گروه بينالملل: خبرگزاری رویترز به نقل از یک سرلشگر ارتش عراق، روایتی متفاوت از روایت دولتی درباره سقوط موصل دومین شهر بزرگ عراق به دست شبه نظامیان گروه دولت اسلامی موسوم به داعش منتشر کرده، که به نقل از شبكه العربيه متن كامل اين گزارش را در زير ميخوانيد:
اواخر ماه می، نیروهای امنیتی عراقی، هفتتن از اعضای گروه داعش را در شهر موصل بازداشت کرده و دریافتند این گروه برای حمله به شهر در اوایل ماه ژوئن برنامه ریزی میکند. الغراوی که فرمانده عملیات استان نینوا به مرکزیت موصل بود، از فرماندهانی که نزدیکتر به نوری مالکی نخست وزیر وقت هستند، خواست تا برای ارسال نیروهای بیشتر به استان، اقدام کنند. به دلیل اینکه ارتش در این استان از ضعف رنج میبرد اما فرماندهان بلندپایه این درخواست را نادیده گرفتند.
همچنین دپیلماتها، اطلاعاتی از حمله قریب الوقوع در اختیار مسئولان قرار داده بودند اما به آنها گفته شد که نیروهای ویژه عراقی در موصل در مواضع خود هستند و میتوانند با هرگونه تحولی تعامل داشته باشند. چهارم ژوئن، نیروهای پلیس در موصل به فرماندهی الغراوی، فرمانده نظامی گروه داعش در عراق را محاصره کردند، اما او پیش از دستگیری، خود را منفجر کرد. الغراوی امیدوار بود که کشته شدن این مسئول مانع از حمله قریب الوقوع شود، اما این امید واهی بود.
ساعت دو و نیم صبح ششم ژوئن، الغراوی و نیروهای تحت امرش پس از سرکشی از ایستهای بازسی در شهر موصل، به اتاق عملیات بازگشتند. در آن هنگام کاروانهایی متشکل از وانتهای پیکآپ از راه صحرایی که حد فاصل عراق و سوریه است، به سمت شهر نزدیک میشدند. در هر خودرو، چهارتن از شبه نظامیان تندروی داعش حضور داشتند. این کاروان از ایستهای بازرسی که در هرکدام دو نیروی امنیتی حضور داشت، عبور کرد و وارد موصل شد. ساعت سه و نیم صبح، شبه نظامیان تندرو داخل موصل بودند و سه روز بعد، ارتش، این شهر را که دومین شهر بزرگ عراق است برای مهاجمان، رها کرد.
فرو پاشیدن چهار لشکر عراق
سقوط شهر موصل به سلسلهای از حوادث انجامید که همچنان با وجود مرور چند ماه، بر شکل و جغرافیای عراق تاثیر میگذارد. سقوط موصل آغاز حمله دو روزهای بود که در آن شبهنظامیان خود را به ۱۵۳ کیلومتری بغداد پایتخت عراق رساندند. چهار لشگر ارتش عراق در این حملات از هم فروپاشید و هزاران سرباز عراقی دستگیر شدند. این حمله در کنار گذاشتن نوری مالکی از سمتش تاثیر گذار بود و کشورهای غربی و هم پیمانشان در خلیج (فارس) را بر آن داشت تا حملات هوایی علیه مواضع گروه داعش را در عراق و سوریه آغاز کنند. اما تا کنون شرایط سقوط موصل مبهم مانده به ویژه اینکه مشخص نشد چه کسی به نیروهای ارتش دستور ترک جنگ و عقب نشینی را داده است.
تا کنون گزارشی رسمی از آنچه روی داده منتشر نشده است و تنها سربازان روایتهایی از فرار دستجمعی از خدمت مطرح کردند و گفتند فرمانی برای فرار از پایگاهها دریافت کردهاند. ماه ژوئن، نوری مالکی بدون ذکر نام، کشورهایی در منطقه و برخی از رهبران سیاسی رقیب را به توطئه برای سقوط موصل متهم کرد. با این وجود، بغداد الغروای را مقصر دانست.
