گروه فرهنگ و هنر: یک کاریکاتوریست معتقد است، کاریکاتور مطبوعاتی در ایران در وضعیتی است که میتواند هم بهعنوان سوپاپ اطمینان عمل کند و هم ضامن انفجار.
داود شهیدی دربارهی وضعیت کاریکاتور مطبوعاتی در ایران، اظهار کرد: بهطور کلی، دو جریان متفاوت اصلاحات و اصولگرا، کاریکاتور مطبوعاتی را در کشور تحت تأثیر خود قرار دادهاند و طبیعی است که در این شرایط، تضادهایی بهوجود آید. اگر کار روی این هنر، تابع قوانین کلی کشور باشد به محیط سیاسی سرزندگی میبخشد. من کاریکاتوری را میپسندم که در قالب قانون و عرف باشد و اگر بخواهد در مواردی به جای راهنمایی و تأثیر مثبت، به سمت تهدید، هیجانآوری بیمورد و منفیگرایی برود، باعث آشوب ذهنی و بهوجود آمدن سوءتفاهم میشود.
او ادامه داد: من همیشه کاریکاتور را هنری دانستهام که در مطبوعات میتواند هم مانند سوپاپ اطمینان عمل میکند و هم ضامن انفجار. سالها پیش، ما کاریکاتورهایی در نشریهی گلآقا داشتیم که با مردم همراه بود و در حالی که نیشتر میزد مانند مرهم نیز عمل میکرد. حرکت کاریکاتوریستها باید یک حرکت همراهانه در این زمینه باشد. این کاریکاتوریست همچنین گفت: من همواره به اهمیت مولف بودن یک کاریکاتوریست اعتقاد داشتهام. اگر کاریکاتوریست در استخدام کسانی باشد که به مسألهی فرهنگ توجه چندانی ندارند و هدفشان فقط این است که نظر بالادستی خود را جلب کنند و حقوق بگیرند، نمیتواند رسالت خود را انجام دهد و از مسیر منحرف میشود. آن چیزی که به ما کمک میکند این است که به دانش، سواد و معرفتمان در زمینه کاریکاتور بیفزاییم و بحث و جدل سازنده و مثبت داشته باشیم.
شهیدی ادامه داد: سیاستهای فرهنگی در دولتهای نهم و دهم بهخاطر برخی برخوردها و جبههآراییها به سمتی که هنرمندان توقع داشتند پیش نرفت. اگر سیاستهای دولت همگرا باشد و در داخل خودش اندیشههای مختلف را بهصورت سازنده و آگاهانه در کنار یکدیگر قرار دهد، طبیعتا از برخوردهای تشنجآمیز جلوگیری میشود. همانطور که سیاست کلی دولت یازدهم اعتدال است، باید این اعتدال در همه موارد حتی کاریکاتور اعمال شود. او در بخش دیگری از سخنانش، دربارهی انتشار کاریکاتوری موهون در نشریهای فرانسوی و موضوع آزادی بیان، اظهار کرد: مسألهی آزادی بیان، این روزها با برداشتهای مختلف، نتیجههای متفاوتی را درپی داشته است. به نظر من، پیامبر (ص) بهعنوان قدرتمندترین محور معنوی شرق که نامش بهعنوان رهبر رنسانس شرق و تمدن اسلامی برده میشود، همواره مورد احترام بوده است. دانشمندانی مانند سهروردی، ابن سینا و ابن رشد در مقالههایشان با زمینههای مختلف ادبیات، فلسفه، نجوم، معماری، فقه، شیمی، ریاضیات و موسیقی به این موضوع اشاره کردهاند. بنابراین اگر به چنین شخصیتی توهین شود، مسلما از روی نادانی و جهالت است و اگر سادهلوحانه، متعصبانه و جاهلانه با این موضوع برخورد کنیم، ناخودآگاه در ورطه گرایشهای متفاوتی میغلتیم و به جای کمک و ارائهی راه حل، به پیچیدگی موضوع میافزاییم.
شهیدی در این زمینه گفت: آیا فلاسفه بزرگی که اعتقادات مذهبی و اسلامی نداشتند، به تمدن اسلامی و شخصیت پیامبر (ص) توهین و جسارت کردند؟ آنها همواره از ستایشکنندگان تمدن اسلامی، رنسانس شرق و شخصیت پیامبر (ص) بودند. این کاریکاتوریست افزود: در این مورد، دانش و معرفت تعیینکننده است. لازم نیست به بحثهایی وارد شویم که فقط دور باطل هستند و کمکی به شرایط بهوجود آمده نمیکنند و حتی به اسلامهراسی و برداشتهای جاهلانه دامن میزنند. پاسخ مسأله را در این میبینم که سطح بحث را بالا ببریم و به دست دانشمندان بسپاریم و از برخوردهای کوتهنظرانه، محدود و متعصبانه بپرهیزیم.