گروه سیاسی: رئیس قوه مجریه ایران به دلیل جایگاه و اهمیتی که دارد باید دارای پرستیژ اجتماعی و سیاسی مضاف بر ویژگی های تعیین شده در قانون اساسی باشد تا بتواند با جمع این اوصاف نقش سازنده ایران را به عنوان کشوری که همواره حرفی برای دنیا دارد مطرح کند. در این میان روسای جمهوری اسلامی ایران باید به بهترین شکل به عنوان نماینده دیپلماتیک کشورمان به ایفای نقش بپردازند تا بخشی از اهداف بین الملل کشور با در نظر گرفتن چارچوب های سیاست خارجی از پیش تعیین شده محقق شود.
اما روسای جمهوری ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شناساندن ایران برای منطقه و دنیا نقش سنگینی داشتند لذا با استفاده از توانمندی های شخصی و تیمی تمام تلاش خود را به کار بستند که به دنیا بفهمانند که جمهوری اسلامی ایران هیچگاه ناقض قوانین بین الملل نبوده بلکه به کرات قربانی نقض قوانین بین الملل از سوی دنیا علیه خود شد و نمونه های بارز آن را می تان به جنگ تحمیلی، تحریم های سیاسی و اقتصادی، تلاش برای ممنوعیت فعالیت های صلح آمیز هسته ای، ترور دانشمندان هسته ای کشور و.... مشاهدهکرد.
در تمام دوران انقلاب اسلامی ایران تمام روسای جمهوری کشور بنا به سوگند نامه ای که در محضر نمایندگان ملت یاد می کنند در جهت اثبات حق و حقوق، ارزش ها و اهداف ملی، انقلابی، اسلامی و بین المللی تلاش های ویژه و منحصر به فردی از خود داشته اند و توانسته اند با همت و تلاش های مضاعف ایران اسلامی را به این جایگاه از قدرت و منزلت جهانی برسانند.
پس از ریاست جمهوری 28 روزه شهید رجایی در سال 1360 حضرت آیت الله خامنه ای دومین رئیس جمهوری ایران در دوره هشت ساله خود آنچنان توانایی هایی را از خود در مجامع داخلی و بین المللی نشان دادند که بارها به فرمان امام خمینی (ره) مأموریت هایی فراتر از وظایف ریاستجمهوری به ایشان محول شد و زمانیکه ایشان تصدی هشت ساله خود را بر عهده داشتند، دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی کشور فعالتر شد و شاخص چنین رشد و توسعه ای را در سفرهای متعدد به کشورهای مختلف می توان مشاهده کرد.
حضور در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان اولین حضور جایگاه ریاست جمهوری ایران در چنین اجلاسی نگاه ها را به خود متمرکز و ویژه تر کرده بود اما ایشان توانستند با قدرت و رویه منطقی و استفاده از فنون اسلامی دیپلماتیک حرفه ای در سخنرانی هایشان دیدگاه ها و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران را برای سران دولت های جهان تشریح کنند.
نمی توان تاثیرات حضور آیت الله خامنه ای را در چنین اجلاسی ساده انگاشت در واقع نفوذ کلام و دیپلماسی فعال چشمگیر در مدت ریاست جمهوری اش در صحنه بین الملل موجب شد که استقبال عظیمی از سوی ایرانیان و مسلمانان مقیم نیویورک و اصحاب مطبوعات بین المللی صورت بگیرد.
این اتفاقات مثبت در حالی رخ داد که ایران تازه متولد شده در ان زمان بحران های مختلفی را از جمله جنگ تحمیلی عراق علیه خود را پیش رو داشت اما ایشان با رویه ای معقول و ادبیاتی فاخر توانستند در تبیین شرایط انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و سیاست های استکبار جهانی در قبال ایران به خوبی عمل نمایند و به جرات می توان گفت که هر شخصی در ان زمان شاید به این خوبی نمی توانست از اصول و موازین ایران در دنیا به آن شکل ایده آل دفاع کند.
دفاع اصولی و نفوذ کلام آیت الله خامنه ای در بحرانی ترین شرایط ایران و منطقه که جهان را هم متاثر از خود کرده بود و اطلاع رسانی های آگاهانه و هوشیارانه از جنایات آمریکا در خلیج فارس، تاکید بر ناعدالتی های انجام شده در جنگ تحمیلی علیه ایران، ناتوانی شورای عالی امتیت ملی در مواجه با این جنایات از جمله مواردی بود که از حضرت آیت الله خامنه ای رئیس جمهوری ایران مورد پیگیری و بعضا با نتایج مثبت و عالی قرار گرفت و در واقع در این مدت جایگاه ایران اسلامی در دنیا با اثبات حقانیت آرمان ها و ارزش های انقلاب و اسلامی به شدت ارتقا یافت.