احتمال اعدام الغراوی
اواخر ماه آگوست، وزارت دفاع عراق، الغراوی را به تقصیر در انجام وظیفه متهم کرد. او اکنون در انتظار نتایج تحقیق هیئت ویژه و محاکمه نظامی است. در صورت مقصر شناخته شدن، ممکن است به اعدام محکوم شود. چهار تن از افسرانی که تحت امر الغراوی فعالیت میکردند نیز دستگیر شده و در انتظار محاکمه هستند. پارلمان عراق در صدد برگزاری جلسهای برای شنیدن گزارشها و آگاه شدن از رویدادهای موصل است و مسئولان نظامی بلندپایهتر از مالکی، بخشی از مسئولیت را متحمل میشوند.
بنا بر این گزارش، شماری از فرماندهان و مسئولان عراقی برای نخستین بار به طور مفصل شرح دادند که چگونه گروه داعش از کمبود نیروهای ارتش و اختلاف میان افسران و رهبران سیاسی در عراق و ترس و وحشت حاکم بر موصل، استفاده کردند. افسران و مسئولان میگویند که مالکی و وزیر دفاعش با رد پیشنهادهای پیاپی نیروهای کُرد موسوم به پیشمرگه در ارائه کمک، مرتکب خطایی زود هنگام شدند. نقش الغراوی در این ماجرا نیز موضع اختلاف است. الغراوی شیعه است که قدرت را در عراق در دست دارد. استاندار نینوا و بسیاری از کارمندان بخشهای اداری این استان میگویند که الغراوی پیش از آغاز حمله داعش، سران طایفه سنی را که اکثریت این استان را تشکیل میدهند، آزار میداد.
این مساله در ظهور هستههای خفته وابسته به گروه داعش در داخل موصل موثر بود. یک افسر عراقی میگوید که الغراوی برای آخرین بار، نیروها را برای مقابله با داعش فرا نخواند اما الغراوی میگوید که او در پایگاه خود باقی ماند و دستوری برای عقبنشینی ارتش از شهر صادر نکرد. برخی از شرکت کنندگان در جنگ صحت سخنان الغروای را تایید می کنند و میگویند او تا زمان سقوط شهر به جنگ ادامه داد، تنها پس از آن بود که او شهر را ترک کرد.
الغراوی میگوید یکی از سه نفر ممکن است دستور نهایی برای عقب نشینی را صادر کرده باشند: عبود قنبر نایب رئیس وقت ستاد مشترک در وزارت دفاع، علی غیدان فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش و خود مالکی که افسران بلندپایه را از بغداد رهبری میکرد. الغراوی میگوید: راز اینکه چه کسی دستور عقب نشینی از موصل را صادر کرد، تنها این سه نفر میدانند. او تاکید که تصمیم غیدان و قنبر در ترک کرانه غربی موصل دلیل اصلی فرار دست جمعی سربازان بود چرا که آنها گمان کردند رهبران گریختند. یک مسئول بلندپایه نظامی عراقی این سخنان را تایید کرده است.
هیچکدام از این شخصیتها، به شکل علنی درباره تصمیمهایشان در موصل، اظهار نظر نکردهاند. المالکی نیز درخواستهای مکرر برای انجام مصاحبه را نپذیرفت. قاسم عطا سخنگوی ارتش عراق و از نزدیکان مالکی می گوید که الغراوی «پیش از دیگران در ایفای نقش خود به عنوان فرمانده، شکست خورد. درباره دیگران دستگاه قضایی تصمیم میگیرد.»
