گروه فرهنگ و ادب: عبدالله کوثری میگوید: مترجم باید در حد نویسنده باشد و ذوق ادبی داشته باشد.
این مترجم درباره دلیل موفق بودن یک کتاب ترجمهیی در جذب مخاطب گفت: من همیشه با سلیقه و شناخت خودم ترجمه کردهام. این مهم است که مترجم خودش ذوق نوشتن داشته باشد. از این نظر فکر میکنم مترجم خودش نویسنده است و فرقی با نویسنده ندارد، بنابراین مترجم باید ذوق ادبی داشته باشد. کوثری اظهار کرد: مترجم علاوه بر اینکه باید ذوق ادبی داشته باشد باید ادبیات را هم لمس کرده باشد. خود من به معنای واقعی، رمان جهان را خواندهام، بنابراین یک شناخت کلی از رمان جهان دارم و به همین خاطر میتوانم تشخیص بدهم که چه کتابی خوب است.
مترجم آثار یوسا و فوئنتس اظهار کرد: به نظر من مترجم باید بتواند اثری را که ترجمه میکند دوباره خلق کند و از این نظر او باید با نویسنده نزدیک باشد. من بعد از 40-50 سال رمان خواندن کتابی انتخاب میکنم، چون فکر میکنم در این 50 سال رمان خواندن ذوق سلیمی پیدا کردهام و شاید به همین خاطر از کتابهایی که ترجمه کردهام استقبال شده است. او در ادامه به چاپ نهم کتاب «آئورا»ی کارلوس فوئنتس اشاره کرد و گفت: تقریبا بقیه رمانهایی که تا به حال ترجمه کردهام بیش از چهار بار تجدید چاپ شدهاند و این نشان میدهد سلیقه من با بخشی از فارسیزبانان همخوانی داشته است.
کوثری سپس درباره ویژگیهای مترجم اظهار کرد: مترجم باید آدم باسوادی باشد. به کسی که کتابی از طرف پسرخالهاش در آمریکا برای او فرستاده شده است و او هم بدون اینکه چیزی از آن بداند کتاب را ترجمه میکند، مترجم نمیگویند. چنین مترجمی موفق نیست. خود من جدا از در نظر گرفتن سلیقهام قبل از ترجمه هر کتابی حتما چند نقد معتبر درباره کتابی که قرار است ترجمه کنم میخوانم. این موضوع هم در موفقیت کتاب موثر است. خود من تا به حال هیچ کتابی را بدون اینکه چند نقد درباره آن بخوانم ترجمه نکردهام. مترجم «گفتوگو در کاتدرال» در ادامه به برخی از کتابهای خوبی که به دلیل ترجمههای بد مورد استقبال قرار نگرفتهاند اشاره و در اینباره بیان کرد: مارکز در ایران به غیر از کتاب اولش ناموفق بوده است به طوری که بهترین رمانهای او را در ایران خراب کردهاند. از این دست نویسندگان که آثارشان در ایران خراب شده، زیادند. قبل از اینکه من «سور بز» یوسا را ترجمه کنم این کتاب ترجمه شده بود اما فکر میکنم بیش از 500 نسخه فروش نرفت. به همین خاطر است که میگویم مترجم در ایران نقشی به اندازه نویسنده دارد و این یک اصل است.
او درباره تفاوت ترجمه به زبان فارسی با ترجمه آثار دیگر زبانها اظهار کرد: مترجم آلمانی که از انگلیسی ترجمه میکند با مترجمی که آن اثر را به فارسی ترجمه میکند فرق دارد، چون بیش از 70 درصد واژگان زبان آلمانی و انگلیسی با هم مشترکاند اما وقتی همان اثر بخواهد به فارسی ترجمه شود مترجم باید بتواند آن را در قالب یک فرهنگ دیگر درآورد، به همین خاطر است که در ایران مترجم باید خودش در حد نویسنده باشد. در اینجا مترجم به اندازه نویسنده اهمیت پیدا میکند.
او گفت: بهترین کتابهای عالم را وقتی یک مترجم بد ترجمه کند هیچ کس آنها را نخواهد خواند. ما در اینجا بازآفرینی میکنیم، اما یک مترجم انگلیسی این کار را نمیکند اینجا در ترجمه باید همه چیز را عوض کنیم، باید کتاب را در دستگاه زبان خود هضم کنیم و سپس آن را بیرون بدهیم. این مترجم در ادامه اظهار کرد: خود من هیچگاه علاقهای به نوشتن رمان و داستان نوشتهام، چون استعداد این کار را ندارم. من کارم را از 16 سالگی با شعر آغاز کردهام. تا به حال هم دو - سه مجموعه شعر و یک گزیده منتشر کردهام. الآن هم تعدادی شعر دارم که هنوز تصمیمی برای انتشارشان نگرفتهام.
این مترجم در بخش دیگری از این گفتوگو از پایان ترجمه رمان «نبرد» که به گفته او یکی از مهمترین کارهای کارلوس فوئنتس است خبر داد. کوثری همچین گفت به تازگی کتابی درباره محمدتقی خان پسیان ترجمه کرده است و درباره آن توضیح داد: این کتاب مقاله بلندی است که استفانی کرونین که یک انگلیسی است آن را نوشته است. کتاب در واقع مروری بر وقایع زمان قیام کلنل محمدتقی خان پسیان است که میتواند برای نسل جوان که دیگر کتابهای این زمینه را نخواندهاند نوعی یادآوری تاریخ باشد. این کتاب تا 20 روز آینده از سوی انتشارات ماهی به چاپ میرسد.