گروه جامعه: دبیرکل کانون آینده نگری ایران گفت: به دنبال شدت یافتن معضل گرد و خاک در استان خوزستان، به ویژه در اهواز، آبادان، اندیشمک، دزفول، شوش و بهبهان، در کنار افزایش حساسیت مسئولین دولتی و تقنینی، نهادهای مدنی و NGOهای اجتماعی و زیست محیطی هم به تلاش و تکاپو افتاده اند و تجمعات مجوزدار و نشستهای اعتراضی زیادی برگزار کرده اند. امروز میتوان گفت همه ساکنان خوزستان از این پدیده به تنگ آمدهاند و نگران هستند اما مانند هر بحران دیگری، با این بحران هم باید با عقلانیت و خردمندی روبرو شد.
"رامین ناصح" در گفتگو با "بهارنیوز"، با بیان این مطلب افزود: با توجه به اینکه احساس میشود دولت ایران به تنهایی، توان رویارویی و مهار بلیه ریزگردها و التیام زخمهای دردناک نشسته بر پیکر مردم خوزستان در اثر این پدیده را ندارد، بیش از 200 تن از فعالان مدنی آینده نگر، در حال صدور نامه مشترکی خطاب به سازمان ملل، دولتهای مردمی و فعالان مدنی و NGOهای زیست محیطی جهان هستند که در اواسط هفته جاری، نهایی، و به چند زبان زنده دنیا در رسانههای جهان منتشر خواهد شد.
وی افزود: در این نامه عنوان شده است که "فجایع انسانی منتج از این پدیده، کمتر از دیگر بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله و... نیست. آمار افزایش سرطان و بیماریهای تنفسی، قلبی، پوستی و حتی آسیبهای روانی، مرگ و میرها سیر تصاعدی دارد. و مردم بیگناه، کودکان و بیماران و سالخوردگان، قربانی هجوم طوفانهای خاک که از صحاری غرب استان خوزستان می آیند، شده اند." و در این نامه، از جامعه جهانی، استمداد و درخواست توجه فوری به این فجایع، و همکاری انسانی به نحو مقتضی، برای مهار این پدیده و التیام زخمهای دردناک ناشی از آن، مطرح شده است.
ناصح، ضایعات ناشی از پدیده ریزگردها را در همه ابعاد اجتماعی و اقتصادی، و وضعیت روحی - روانی مردم، و مسئله خطرناک فرار و مهاجرت گسترده مغزها و سرمایهها از استان را غیر قابل توصیف خواند و گفت: اگر هر کس که وسعش میرسد، از استان مهاجرت کند، مشکلات دهشتناکی در انتظار استان عزیزمان است و با بحرانهای پیچیدهتری هم روبرو خواهیم شد. امروز مسئله آلودگی هوای اهواز، باید یک مسئله جهانی تلقی شود. حل نشدن این بحران، تبعات نامطلوبی برای ایران، خاورمیانه و کل جهان خواهد داشت. چون وضعیت بخشهای مختلف اکوسیستم جهانی، فرهنگ جهانی، جامعه جهانی و سیاست جهانی، کاملا بهم پوسته و تحت تأثیر یکدیگر است.
وی افزود: طبق تحقیقات روانشناسان کانون آینده نگری، آلودگی هوا، بعضی آسیبهای روانی مانند دل گرفتگی، افسردگی، اضطراب، وسواس و... را شدت میبخشد؛ باعث ایجاد «استرس شغلی» میشود. و بخش عمدهای از منشأ زودرنجي ها، پرخاشگري ها، کم شدن آستانه تحمل ها، انزواطلبي ها، خستگي هاي مفرط روحي و رواني و... در آلودگي هوا نهفته است.
به گفته این فعال آیندهنگر، مبالغ هنگفت مصرف حاملهای انرژی در استان خوزستان به دلیل برخی عوامل، همچون گرمای هوا در بیشتر ماههای سال و آب و هوای نامطلوب، برای مردم ما کمرشکن است؛ و بالا بودن آمار فقر و بیکاری، در کنار این مخارج سنگین، مردم را به ستوه آورده است. کاهش سریع و فوری این نرخها برای مردم خوزستان، از مطالبات ما از دولت است.