از جهتهای مختلف، سخنان الغروای به صحت نزدیکتر به نظر میرسد. این فرمانده نظامی عراقی از سال ۲۰۰۳ از آن هنگام که شیعیان نفوذ خود را در عراق پس از سرنگونی نظام صدام حسین و حزب بعث آغاز کردند، از شخصیتعای اصلی به شمار میآمد. او در نیروهای مسلح عراق که در آن چند دستگیهای فرقه ای، فساد و سیاست ریشه دوانده، قدرت گرفت. الغراوی اکنون اسیر این نیرو شده است. تصمیم برای مجازات الغراوی و نادیده گرفتن نقش شخصیتهای بلندپایهتر نه تنها نشان از دشواری بازسازی نیروهای مسلح عراق را نشان میدهد بلکه میزان آسیب پذیری کشور را نمایان میکند. همچنین موصل نشان داد که تا چه میزان ارتش عراق نهادی متزلزل در دل کشوری شکست خورده است.
الغراوی به گفته خود، به یک قربانی توافقها و همپیمانیها تبدیل شد تا نخبگان سیاسی و نظامی عراق، در موقعیتهای خود باقی بمانند. غیدان و قنبر که مورد اعتماد مالکی بودند نیز با بازنشستگی اجباری مواجه شدند. الغراوی میگوید: «آنها تنها میخواهند خود را از اتهامها نجات دهند. تحقیق باید بلندپایهترین فرماندهان را نیز در بر بگیرد... همه باید هرچه دارند را بگویند تا مردم بدانند.»
راه به سمت موصل
الغراوی پیشبینی کرده که موصل جهنم شود. در سالهای پس از حمله ائتلاف بینالملل به رهبری آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ که به سرنگونی نظام صدام حسین انجامید، این شهر به مرکزی برای گروه القاعده و برخی دیگر از گروههای شورشی تبدیل شد. بعثیهای سابق و فرماندهان سابق در ارتش عراق در استان نینوا زندگی میکند. کردها نیز جای پایی در شهر داشتند. آنها پس از سقوط صدام بر نیروهای امنیتی و دولت محلی در استان چیره شدند.
در سال ۲۰۰۸ و دو سال پس از آنکه مالکی نخست وزیری را در دست گرفت، تلاش برای بسط سیطره خود را بر شهر موصل آغاز کرد. به دلیل آنکه گمان میکرد کردها به او خیانت کنند، پاکسازی دو واحد ارتش موجود در موصل از فرماندهان کُرد را آغاز کرد و مردان خود را برای حمایت از منافع بغداد، جایگزین کرد. در سال ۲۰۱۱، الغراوی به فرماندهی عملیات در نینوا انتخاب شد. او با وجود شیعه بودنش یکی از کسانی بود که از نظام سیاسی سابق عراق، جان سالم به در برد. او یکی از اعضای گارد ریاست جمهوری در دوره صدام حسین بود. در سال ۲۰۰۴ و پس از سرنگونی صدام، الغراوی با پشتیبانی واشنگتن به فرماندهی یکی از یگانهای پلیس ملی عراق رسید.
آن دوره یکی از سختترین دورهها بود. نیروهای امنیتی که شیعیان در آن دست بالا را داشتند، به سلسلهای از ترورها در خارج از چارجوب قانون متهم شدند. آمریکاییها الغراوی را متهم کردند که یگانهای پلیس را به عنوان پوششی برای شبهنظامین شیعه فرماندهی میکند. او به کشتار صدها تن از مردم که اکثر آنها سنی مذهب هستند متهم شد. مسئولان آمریکایی و عراقی با الغراوی تحقیق کردند زیرا او فرماندهی یگان چهارم را بر عهده داشت؛ این یگان کنترل زندانی مشهور در بغداد را بر عهده داشت که شایعه شد زندانیان در آن شکنجه میشدند یا به یکی از بزرگترین و خشنترین گروه شبهنظامی شیعی فروخته میشدند.