آیت الله هاشمی رفسنجانی یکی دیگر از روسای جمهوری ایران در طول تاریخ بعد از انقلاب اسلامی بود که همواره نقش و جایگاهش به دلیل نفوذ ادبیات و عملکرد مثبت در ایران و منطقه به جای مانده است. وی که ید طولانی در ارائه خطبه های نماز جمعه دارد طی سالهای متوالی توانسته بود با ارائه سخنرانی های پربار، سنجیده و تاثیرگذار همواره اذهان عمومی را به خود جلب کند و در عرصه بین الملل هم در قامت یک دیپلمات ارزنده نقش به سزایی در بهبودی روابط ایران با کشورهای همسایه عربی که عناد خود را در طول جنگ به ایران نشان دادند، داشت. در واقع ادبیات دیپلماسی رئیس جمهوری اسبق کشورمان در آن سالها توانست اوضاع روابط ایران با منطقه را پس از هشت سال جنگ تحمیلی به بهترین شکل ممکن برقرار و تا حد ممکن ارتقا دهد تا جاییکه پس از سالها، نگاه ها، چشم انتظار گام های آیت الله هاشمی رفسنجانی در برقراری رابطه با برخی کشورهای عربی منطقه است.
اما رئیس دولت اصلاحات که با گفتمانی نو پس از دوران ساندگی وارد عرصه سیاسی کشور شد در کوتاهترین زمان توانست تحولی نو و مدرن در ادبیات و ساختار دیپلماتیک کشور با ایده هایی جدید به وجود آورد. سخنرانی های و ارائه طرح های جدید در محافل داخلی و بین المللی و عرصه دیپلماتیک از جمله کار ویژه های مهم و اساسی دوران اصلاحات است در آن سالها همگان همواره به هر مناسبتی انتظار داشتند که اینبار رئیس جمهوری ایران چه سخنی بر زبان خواهد آورد که توجه دنیا را به خود جلب می کند.
در میان سخنان به یاد ماندنی آن ایام شاید بتوان بارزترین نمونه را در طرح و ایده گفتگوی تمدن ها دانست که مورد استقبال جهانی قرار گرفت و عبارت گفتگوی تمدنها بعد از اینکه در سپتامبر ۱۹۹۸ سازمان ملل متحد در بیانیهای سال ۲۰۰۱ را «سال گفتگوی تمدنها» نام نهاد مشهور شد.
تلاش های روسای جمهوری قبلی برای نشان دادن چهره واقعی جمهوری اسلامی ایران بدون ثمر نبود و دنیا به اهداف واقعی ایران اسلامی پی برد تا اینکه دورانی دیگر با ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در کشور از سال 1384 آغاز شد اگر چه نباید تلاش های او در به ثمر نشاندن برخی اهدافش از جمله ارتباط های کلامی وچهره به چهره با ملت را نادیده انگاشت، اما در بعد بین الملل آنطور که باید نتوانست موفق عمل کند و بجز چند کشور محدود در آمریکای لاتین و البته آژانس های خبری دنیا که همواره خواهان مصاحبه با ایشان بودند دیگر کسی با اشتیاق خواهان شنیده شدن سخنان نماینده جمهوری اسلامی ایران در عرصه دیپلماتیک نبود و این ادعا را می توان در برگزاری مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک به عنوان شاخص ترین میزبان روسای جمهور دنیا مشاهده کرد.
حضور گسترده و تیم دولت احمدی نژاد در این مجمع کارایی و ثمره چندانی به اندازه تعداد نفرات حاضر از ایران در آمریکا از خود به جای نمی گذاشت و تا جاییکه بسیاری از دولتمردان حاضر به شنیدن صدای ایران در این مجمع نبودند.
در کنار ادبیات نه چندان مطللوب در عرصه دیپلماسی، گفتار رئیس جمهور سابق هم طی هشت سال چندان به مذاق جامعه داخلی خوش نیامد و بارها از سوی مردم، کارشناسان و فعالان سیاسی کشور مورد انتقاد قرار می گرفت و به نوعی ادبیاتی که نسنجیده از سوی نماینده رسمی جمهوری اسلامی ایران بر زبان می آمد فضا را برای دشمنان و معاندین قسم خورده ایران فراهم می ساخت تا بدین بهانه ایران را به عنوان کشوری تهاجمی با اهداف جنگ طلبانه به دنیا معرفی کند و حتی بارها زبان گفتار وی مورد انتقاد رسانه های بعضا داخلی هم قرار می گفت و مورد پرسش کارشناسان و جامعه شناسان سیاسیون قرار می گرفت که آیا جایز است یک شخص آن هم در قامت رئیس جموری اینگونه در میان مردم، خبرنگاران و مقامات رسمی داخلی و خارجی سخن بگوید؟!
ادبیات ساده و عامه پسندی که همواره فقط مورد تایید نزدیکان دولت دهم و یازدهم بود این امر را در جامعه داخلی ایران موجب شد که مردم در انتخابات ریاست جمهوری 92 شخصی متفاوت و دیپلماتی ارزنده را به عنوان منتخب خود در کشور انتخاب کنند تا شاید بدین طریق امیدها برای بازگشت چهره واقعی ایران در دنیا بازگردد.