ناصح همچنین تصریح کرد: هر چند مسئولیت دولت در پدیده ریزگردها، غیر قابل تردید است؛ اما این روزها بازار بهره برداریهای سیاسی و جناحی از این پدیده هم داغ است و برخی نمایندگان و سیاسیون سعی دارند از وجود فضای نارضایتی و هیجان عمومی، برای کوبیدن یکجای همه سیاستهای دولت اعتدال استفاده کنند. حال آنکه پدیده ریزگردها تنها مربوط به عملکرد دولت ایران نیست؛ بلکه عوامل و آلایندههای خارجی و وضعیت کلی محیط زیست زمین، بر آن مؤثر است؛ و اگر هم بی برنامگیها و عملکردهای نادرست دولت و کوتاهی در مهار آلایندههای داخلی هم از عوامل آن باشند، فراموش نکنیم پیدایش این پدیده مربوط به امروز نیست؛ بلکه تخریب محیط زیست استان از زمان دولتی شروع شد که با حاکم کردن عدهای مجیزگو و فاقد تخصص علمی و تعهد ملی، بر امور و مقدرات مردم، مسبب این ویرانیها شدند و آنرا برای دولت فعلی به ارث گذاشتند. حال میبینیم که حامیان همان دولت فخیمه، امروز برای کوبیدن دولت اعتدال، معضل ریزگردها را دستاویز قرار دادهاند. همچنین برای مهار آلایندههای داخلی، علاوه بر دولت، قوه قضاییه و مجلس هم بنا به اختیارات خود میباید که همکاری کنند.
وی همچنین بیان داشت: خوشبختانه رئیس فعلی سازمان محیط زیست کشور –که از طرف مراجع بین المللی به عنوان یکی از 50 دانشمندی که میتوانند محیط زیست کره زمین را از نابودی نجات دهند، معرفی شده- به همراه تیم کاری خود برای مهار این پدیده در حال تلاش و تکاپو هستند. مردم ما با هر سطح سواد و گرایش تحصیلیشان، عادت دارند درباره همه امور سیاسی و اجتماعی و زیست محیطی، اظهار نظر قطعی کنند! و سیاسیون هم از این فضا بهره وافی را میبرند؛ اما امروز فارغ از هیجانات سیاسی، بیش از هر چیز، نیاز به پردازش کاملا علمی این پدیده توسط متخصصین و صاحبنظران دولتی و غیر دولتی، و تدوین راهکارهایی با رویکرد کل نگر و آینده نگر، و تضمین ضمانت اجرایی آنهاست.
ضربه مهلك ريزگردها به گردشگری خوزستان
شیما زنگنه کارشناس ارشد گردشگری و عضو کانون اینده نگری ایران نیز با ارسال متنی برای سایت نوشته است: با توجه به اینکه گردشگری یکی از بخش های اجتماعی_ اقتصادی و یکی ار مولفه های عمده تجارت بین المللی شده است و از آنجا که در گردشگری روندهای موثر زیادی وجود دارد که مقامات محلی باید از آنها مطلع باشند.
از آنجایی که آب و هوا یکی از مولفه های تاثیر گزار در روند رو به رشد گردشگری ست توجه به این نکته ضروری ست که آلودگی هوا در اکثر شهرهای خوزستان و از همه مهمتر اهواز که مرکز استان است و بیشتر در تیر رس نگاه مطبوعات و رسانه های دیگر قرار می گیرد تاثیر بسیار بدی بر روی گردشگری این استان خواهد داشت.
خوزستان با آثار وسیعی که در زمینه های تاریخی، تمدن، فرهنگ٬ هنر و صنعت٬ و مناطق اکوتوریسمی فوق العاده ی که دارد می تواند به خوبی خدمات بسیاری را در زمینه ی انواع گردشگری به گردشگران داخلی و خارجی ارائه کند. اما مسئله اینجاست که سه جریان اصلی آب و هوایی بر خوزستان حاکم است که عبارتند از:
جریان های مدیترانه ای که این جریان از جنوب مدیترانه حرکت می کند که پس از برخورد با سیستم کوهستانی زاگرس موجب ریزش باران می گردد و جریان بعد که که جریان آب و هوای اقیانوس هند و خلیج فارس است که از قسمت جنوب و جنوب شرقی وارد استان می شود که به علت دارا بودن بخار آب شرایط نامطلوبی را فراهم می کند و جریان های آب و هوایی جنوب و جنوب غربی که این جریان به باد سام معروف است که هوای گرم همراه با گرد و غبار عربستان را به استان هدایت می کند که در ماه های خرداد و تیر شرایط طاقت فرسایی را به وجود می آورد. و مبحث ریزگردها که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان محیط زیست مقداری از این آلودگی ها منشا داخلی دارد که این روزهای خوزستان را در شرایط بسیار بدی قرار داده است و نفس کشیدن عادی را هم دشوار کرده است.
حالا مسئله اینجاست که با وجود مبحثی به نامآستانه ی تحمل گردشگران نسبت به شرایط آب و هوایی موجود در مقصد که مولفه ی بسیار با اهمیتی در انواع گردشگری محسوب می شود، این آب و هوای آلوده که از حالت معمول خارج شده و شکل بحران به خود گرفته است قطعا از آستانه ی تحمل گردشگران خارج است. تداوم این مشکل تمام تلاش ها و برنامه ریزی های گردشگری را تحت تاثیر قرار خواهد داد و دیری نمی گذرد که استان ما به نام یک استان آلوده در ذهن جوامع مورد نظر ما نقش خواهد بست و بعدها این مستلزم هزینه های بسیاری برای پاک کردن این ذهنیت است.