اواخر سال ۲۰۰۶، مسئولان آمریکایی برای متوقف کردن جنگهای فرقهای در عراق حرکت کردند و بر مالکی برای کنار گذاشتن الغراوی و محاکمه او به اتهام شکنجه، فشار آوردند. مالکی پستی دیگر به الغراوی داد اما او را محاکمه نکرد. رایان کروکر سفیر آمریکا در عراق، تنش لفظی خود را با مالکی بر سر الغراوی به یاد می آورد. کروکر سال ۲۰۱۰ گفت: «یکی از ناخرسندیها و نا امیدیهای من این است که این فرد بی عرضه محاکمه نشد.» الغراوی میگوید که در آن دوره، مرتکب هیچ اشتباهی نشده و چیزی برای عذرخواهی وجود ندارد. او میافزاید که آن زمان جنگ داخلی بود و شورشیان سنی بر نابودی دولت به رهبری شیعیان اصرار داشتند. او مدعی است که برادرش به دست شبهنظامیان سنی کشته شده است.
شلاق زدن یوزپلنگ و هشدار
پس از پایین آوردن رتبهاش، الغراوی در انتظار فرصت مناسب ماند. او در این مدت در ویلایش در منطقه سبز بغداد که مزین به عکسهای قدیمی از جمله عکسهایش با شماری از اعضای کنگره آمریکا و دولاند رامسفلد وزیر دفاع سابق این کشور بود، زندگی غمگینی گذراند. سلسلهای از ماموریتهای ساده به او سپرده شد. دفتر مالکی به طور مرتب نام او را برای پستهای عالیرتبهتر مطرح میکرد اما هر بار مسئولان آمریکایی در برابر این پیشنهادها، مانع تراشی میکردند. در حالی که نیروهای آمریکایی خود را برای خروج از عراق آماده میکردند، مالکی، الغراوی را به سمت عالیرتبهترین فرمانده پلیس در موصل گمارد.
آنجا بود که الغراوی، موقعیت سابق خود را باز پس گرفت. تلویزیون عراق تصویر الغراوی را در حالی نشان داد که با لباس آبی در بیابان نینوا ایستاده و موفقیت عملیات خنثی کردن یک توطئه تروریستی را اعلام می کند. مالکی هم با اهدای یک منزل مسکونی در یک محله اعیان نشین بغداد، به او پاداش داد. در خانهاش در بغداد و در یکی از مرخصیهای کوتاهش از موصل در ماه دسامبر گذشته، الغراوی، مغرورانه بر روی یک کاناپه سبز نشست در حالی که دیوارهای رنگ شده با رنگ زرد، او را احاطه می کردند. زیر پایش هم یک قالی از پوست یوزپلنگ بود و زمینهای از سنگهای براق. بر روی دیوار هم تابلویی نقاشی شده از الغراوی با رنگ روغن آویزان بود.
الغراوی در حالی که مجموعهای از عکسهای جهادیهایی که نیروهای تحت امرش آنها را دستگیر کرده بودند نشان میداد، به این اقدامها افتخار میکرد. با وجود موفقیتهایش، درباره شورشی که از سال گذشته بار دیگر نمایان شد، صریح بود؛ شورشی که با ناخورسندی سنیها از حکومت مالکی همراه بود. او گفت که جنگ در بهترین حالتش، یک دردسر است. او گفت القاعده که آن زمان سازمان مادر گروه داعش بود، در حال به دست آوردن پیروزیهایی است. او افزود: «باید اعتراف کنم که اکنون القاعده نیرومندتر از هر وقت دیگری است. القاعده به موصل نیاز دارد و به این شهر به عنوان امارت خود مینگرد.»
الغراوی گفت که نیروهای لازم را برای تامین امنیت استان در اختیار ندارد. همچنین او با مخالفت رو به رشدی از سنیها در موصل روبرو است که او و نیروهای تحت امرش را به ارتکاب کشتارهایی خارج از چارچوب قانون متهم میکنند. الغراوی این اتهامات را نمیپذیرد. در ماه مارس، مالکی، الغراوی را به عنوان فرمانده عملیات استان نینوا منصوب کرد. امنیت در عراق رو به بحرانی شدن گذاشته بود. در استان الانبار که در جنوب غرب نینوا واقع است، به دلیل اعتراضها و همچنین آغاز تحرکات گروه داعش، اوضاع نا امن و ناپایدار بود. دولت کنترل راههای اصلی شمال به بغداد را از دست داد. شبه نظامیان داعش هم به طور مرتب اقدام به برپایی ایستهای بازرسی جعلی و کمینگذاری برای خودروها میکردند.
