به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۰۷:۲۵
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۲ ساعت ۰۹:۳۵
کد مطلب : ۷۱۰۶۳
خلیج‌فارس، «خلیج‌فارس» است؛

حواشی حضور باستان‌شناس استرالیایی در ایران

گروه فرهنگی: بحث‌ها از آن‌جا آغاز شد که فراخوان پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی برای حضور درسیزدهمین گردهمایی سالانه‌ی باستان‌شناسی ایران،‌ به سیدنی و به دست یک پروفسور باستان‌شناس رسید؛ باستان‌شناسی که چندین بار در مقالاتش از لفظی مجعول برای خلیج‌فارس استفاده کرد و به آن اصرار می‌ورزید.
حواشی حضور باستان‌شناس استرالیایی در ایران
«دنیل توماتس پاتس» در پی این دعوت کوله‌بار تجربه‌اش از این کشور کهن را برداشت و به ایران آمد؛ جائی‌که به پهنای خلیج فارس‌اش افتخار می‌کنند و برای پی بردن به تاریخ و لایه‌های باستانی کشورش حتی حضور چند صد باستان‌شناس بین‌المللی هم کم است. «پاتس» پروفسور باستان‌شناس و متخصص تاریخ باستان و آغازین ایران، میانرودان و شبه جزیره عربستان است. او در سال 1990 میلادی کتابی با عنوان «خلیج ع ر ب ی در عهد باستان» چاپ کرد که محتوای آن کتاب دو جلدی به طور مفصل درباره‌ی باستان‌شناسی خلیج فارس بود، اما به طور کامل و هدفمند به جعل نام این دریا می‌پرداخت. با این وجود وی در سال 1381 از سوی پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی برای انجام کاوش‌های باستان‌شناسی به ایران دعوت شد، مشروط بر اینکه پس از این در نوشته‌هایش برای خلیج فارس از نام جعلی استفاده نکند.

وی تا سال 1386 چند فصل در جنوب ایران مشغول به کاوش و مطالعات باستان‌شناسی شد اما علیرغم میل خود مبنی بر استفاده نکردن از این لفظ جعلی برای خلیج فارس در سال‌های 2009 تا 2013 میلادی در چندین نوشته بار دیگر به جعل این نام پرداخت که البته دکتر یوسف مجیدزاده، باستان‌شناس پیشکسوت در یادداشتی 20 صفحه‌ای که در سایت جامعه‌ی باستان‌شناسی ایران منتشر شد به صورت کاملا مجزا، این لفظ‌ها و زمان و چگونگی آن‌ها را به منابع موردنظر ارجاع داد. تا آن‌که امسال بحث برگزاری سیزدهمین گردهمایی سالانه‌ی باستان‌شناسی ایران پیش آمد، هر چند شنیده‌های زیادی درباره‌ی دعوت پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی از «پاتس» برای حضور در این همایش مطرح شد، اما این احتمال را هم باید درنظر گرفت که «دنیل پاتس» خود تمایل به حضور در این همایش داشته است.

همان‌طور که حمیده چوبک، رئیس پژوهشکده‌ی باستان‌شناسی تمایل شخصی پاتس برای حضور در این همایش را تائید کرد. با این وجود با شنیدن احتمال حضور وی در ایران و در این همایش، برخی باستان‌شناسان که تعداد آن‌ها کم هم نبود، اعلام کردند در صورت حضور وی این همایش را تحریم می‌کنند و در آن حضور علمی نخواهند داشت و شواهد نشان داد این اقدام توسط برخی از چهره‌های معتبر باستان‌شناسی ایران عملی شد. در روز نخست برگزاری این گردهمایی هیچ خبری از «پاتس» نبود، اما در دومین روز یعنی دوشنبه 11 اسفند خبرگزاری میراث فرهنگی از حضور او اطلاع داد و حتی در مصاحبه با وی، عذرخواهی او از ملت ایران را درباره‌ی این اقدام منتشر کرد. البته تجربه نشان داده است که این نوع عذرخواهی‌های مقطعی، معمولا به خواست و بعضا با بزرگ‌نمایی نهادهای مسئول کشور اعلام می‌شود.

او به این خبرگزاری گفته است: «اگر مردم ایران از من در مورد این مسئله ناراحت هستند، اظهار تاسف می‌کنم و از آن‌ها عذر می‌خواهم.» پاتس، ادامه داده است: «25 سال پیش در حالی که من مشغول کار در عربستان بودم، مطلبی را نوشته و در آن از خلیج ع رب ی نام برده‌ام، در حالی که سال‌های سال است که من در ایران مشغول کار بوده و کتاب‌ها و مقالات متعددی درباره ایران نوشته‌ام که در این مقالات از «خلیج فارس» نام برده‌ام. من فکر می‌کنم که ایرانی‌ها نباید نسبت به این مسئله اینقدر ناراحت و عصبی باشند. نباید اینقدر تعصب داشته باشند. آن‌ها باید با ملایمت با این مسئله برخورد کنند و این تنها مربوط به من نیست. بیشتر باستان‌شناسانی که در کشورهای عربی کار می‌کنند، مجبورند که از نام خلیج ع رب ی استفاده کنند. البته من در دانشنامه «ایرانیکا» که در نیویورک منتشر می‌شود، در مقاله‌ای «خلیج فارس» را به کار برده‌ام. این مقاله در سال 2004 تهیه شده است.»

او خود را کسی دانسته که سنگ بنای دپارتمان ایران‌شناسی را در استرالیا گذاشته و اعلام کرده است: «من مطالعات متعددی در ایران داشته و تمام عمرم را وقف مطالعه و پژوهش در زمینه ایران‌شناسی کرده‌ام. مثلا کتابی در مورد تاریخ عیلام در حدود 15 سال پیش نوشتم و ویرایش دوم این کتاب نیز در حال آماده شدن است. اخیرا نیز کتابی در مورد کوچ‌گری در ایران نوشتم و کتاب‌های دیگری در زمینه‌ی باستان‌شناسی در مورد دوره‌های تاریخی. مقالات زیادی در مورد محوطه‌های تاریخی و کاوش‌هایی در ایران داشتم که در همه آن‌ها از اسم «خلیج فارس» استفاده کرده‌ام. من تمام عمرم را وقف ایران کردم و عاشق ایران هستم. من بودم که سنگ بنای دپارتمان ایران شناسی را در استرالیا گذاشتم.»

با وجود مطالب منتشر شده از سوی «دنیل توماتس پاتس» این سوال مطرح می‌شود که وقتی چنین شخصیتی به این خوبی ایران، تاریخ، فرهنگ و تمدن این کشور را می‌شناسد،‌ آیا نباید در برخورد با چنین قضیه‌ی «عملی» قدری متعهدتر عمل کند؟ و در برابر آن‌چه خود را عاشقش می‌داند تلاش کند تا جانب امانت‌داری را رعایت کرده باشد، نه این‌که اشک باستان‌شناسان پیشکسوت را با چنین اقدامی درآورد!

محمدرحیم صراف، کسی که سومین نشان پدر باستان‌شناسی ایران را متعلق به خود کرده است، یکی از باستان‌شناسانی است که هرگاه درباره‌ی استفاده از این نام مجعول برای خلیج فارس صحبت می‌شود،‌ بغض امان‌اش نمی‌دهد. او با بغض تاکید می‌کند: از دانشمندان انتظار داریم وقایع تاریخی را درست مطرح کنند، خلیج‌فارس، «خلیج‌فارس» است.
مرجع : ایسنا