راست نشينهاي سياسي هرگز به وحدت نميرسند. مدعاي اين مدعي حال و روز گروههاي سياسي اين جناح است؛ از گوشهگوشه اردوگاه اصولگرايان آنچه به گوش ميرسد، نوا و نداي اختلاف است. در اين ميان فقهاي نامدار اين جناح سكوت كردهاند و در غياب و نبود مرشدان جناح راست، مريداني براي وحدت اصولگرايان ميداندار شدهاند كه نه حرف شنوياي از آنها وجود دارد و نه آنها توان مجاب كردن مردان سياسي خويش را دارند. كار به جايي رسيده است كه مرداني همچون علي لاريجاني با راهاندازي حزب، تلاش دارد تا سرنوشت خود را از سرنوشت اينان جدا كند. اما زير پوست اين واگراييها اتفاقات ديگري در شرف تكوين است و هر گروهي ميخواهد آينده سياسي خود را بسازد. سران اين گروهها هم ميدانند كه راهي در ميان تودههاي اجتماعي ندارند و موقعيتشان در ميان افكار عمومي از هر زمان ديگري ضعيفتر است.
اما در اين ميان حكايت و روايت حزب موتلفه اسلامي قابل تاملتر و جالبتر است. حزبي كه فرزند تمامعيار دو نهاد سنتي روحانيت و بازار بود و همواره در بزنگاههاي حساس همچون انتخابات، مديريت اجرايي اصولگرايان سنتي را بر عهده داشت و حالا گويا با توجه به فقدان پدر معنويشان؛ مرحوم حبيبالله عسگراولادي كمتر با همنشينان هميشگي خود (اصولگرايان سنتي) نشست و برخاست ميكنند. موتلفهييها اينچنين است كه پس از خاكسپاري مرحوم حبيبالله عسگراولادي، نسخه شفابخش خود براي افزايش وزن سياسي شان را پيدا كردند؛ همنشيني با اصولگرايان راديكال (پايداري، ايثارگران و رهپويان) نخستين پالسهاي جدايي موتلفه از اصولگرايان سنتي در نخستين همايش به اصطلاح همگرايي اصولگرايان در لانه جاسوسي كاملا هويدا بود.
جايي كه يمين و يسار موتلفهييهاي حاضر در اين همايش را احمدينژاديها و پايداريها پر كرده بودند. گذر زمان هم اثبات كرد كه موتلفهييها گويي از وضعيت چندساله اخير خود خستهاند و ميخواهند سري ميان سرها و صدايي ميان صداها داشته باشند. راهبردشان را هم با عبور از اصولگرايان سنتي و پيوستن و ائتلاف با اصولگرايان تندرو، تدوين و تنظيم كردند. با همين رويكرد بود كه محمد نبي حبيبي، دبيركل اين حزب با مرتضي آقاتهراني، دبيركل جبهه پايداري جلسه مشترك برگزار كرد، جلسهيي كه هيچ خبري از دل آن بيرون نيامد و طرفين مذاكره تنها به اعلام كليات مطلق معلوم (وحدت اصولگرايان) بسنده كردند. برگزاري همين جلسه منجر به دلخوري چهرههايي نظير محمدرضا باهنر دبيركل جديد جبهه پيروان خط امام و رهبري و علي لاريجاني و سران ديگر گروههاي اصولگراي سنتي شد. اما اين گلايهها و دلخوريها دليلي براي توقف حركت جديد موتلفهييها نبود بهگونهيي كه روز گذشته محمد نبي حبيبي در گفتوگويي با سايت خبري ميزان از برگزاري دو نشست با دبيركل جبهه پايداري و يك نشست مشترك با جمعيت ايثارگران خبر داد.
دبيركل موتلفه علل اصلي چنين نشستهايي را ائتلاف اصولگرايان اعلام كرده و چه كسي است كه نداند عمده دليل عدم همگرايي اصولگرايان،تكرويهاو سهمخواهيهاي منحصر به فرد گروههاي همچون پايداري و ايثارگران در شرايط حساسي همچون انتخابات رياستجمهوري بوده است. نبي حبيبي در اين گفتوگو با كنايه پرده از چرايي همنشيني خود با گروههاي تندرو اصولگرا را بحث و تبادل نظر درباره انتخابات مجلس دهم اعلام كرده است. اگرچه نبي حبيبي، نزديك شدن سليقهها و انسجام اصولگرايان را قالب يك ائتلاف، محور نشست و برخاستهاي خود با پايداريها و ايثارگرانيها اعلام كرده اما به نظر ميرسد كه موتلفهييها به دنبال ائتلاف با اين گروههاي اصولگرا هستند تا كه شايد در قبال قدرت رسانهيي و توان پروپاگانداي پايداريها و ايثارگرانيها، سهم بيشتري را بتوانند در فهرست انتخاباتي اصولگرايان از آن خود كنند چرا كه همنشيني موتلفه با اين گروهها بيترديد ميتواند منجر به كاهش قدرت اجرايي اصولگرايان سنتي (جامعتين و جبهه پيروان خط امام و رهبري) شود. بر اين اساس، محتمل است كه سران موتلفه با اين اقدام خود ميخواهند به سران جناح راست سنتي بفهمانند كه سهم بيشتري را بايد براي آنها در فهرست انتخاباتي خود در نظر بگيرند.
در اين ميان اگر رهبران جناح را ست سنتي اين مطالبه موتلفهييها را بپذيرند قابل پيشبيني است كه سران موتلفه، راه خود را از پايداريها و ايثارگرانيها جدا خواهند كرد و اينبار با قدرت و موقعيت بهتري نسبت به گذشته در دل اصولگرايان سنتي قرار ميگيرند. اما اگر اين خواسته موتلفهييها مورد پذيرش ديگر اصولگرايان سنتي قرار نگيرد آنها چيزي از دست نميدهند و بالعكس براي يك بار هم كه شده طعم ائتلاف با اصولگرايان تندرو را تجربه خواهند كرد. اگرچه موتلفهييها در روزهايي تن به همنشيني با پايداريها و ايثارگرانيها ميدهند كه عملكرد اين گروههاي سياسي بهشدت مورد نقد خواص انقلابي و افكار عمومي است.