سقوط
درحالی که شبه نظامیان داعش پیش از روز ششم ژوئن با باد در حرکت به سمت موصل مسابقه میدادند، جهادیها همانگونه که یکی از آنها بعدها به دوستی در بغداد گفت، امید داشتند چند ساعتی هم که شده، کنترل یکی از حومههای بغداد را در دست بگیرند، آنها فروپاشی سیطره دولت را بر موصل انتظار نداشتند. صدها جهادی طی چند روز اندک، پنج محله را تصرف کردند و شمار آنها به سرعت از ۲هزار شبه نظامی فراتر رفت. ساکنان خشمگین شهر هم از آنها استقبال کردند.
خط اول دفاع از موصل، تیپ ششم لشگر سوم ارتش عراق بود. بر روی کاغد، شمار نیروهای آن ۲۵۰۰ نفر بود، اما در واقع، شمار نیروهایش نزدیک به ۵۰۰ نفر بود. یکی از افسران این تیپ نیز از کمبود اسلحه و مهمات در آن هنگام سخن گفته است. پیش از آن نیروهای زمینی، خودروهای زرهی و تانکها، به الانبار انتقال داده شده بودند. آنجا بیش از ۶هرار سرباز کشته شده بودند و ۱۲هزار نفر دیگر گریخته بودند. الغراوی میگوید که هیچ تانکی در موصل باقی نمانده بود و توپخانهها هم کم بودند.
مشکل سربازان جعلی نیز جود داشت. آنها مردان مسلحی بودند که نامشان در دفاتر ثبت بود، نیمی از حقوق خود را به افسران میدهند و در مقابل در پایگاههای خود حاضر نمیشوند و به وظایف خود عمل نمیکنند. محققانی از وزارت دفاع، گزارشی در این باره به روسای خود در سال ۲۰۱۳ ارسال کرده بودند. به طور کلی قرار بود که شمار نیروهای ارتش و پلیس در شهر، حدود ۲۵هزار نفر باشد اما در واقع برپایه آنچه که برخی از مسئولان محلی و افسران امنیتی گفتهاند، در بهترین حالت شمار نیروهای موجود در شهر ۱۰ هزار نفر بود.
در محله مشرفه که یکی از دروازههای ورود به شهر است، شمار سربازانی که شب ششم ژوئن حاضر به خدمت بودند، تنها ۴۰ نفر بود. شبهنظامیان تندرو با ورود به شهر، خودروهای زرهی و مهمات به غنمیت بردند. یکی از افسران که در شهر موصل حضور داشت گفت که تندروها، شماری از سربازان را اعدام کرده و جنازههای آنها را سوزاندند. شماری دیگر را نیز به صلیب کشیده و آتش زدند. در طرف غرب محله «۱۷ تموز» نیروهای پلیس وابسته به گردان چهارم، دو خودروی هموی و ۱٥وانت پیکآپ را دیدند در حالی که آتش گشوده بودند، نزدیک میشدند.
سرهنگ احمد العاصی العبیدی فرمانده گردان میگوید: «همه گردان ما یک تیربار دارد اما آنها در هر وانت، یک تیربار نصب کرده بودند.» الغراوی به نیروهای خود دستور داد خطی دفاعی برای محاصره محلههای بخش غربی موصل از طرف رود دجله تشکیل دهند. الغراوی میگوید که مالکی تلفنی با او تماس گرفت و از او خواست تا رسیدن قنبر معاون رئیس ستاد مشترک وزارت دفاع و غیدان که آن زمان نیروهای زمینی را فرماندهی میکرد، مقاومت کند.
