گروه فرهنگ و ادب: مفتون امینی معتقد است جریانی در مجلات و مطبوعات وجود دارد که نیما را نمیشناسد و میگوید باید او را هم در موزه گذاشت.
این شاعر گفت: در حال حاضر وضع شعر بحرانی است و در مرحله تغییر به ژانر دیگر و یا تثبیت خود قرار دارد. شعر امروز ایران مرحله حساسی را میگذراند؛ مرحلهای که در آن چند شاعر مطرح در یک طرف قرار گرفتهاند و در طرف دیگر برخی از جوانها که معلوم نیست تا کی کارشان را در شعر ادامه میدهند. او افزود: این مسأله از قدیم هم وجود داشت، مثلا در شعر فارسی افرادی مثل سیروس مشفق، کارو، حسن هنرمندی، خانلری و محمدعلی اسلامی ندوشن شعر میگفتند، اما در ادامه شعر را رها کردند. حتی امروز شفیعی کدکنی هم همینگونه شده است و پس از اینکه دو کتاب نسبتا قطور در شعر منتشر کرد ظاهرا کار شعر را رها کرده و به تدریس در دانشگاهها اکتفا کرده است.
مفتون امینی در ادامه از وضعیت پرداختن به شعر در مطبوعات و مجلهها نیز گله کرد و گفت: در حال حاضر نوعی از شعر به نام شعر سپید در مجلات مورد توجه قرار میگیرد که شعر سپید هم نیست و یک نوع شعر منثور کوتاهشده است. پرداختن به این نوع شعر در مجلات به خاطر این است که گردانندگان آنها احاطهای به ادبیات کهن ندارند. آنها نیما را هم نمیشناسند. این افراد میگویند باید نیما را هم در موزه گذاشت و این تفکر خیلی خطرناک است.
این شاعر گفت: در حال حاضر گروهی به دنبال این هستند تا شعر را از ادبیات ایران حذف کنند. این در حالی است که از 10 شاعری که در یونسکو شناخته شدهاند، پنج شاعر ایرانی هستند. اما الآن عدهای میگویند باید شعر را از ادبیات جدا کرد، در حالیکه شعر جزو ادبیات است نه جامعهشناسی یا روانشناسی یا تاریخ.
او همچنین اظهار کرد: برخی از روشنفکران و دولتمردان هم به دنبال این هستند که ادبیات کلاسیک را نجات بدهند، مثلا آنها سعی میکنند به رباعی و غزل اعتباری دوباره ببخشند. این افراد در حال حاضر بدون اینکه کتاب و یا مقاله چاپ کنند در خفا به نوعی مشغول مونتاژ ادبیات کهن ایران هستند؛ کاری که در گذشته افرادی در انگلستان و آمریکا انجام دادند. من فکر میکنم این نهضت در آینده عمومیتر میشود؛ نهضتی که شاید معنای درست آن پستمدرن باشد، چون پستمدرنیسم چشمی هم به گذشته دارد. من فکر میکنم به زودی جریان شعر پستمدرن در قالب آثاری از شاعران ارائه خواهد شد و وضعیت فعلی در شعر به پایان خواهد رسید.