گروه فرهنگ و هنر: «آدمهای عوضی» نوشته پوریا عالمی در انتظار مجوز است که به گفته نویسنده با اصلاحیه ارشاد روبهرو شده. از طرفی این نویسنده از مجموعه «کاناپه» سخن گفت که یک مجموعه طنز سیاسی است که در روزنامه اعتماد چاپ میشد که اکنون در دست نشر مروارید است.
عالمی گفت: «از هر نظر بی ضرر» نام مجموعهای است که اصلاحیه آن از ارشاد آمده و هنوز منتظر مجوز انتشار است. این یک مجموعه طنز سیاسی اجتماعی است که سال 92 در روزنامه شرق به چاپ میرسید. همچنین کتابی به نام «کتاب غم» در انتظار مجوز انتشار در ارشاد مانده است. در حال حاضر پنج کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دارم که از بین آنها تنها مجوز «آسانسورچی» آمده. کتابی که در فاصله دو روز به چاپ دوم رسیده است. رمان «پنجره زودتر میمیرد» نیز که چندسال پیش منتشر شد، نمیدانم در چه وضعیتی برای تجدید چاپ به سر میبرد.»
به گفته وی کتابهای «تفنگ بازی» به چاپ دوم و «دختران درکش نمیکنند» به چاپ چهارم رسید. هردو این کتابها سال 88 توسط نشر روزنه منتشر شده است. این نویسنده داستان بلند طنز «اکونآبادیها» را در دست بازنویسی دارد که آن را به زودی به ناشر تحویل میدهد. به گفته این نویسنده ارشاد در رابطه با مجوزها همیشه سلیقهای عمل کرده است. وی در رابطه با ادبیات داستانی ایران گفت: به اعتقاد من تنها ممیزی است که باعث دلسردی نویسنده میشود. اگر به شخصی مدام بگویند این کار را نکن و این کار را بکن دچار مشکل میشود و نسبت به کاری که در حال انجام آن است ناامید میشود. کتاب باید خوانده شود و مورد نقد قرار بگیرد. اینکه مدام کتاب بنویسی و برای ارشاد بفرستی و مدتها در انتظار مجوز بماند بی فایده است و باعث رکود ادبیات میشود.
عالمی افزود: رسانههای بزرگ مثل تلویزیون برای تبلیغ کتاب از شیوه انحصاری استفاده میکنند. طبیعی است که بخشی از ادبیات ما برای جامعه ناشناخته باشد چون تیراژ کتاب و مطبوعات مشخص است و دایره نفوذ آن در جامعه قابل پیشبینی است. اما رسانههای تأثیرگذار مثل صداوسیما شیوه حذفی و سلبی دارند و کاملا با ادبیات و فرهنگ سلیقهای برخورد میکنند. مردم بسیاری از نویسندهها را نمیشناسند. این نویسندهها باید اسمشان از تلویزیون شنیده شود تا مردم با آنها آشنا شوند. آن وقت میتوان قضاوت کرد که آیا مردم ادبیات داستانی ما را دوست دارند یا ادبیات ترجمه را ترجیح میدهند. همیچنین در آن زمان، یعنی وقتی تلویزیون به ادبیات و نویسندگان به یک اندازه بپردازد، ما میتوانیم معدل خوبی از ادبیات داستانی، کیفیت آن و تاثیرگذاری اجتماعی آن به دست بیاوریم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا نویسنده میتواند به هنر نویسندگی به عنوان شغلی درآمدزا نگاه کند گفت: نویسنده اگر به صورت حرفهای کار کند و کتابهایش با راحتی به چاپ برسد و تجدید چاپ شود میتواند روی درآمد حاصل از کارهایش حساب کند اما وقتی نویسنده به دلیل ممیزیها نمیتواند کتابش را چاپ کند دچار دلسردی میشود. عالمی در پاسخ به این سوال که چرا مخاطبان به کتابهای ترجمه شده بیشتر از تألیفات داخلی علاقه نشان میدهند، بیان کرد: دلیل این موضوع تصور عامهای است که ایجاد شده و آن این است که به دلیل ممیزیها، به تألیفات داخلی اعتماد چندانی نیست. همچنین مردم علاقه بیشتری به خرید کتاب از دستفروش دارند تا کتابفروشیها. چون فکر میکنند کتابهای دستفروشهای جلوی دانشگاه از کتابهای در کتابفروشیها از ممیزی کمتری برخوردار است!
این نویسنده با بیان اینکه اگر دولت در بخش فرهنگ دخالت نکند بزرگترین کمک را کرده؛ اظهار داشت: اگر وزارت ارشاد تبدیل به اداره و سازمان شود خیلی از مشکلات حل میشود. برای صدور مجوز یک جلد کتاب، کتاب باید از زیر دست 10 ناظر با سلایق و عقاید مختلف عبور میکند که نویسنده و ناشر را دچار مشکل میکند. نمیشود که برای متن، برای جلد کتاب، برای جلد سیدی، برای پوستر، برای بیلبورد، برای هر چیزی یک مجوز گرفت. مخاطب و تولیدکننده اثر فرهنگی به ارشاد اعتماد دارد و کارش را به او میسپارد، اما آیا ارشاد به نویسندگان و هنرمندان اعتماد ندارد؟ اگر دولت سایه پدرخواندگی فرهنگی را از سر فرهنگ بردارد آن وقت است که شاهد آثار برجستهتر و ارزندهتری در زمینه ادبیات تولیدی خواهیم بود. نویسنده باید بتواند روی پای خودش بایستد و ارشاد به جای اینکه باعث سردرگمی و دلسردی نویسندگان بشود بهتر است پشتگرمی و دلگرمی آنان باشد.