قنبر از افراد قبیلهای است که مالکی به آن منتسب بود. اما غیدان از مدتها پیش به مالکی در عملیات امنیتی کمک میکرد. رتبه هردوی آنها از الغراوی بالاتر بود، از این رو به صورت عرفی، روز هفتم ژوئن، فرماندهی نیروها را در موصل به طور کامل در دست گرفتند. صبح روز بعد، الغراوی با اثیل النجیفی استاندار نینوا دیدار کرد. این دو باهم دوست نبودند. پیش از آن استاندار، الغراوی را به فساد متهم کرده بود؛ اتهامی که الغروای آن را رد کرده بود. اکنون سرنوشت شهر در دست الغراوی بود. یکی از مشاوران الجنیفی، پرسید چرا نیروهای نظامی و امنیتی، دست به ضد حمله نمیزنند؟ الغراوی پاسخ گفت: «نیروی کافی وجود ندارد.»
رد کمک کُردها
سپهبد بابکر زیباری، مقام مافوق الغراوی و رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح در بغداد بود. او نیز با این نظر که شمار نیروهای کافی برای شکست جهادیها وجود نداشت، موافق است. مالکی پیش از آن فرصت پیش آمده برای تغییر این وضعیت را رد کرده بود. هفتم ژوئن، مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق، پیشنهاد اعزام نیروهای پیشمرگه را برای کمک در نجات موصل ارائه داد. این پیشنهاد به مالکی رسید. زیباری میگوید که مالکی این پیشنهاد را دو بار از طریق وزارت دفاع رد کرد.
سازمان ملل متحد و دیپلماتهای آمریکایی تلاش کردند که برای ایجاد زمینههایی مورد قبول برای مالکی، میانجیگری کنند؛ اما مالکی همچنان به نوایای کُردها شک داشت. مالکی اصرار داشت که نیروهای عراقی کافی هستند. دفتر بارزانی گزارش ارائه پیشنهاد کمک را که به پاسخ منفی روبر شد را تایید میکند. عصر هشتم ژوئن، گروه داعش بر شدت و گستردگی حملات خود افزود. بیش از ۱۰۰ خودرو حامل بیش از ۴۰۰ شبه نظامی که از سوریه وارد عراق شده بودند، به مرکز موصل رسیدند. پلیس و ارتش میگویند که هستههای خفته وابسته به داعش در شهر به پا خاستند و به کمک مهاجمان شتافتند.
مهاجمان، مرکز پلیس در محله العریبی را گلوله باران کردند. منطقه محیط هتل متروکه موصل در ساحل غربی رود دجله که به خط مقدم درگیری ۳۰ تن از نیروهای ویژه پلیس تبدیل شد نیز مورد حمله قرار گرفت. الغراوی و نیروهای تحت امرش، مناطق تحت تصرف شبه نظامیان داعش را به توپ بستند الغراوی میگوید: «برای برههای از زمان روحیه در موصل بالا رفت.»
برای چند ساعت، آشفتگی بر فرماندهی الغراوی حکمفرما شد. چند منبع نظامی میگویند که قنبر و غیدان، فرمانده یک گروه را به دلیل اینکه با اعزام نیروهای خود برای دفاع از هتل موصل مخالفت کرد، برکنار کردند. از لحاظ نظری، باید شمار نیروهای تحت امر افسر برکنار شده، ۶هزار تن میبود. مقام مافوق این افسر، الغراوی بود. زیباری، تصمیم قنبر و غیدان را اشتباه توصیف میکند، زیرا «در زمان بحران نمیتوان فرماندهای را برکنار کرد.»
نقطه عطف
نهم ژوئن، سرهنگ العبیدی از گردان چهارم و ۴۰ تن از نیروهایش، از میان آخرین نیروهای پلیس محلی بودند که علیه جهادیها در موصل میجنگیدند. اما بقیه یا به داعشیها پیوسته بودند یا از خدمت گریخته بودند. نزدیک ساعت چهار و نیم عصر، یک تانکر نظامی انتقال آب، به سمت هنل موصل حرکت کرد، جایی که العبیدی و نیروهایش در حال مقاومت بودند. نیروهای پلیس به سمت تانکر آتش گشودند. تانکر منفجر شد و به گلولهای از آتش و ترکش تبدیل شد.
