گروه جامعه-رسانه ها: روزنامه مردم سالاری در سرمقاله امروز خود نوشت: هر از گاهي وقوع يک اتفاق خوشايند و عکسالعمل آن در سطح جامعه نشان داده است که مردم ايران چقدر مشتاق و تشنه شادي و نشاط هستند. اين موضوع را از زاويهاي ديگر هم ميتوان مورد بررسي قرار داد؛ اينکه در مقايسه با حوادث حزنانگيز، اثر اين شاديها به مراتب کمتر بوده و بيشاز چند روز در زندگيشان بروز ندارد و زود محو ميشود. مثلا سال گذشته ديديم که فوت يک خواننده محبوب پاپ هم غم بيشتر و هم پايايي بيشتري را در ميان جامعه- خصوصا قشر جوان- داشت و به اين ترتيب ميتوان نتيجه گرفت که گويي مردم با غمگين بودن بيشتر مانوسند تا شاد ماندن. از سوي ديگرآمارهاي موسسات خارجي در رابطه با شادي و رتبه بندي کشورها نميتواند به طور کامل نشاندهنده رتبه واقعي ايران در زمينه شادي و نشاط باشد و نبود آمار مشخص در اين رابطه (با توجه به فاکتورهايي از قبيل داشتن هدف، سلامتي جسمي، امنيت مالي، داشتن روابط اجتماعي مطمئن و رضايت از اجتماع و البته فاکتورهايي متناسب با ساختارهاي بوميجامعه) باعث شود که امکان برنامه ريزي مناسب و دقيق براي بهبود ميزان شاخصهاي نشاط در جامعه امکان پذير نباشد اما مسلم آن است که بايد براي اين موضوع کاري کرد.
بي ترديد افراد شاد، جامعه پرنشاطتري ميسازند که البته اين تاثير متقابل است. شادي و نشاط در جامعه محرک بسيار قوي و بالايي براي مشارکت موثر و سازنده مردم در فعاليتهاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي و فرهنگي است و باعث شکوفايي و تعالي يک جامعه خواهد شد. اصولا انسانهاي شادتر زندگي طولانيتر و موثر تري دارند، ثروت بيشتري ميآفرينند و شهروندان بهتري هستند، براي خود و جامعه خودشان مفيدترند و به جاي اينکه تهديدي براي جامعه محسوب شوند باعث ثبات و شکوفايي آن ميشوند. همچنين بي حوصلگي جمعي در جامعه يکي از خطراتي است که باعث توقف رشد در همه زمينهها ميگردد و خود زمينه ساز بروز بي اخلاقيهاي اجتماعي و حتي بالا رفتن آمار جرم و جنايت است. بنابراين پرداختن به مساله شادي و نشاط در کشور به عنوان يکي از ارکان مهم سبک زندگي و با توجه به ظرفيت بالايي که در کشور براي ايجاد نشاط وجود دارد بسيار ضروري بوده و حتي ميتواند يک مساله استراتژيک براي دولت باشد و به همين دليل بايد مورد پايش و دقت مستمر و مداوم قرار گيرد.
از ميان موارد متعددي که ميتوان براي ارتقاء سطح رضايتمندي و نشاط در جامعه در نظر داشت ميتوان به بهبود شاخصهاي عدالت اجتماعي و اقتصادي، بهبود وضعيت اشتغال و همچنين کنترل تورم و جلوگيري از رکود اشاره کرد و از آنجا که اين شاخصها ارتباط مستقيمي با نشاط اجتماعي و فردي مردم دارند، اهميت پايش و برنامهريزي براي هر کدام از اينها بيشتر ميشود. بديهي است همدلي و تلاش مضاعف دولت و کل مردم در راستاي رونق اقتصاد و کنترل شاخص فلاکت و ارتقاء سطح مشارکتهاي اقتصادي و مدني و سياسي و فرهنگي نقش بسزايي در تحقق اين امر دارد. علاوه بر اين موارد کارهاي آسان تر و کم هزينه تر اما بسيار با اهميت و حياتي هم هستند که ميتوانند به بالا بردن احساس رضايتمندي و شادي در جامعه کمک کنند که از آن جمله ميتوان به آموزش سبک زندگي، بهبود نوع نگرش به زندگي در جامعه، برنامههاي مربوط به بخش سلامت و ورزش، توسعه صنعت گردشگري و گسترش برنامههاي هنري و... اشاره کرد. همچنين ضروري است به اعمال يا افکاري که به غمگين بودن و بيحوصلگي جامعه دامن ميزند، تنها در حد نياز و بي هيچ افراطي پرداخته شود. به عنوان مثال بايد شديدا مراقبت شود که شعائر مذهبي در عزاداريها خلاصه نشود و همچنين بايد از لغو غير قانوني برنامهها از جمله کنسرتهاي داراي مجوزهاي قانوني که ميتواند به افزايش نشاط در جامعه کمک کنند، پرهيز شود.
در پايان لازم است تاکيد شود که مساله شادي و نشاط در جامعه ارتباط مستقيم و متقابلي با رونق اقتصادي، عدالت اجتماعي، افزايش مشارکت مدني و سياسي و همچنين بهبود سبک زندگي جامعه دارد. شادي و نشاط در جامعه را ميتوان در کنار شاخصهايي مانند شاخص فلاکت، ميزان فقر و عدالت اجتماعي، ميزان اعتماد به جامعه و... به عنوان يکي از شاخصهاي مهم و قابل توجه در امنيت کشور برشمرد. لذا جا دارد سازمانهايي که ماموريت آنها مطالعات استراتژيک و ارائه آمار و راهکار به دولت و ساير نهادها و ارگانهاي مسئول ميباشد به جد بر روي چرايي پائين بودن سطح شادي و نشاط در جامعه و همچنين چگونگي ايجاد و بسط قانونمدارانه آن در تمام سطوح جامعه مطالعات کافي و دقيق انجام داده و آنها را به عمل در آورند.