سختگیرانه ۲۴ ساعته باشید باز هم فکر میکنید درون یک گهواره خوابیدهاید که آرام تکان میخورد. هر بار رانندگی با آن تازگی دارد.
پورشه ۹۱۱ یکی از بهترین آمریکاییپسندهای دنیا است. ولی برعکس آن خودروی آمریکایی (شورولت کوروت) اصلاً در آلمان خریدار ندارد. با فراری و شورولت، نمیشود همچون پورشه این قدر دقیق و نزدیک دور درجا زد. این حس را تنها میشود با مرسدسبنز C63 AMG آن سری سیاهپوش (Black Series) تجربه کرد. خوبی پورشهها در این است که همه گشتاور تولید به خدمت گرفته میشوند.
همه میدانند که رانندگی با فراری نیازمند یکسری دروس و مبانی اولیه است. این خودرو برای یک آماتور چیز دندانگیری نیست. صرفاً یک موشک تندروی V12 است. برای اینکه بدانید زیر کاپوت آن چه هیولایی آرمیده، باید از یک گاوچران دعوت کنید. کسی که از غرشهای گوش خراش و تکانهای رعبآور، نترسد. آن زمانی که فهمیدید، این ایتالیایی چگونه رام میشود، همان وقتی است که تازه این اسب سرکش به شما رکاب میدهد. تردیدی نیست که برلینتا یک جیتی تمام عیار است که میخواهد خودش را به سختی به خط افق برساند. برای این فراری چهار حلقه لاستیک کم است. چرخها آنقدر هرزگردی دارند که فکر میکنید نیروی پیشرانه برای چنین ابعادی بسیار زیادتر تدارک دیده شده است.
جمعبندی
چگونه میشود درباره برتری و شکست این خودروها اظهار نظر کرد؟ از آمریکا جنجال پیروزی کوروت به گوش میرسد. از آلمان سر و صدای برتری پورشه به گوش میرسد و سرانجام از ایتالیا این تیفوسیهای فراریدوست هستند که پرچمهای قرمز خود را به نشانه قهرمانی تکان میدهند؛ اما واقعیت آن است که بهترین عضو این گروه در واقع همه اعضا هستند. هر کدام در یک حوزه برتری دارند. شورولت با یک مشت آهن و فولاد و اسببخار و گشتاور حتی قیمتش به ۷۲ هزار دلار هم نمیرسد.
پس شاید از نظر قیمتی به نسبت دو رقیب دیگر به صرفهتر باشد. از نظر پلتفرم هم شاید برتری با پورشه باشد. بیتردید حس بینظیر اسپرتسواری که دو نفر تجربهاش میکنند، میتواند به چهار نفر نیز القا شود. یک کوپه دو درب ۴ نفره که علاوه بر این برتری، از مزیت دو دیفرانسیل بودن (۴WD) نیز بهره میبرد. اگر ملاک حجم پیشرانه باشد، طبیعی است که این فراری سرکش خواهد بود که مدال طلا را کاسب میشود؛ اما تجربه حضوری نشان میدهد غرش دلهرهآور کوروت واقعاً چیز دیگری است.