العبیدی که ساق پایش در نتیجه انفجار زخمی شد میگوید: «هیچ چیز احساس نکردم، صدای انفجار موصل را لرزاند اما من چیزی نشنیدم.» العبیدی در حالی که کلت کمری خود را حرکت میداد، متعهد به ادامه مقاومت شد. نیروهایش او را به قایقی برای عبور از رودخانه و رفتن به جای امن، منتقل کردند. افسران نظامی، مسئولان محلی و مسئولان آمریکایی که بعدها مشاهدات خود را در کنگره بازگو کردند، تاکید کردند که این حمله انتحاری به هتل، به شکست ارتش و پلیس در موصل انجامید. پس از آن بود که خط دفاعی در غرب شهر ناپدید شد.
حدود سه ساعت پس از انتشار گزارشی که از اقدام پلیس به آتش زدن پایگاههای خود و رها شدن از لباس نظامی حکایت میکرد، استاندار نینوا و مشاورش، با قنبر و غیدان در مقر فرماندهی عملیات در نزدیکی موصل، تشکیل جلسه داد. خالد العبیدی مشاور استاندار است که خود از افسران بازنشسته است و اخیرا به نمایندگی پارلمان انتحاب شده است. (او هیچ نسبتی با سرهنگ العبیدی ندارد)
فرماندهان نظامی خواستار انجام ضد حمله توسط لشگر دوم بودند که به طور نسبی در طرف دیگر رودخانه در شرق موصل، تقریبا بی حرکت مانده بود. قنبر گفت که طرحی در دست دارد. مشاور النجیفی، از الغروای خواست حمله کند. الغراوی گفت که نمیتواند با انتقال باقیمانده نیروهای ارتش و پلیس، ریسک کند. مشاور گفت: «میتوانیم نیروی کمکی بیاوریم»
قنبر گفت: «استاندار و مشاورش باید به وظایف خود عمل کنند و ما به وظایف خود عمل میکنیم.» استاندار و مشاورش ساعت ۸:۲۵ دقیقه در حالی که از طرح نظامیان اطمینان نداشتند، پایگاه را ترک کردند. پیش از ساعت نه و نیم شب، قنبر و غیدان به الغراوی گفتند که به سمت دیگر رودخانه عقبنشینی خواهند کرد. الغراوی میگوید: «فقط گفتند خدا حافظ. نه اطلاعاتی دادند و نه دلیلی برای اقدامشان.»
الغراوی و افسران دیگر میگویند که قنبر و غیدان، ۴۶ تن از نیروهای غراوی و ۱۴ وانت را به همراه خود بردند. چندین روایت حاکی از آن هستند که دو فرمانده عالیرتبه، فرماندهی شهر را به سمت شرقی شهر منتقل کردند. الغراوی میگوید کاروانی که غیدان و قنبر به راه انداختند، این احساس را به وجود آورد که ارتش عراق، در حال ترک میدان است. او میافزاید: «این بزرگترین اشتباه بود.»
اثیل النجیفی استاندار موصل میگوید که سربازان گمان کردند فرماندهانشان در حال فرار هستند، از این رو و ظرف دو ساعت، اکثر نیروهای لشگر دوم از خدمت گریختند. الغراوی و ۲۶تن از نیروهایش در پایگاه عملیات خود در غرب که بعدا توسط شبهنظامیان تصرف شد، باقی ماندند. الغراوی میگوید که غیدان آن شب با او تماس گرفت و تاکید کرد که ارتش، کنترل بخش شرقی شهر را در دست گرفته است. سپهبد زیباری رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح در بغداد میگوید که غیدان و قنبر، شبانه موصل را ترک کرده و دهم ژوئن، به اقلیم کردستان رسیدند.