ورود یک حقوقدان و دیپلمات به نام ایرانی با تجربه درخشان در کارنامه سیاسی چندین ساله بر مسند ریاست اجرایی کشور در سال 92 چهره ایران را در دنیا متحول ساخت. گفتمانی که گذشته ایران پس از انقلاب آن را به عینه تجربه کرده بود و اما بنا به دلایلی با وجود حفظ اهداف عالیه انقلاب از سوی روسای پیشین در برهه ای از زمان دچار رکود شد.
اینبار حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی در قامت یک دیپلمات حرفه ای در جایگاه ریاست جمهوری کشور به ایفای نقش از خود می پردازد.دنیا دیگر از شنیدن و بی اهمیت جلوه دادن تحریم ها و کاغذ پاره خواندن آنها از سوی یک مقام مسئول کشوری به خشم نمی آید چرا که می داند طرف ایرانی هم برای اثبات داشتن حقوقش از جمله فناوری های صلح آمیز هسته ای حرفی اساسی و منطقی برای گفتن دارد و نتیجه آن را در مذاکرات هسته ای در سوئیس و اذعان مقامات ارشد آمریکایی به اینکه مذاکره تنها راه حل موجود در اختلافات با ایران است را مشاهده کرد.
ایران در داخل و خارج بار دیگر متحول شد و مردم ابراز رضایت خود را به طرق مختلف از این امر نشان می دهند و گوش خود را برای شنیده شدن ادبیات و چشمانشان را برای دیدن حرکات دیپلماتیک یک شخص پرنفوذ در قامت ریاست جموری باز می کنند.
اگرچه حسن روحانی در پاره ای از مواقع در واکنش به برخی تخریب های داخلی علیه سیاست خارجی کشور که به کرات مورد تایید مقام معظم رهبری قرارمی گرفت گاهی زبان تند به خود می گرفت و از لرزیدن منتقدین در جایی گرم سخن می گفت و این نوع ادبیات به مذاق منتقدین داخلی خوش نیامد و در تلاقی و جبران انتقادات وارده به اقدامات هشت ساله دولت مقبول خود، در کوتاهترین زمان مدتی سوژه خبری آنها قرار گرفت اما به زعم برخی هم، خشم و نگرانی رئیس جمهوری ایران از فنون حرفه ای دیپلماتیک وی در دفاع از عملکرد تیم و کابینه اش بود یعنی حمله بهترین دفاع ممکن.
آنچه که مسلم است اینکه جمهوری اسلامی برای بار دیگر در دفاع و اثبات حقانیت حقوق خود با گستراندن جامه دیپلماتیک ایرانی، اسلامی در حال ایفای نقش است و دنیا باز هم خواهان شنیده شدن صدای ایران است و دیگر گویا خبری و اثری از ایران هراسی نیست و علاقه همگان برای برقراری رابطه با کشورمان به چشم می خورد و آثار این مسئله هم به تبع در زندگی اجتماعی ملت و رضایت آنها در ابراز شادمانی به موفقیت های دولت تدبیر و امید قابل مشاهده است.
با تمام این وصاف ادبیات و گفتمان رئیس جمهوری به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور بسیار حایز اهمیت است و اینکه با گفتاری منطقی در سطح داخلی و بین المللی شاهد شکوفایی هر چه بیشتر انقلاب اسلامی در دنیا باشیم و قطعا در تمام دوران گذشته با عملکرد های مثبت مقامات ارشد اجرایی شاهد بالندگی انقلاب بوده ایم اما متاسفانه در کنار این فرازها، گاهی شاهد فرودهایی در این عرصه با نوع ادبیات و گفتار یک شخص مسئول و مقام رسمی بوده ایم که نتایج چندان مثبتی به همراه نداشته و بعضا آثار مخرب دامنه داری را در سطح داخلی و خارجی به بار آورده است.
اهداف مشخص با چارچوب های تعیین شده در ابتدای انقلاب و صیانت از سیاست های ایران اسلامی به طور طبیعی با رویه های مختلف از سوی افراد و افکار متنوع در قالب جایگاه ریاست جمهوری دنبال شده است و در واقع هر کدام از روسای جمهوری کشورمان در این مسیر گام های مثبتی با وجود فراز و نشیب های داخلی و بین المللی بر داشته اند که در نهایت رضایت امام راحل، مقام معظم رهبری و حتی ملت فهیم ایران را به دنبال خود داشته است.
با تمام تفاسیر این مسئله بیش از موضوع دیگری احساس می شود که ایران اسلامی علی رغم بحران های جهانی و ساختگی علیه خود در هر شرایطی در جهت اثبات زبان منطق و اقدام برای گفتگو سازنده با هیچ مقام، منسب و قدرتی نه تنها ابایی ندارد بلکه از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون بعضا در پیشبرد اهداف ملی و بین المللی به بهترین شکل ممکن گام های اساسی و سازنده ای برداشته است.