گروه سیاسی-رسانه ها: حمیدرضا جلاییپور فعال سیاسی و استاد دانشگاه در روزنامه شرق نوشت: در شرایط زمانی و مکانی فعلی، آنچه تبار، مضمون و محتوای اصلاحطلبی را توضیح میدهد، میتوان در عنصر «صداقت اصلاحطلبان» در بیان و پافشاری بر رفع مهمترین مشکلات جامعه دید. با وجود همه پیامدهایی که چنین صداقتی درپی دارد، اصلاحطلبان آدرس نادرست به جامعه نداده و نمیدهند. اعتقاد این جریان سیاسی و کنشگران آن، این است که «تقویت ساز و کارهای مردمسالاری» مهمترین نیاز جامعه است. بدون حرکت در این زمینه، «دولت توسعهگرا»، «جامعه مدنی فعال» و «شهروند مسوول و یاور حکومت» (بهعنوان سه نیاز اساسیکشور) تقویت نمیشود.
اما در شرایط کنونی جامعه ایران که از برخی افراطگراییها رنج میبرد تکیه بر تقویت سازوکار مردمسالاری هزینهزا است. چرا؟ زیرا تندروها آن را برنمیتابند اما آن را آشکارا بیان نمیکنند و در ظاهر امر میگویند مثلا ما مخالف دخالت خارجی هستیم اما مهمترین دغدغه آنها، مهار اصلاحطلبی و مردمسالاری است. در صورتی که همه میدانیم هیچ انسان عاقلی نمیخواهد آلت دست بیگانه باشد و این در مورد اصلاحطلبان که حامی منافع ملی هستند، مصداق مضاعف دارد. اما بهقول رییسجمهور، بدون ارتباط مدبرانه با جهان توسعه پایدار، کشور پیش نمیرود. اما ملاحظه میشود در روزهایی که نه فقط مردم عادی بلکه یاران باسابقه امام با هجمههای ساختگی و اتهام «مهره بودن» مواجه میشوند، عقل معاش ایجاب میکند که منتقدان، «تقیه» کنند اما اصلاحطلبان چنین نمیکنند و همچنان روی مساله اصلی کشور دست میگذارند.
امروز رای اکثریت قابل توجه مردم، تغییر در روند هشتسال پیشاز سال٩٢ بوده اما دولت برخاسته از رای مردم بعضا امکان پیشبرد دیدگاههای قانونی خود را ندارد. دومین ویژگی اصلاحطلبی این است که نمیخواهد به هر روش هدف تقویت سازوکار مردمسالاری را دنبال کند. آنها همواره به روشهای مدنی التزام دارند و صبورانه حرکت میکنند اما در عین حال حاضر به تغییر جهتگیریها نیستند. امروز در دنیا حتی سازوکار مردمسالاری پارلمانتاریستی برای مدیریت مسایل جامعه کفایت نمیکند. به همین دلیل در جامعه شیشهای، مرتبط شده و در معرض انقلاب رسانهای، خود مردمسالاری پارلمانی نیز بسط داده شده و کنشگران به دنبال امن شدن عرصه عمومی و مشارکت بیشتر مردم هستند؛ اینکه «مشارکت بین دوانتخابات» باید افزایش داده شود نه اینکه فقط در مقطع انتخابات به دنبال مردم باشند. بنابراین یکی از حرفهای اصلاحطلبان این است که مردمسالاری متعارف را نیز باید فراختر کرد.
با چنین رویکردی، شما میتوانید در سه سطح شخصیتها، تشکلها و شبکههای اجتماعی و سازمانهای مردم نهاد، اصلاحطلبی را با این ویژگیها و صداقتها ببینید. بهعنوان نمونه سید محمد خاتمی به دلیل دارا بودن همین ویژگیهاست که باوجود این حجم تخریب و توهین دارای سرمایه اجتماعی و سیاسی است، آیتالله هاشمیرفسنجانی همینطور. احزاب محوری اصلاحطلب با سرلوحه قراردادن همین مولفهها، در میان مردم مورد اعتماد هستند و فضای شبکههای اجتماعی و «سمنها» با این «لوگو» میتوانند بیشتر مورد وثوق جامعه باشند. اصلاحطلبان با این سرمایه از دولت روحانی حمایت میکنند تا به هدف دولت توسعهگرا نزدیکتر شویم.