او این سوال را مطرح میکند: «هنگامی که فرماندهان سربازها را ترک میکند، چرا بمانی و بجنگی؟ فرمانده بلندپایه خود مغز محرک عملیات است. هنگامی که فرار میکند، بدن فلج میشود.» زیباری میگوید که نمیداند چه کسی دستور ترک پایگاهها را صادر رده است اما در عین حال میافزاید که قنبر و غیدان، بدون اطلاع وزارت دفاع فعالیت میکردند و گزارشهای خود را به طور مستقیم در اختیار مالکی قرار میدادند. در ساعتهای نخست صبح روز دوم، زیباری با الغراوی تماس گرفت و از او خواست مرکز فرماندهی را ترک کند. هردوی آنها این را به یاد میآوردند که زیباری به الغراوی گفت: «کشته خواهی شد، خواهش میکنم، عقب نشینی کن.» الغراوی نپذیرفت و اصرار کرد که برای عقب نشینی، به موافقت دفتر نظامی وابسته به مالکی نیاز دارد.
پس از آن الغراوی تصمیم گرفت به جنگ ادامه دهد تا از راه پل به شرق موصل برسد. با غیدان تماس گرفت و او را در جریان تصمیم خود قرار داد. به او گفت: «کشته خواهم شد، من از همه طرف محاصره شدهام. سلام مرا به نخست وزیر برسان و به او بگو که من هرچه در توان داشتم انجام دادم.» او و مردانش سوار بر پنج خودرو شدند و به سمت رودخانه پیش رفتند. در ساحل شرقی رود، پنج خودرو به آتش کشیده شدند. او و مردانش سعی کردند خود را از گلوله و سنگ که به سمتشان میآمد، در امان نگاه دارند. سه تن از مردانش در اثر اصابت گلوله، کشته شدند. الغراوی میگوید وضعیت به گونهای بود که هرکس تلاش میکرد جان سالم به در ببرد. الغراوی ادامه میدهد که سه تن از مردانش در سمت شرقی شهر، خودروی زرهی یافتند که لاستیکهایش خالی از هوا بود. سوار آن شدند و برای یافتن محلی امن، به سمت شمال پیش رفتند.
پیامدها
ماه آوریل، الغراوی به شهر خود در جنوب عراق بازگشت تا به فرزندان خود برسد در حالی که از گامهای بعدی اطمینان نداشت. در یکی از روزها، تماسی تلفنی از دوستی در وزارت دفاع دریافت کرد که به او گفت به اتهام فرار از خدمت در موصل، از او تحقیق خواهد شد. در همان حال، مالکی قنبر را ارتقای رتبه داد و برای حمایت از غیدان شتافت. پس از مجبور شدن مالکی به استعفا در روز ۱۵ آوریل، این دو مرد نیز مجبور به بازنشستگی شدند. این اقدام، تلاشی از حیدر العبادی نخست وزیر جدید بود تا از نو آغاز کند و نیروهای عراقی را بازسازی کند.
العبادی، دفتری را که مالکی عادت داشت از آن فرماندهان را هدایت کند بست و در نهایت آرامش و به دور از جنجال، افسرانی که از وفاداران به نخست وزیر سابق به شمار میآمدند را به سمت بازنشستگی رهنمون کرد اما پاکسازی سازمانهای امنیتی از فرقه گرایی و راههای دور زدن قانون برای جمع آوری پول و مانورهای سیاسی، سالها به طول میانجامد.
اکنون الغراوی باید مسئولیت سقوط موصل را بر دوش بکشد. زیباری معتقد است که این ظالمانه است. زیباری میگوید: «الغراوی افسری بود که به وظیفه خود عمل میکرد اما همچون بسیاری از افسران، بدشانسی آورد. همه ما باید بخشی از مسئولیت را بر دوش بکشیم، همه ما.» حدود دو هفته پیش، الغراوی گفت: سرنوشتش را هرچه باشد میپذیرد. او افزود: «شاید مشمول عفو شوم، شاید زندانی شوم و شاید هم اعدام».