گروه سياسي: هفتم خردادماه سالروز آغاز بهکار دور اول مجلس شورای اسلامی است. حجتالاسلام هادی غفاری يکی از چهرههايی است که در دورههای اول تا سوم مجلس شورای اسلامی حضور داشته و حالا با گذر زمان معتقد است که مجالس اول کمتر دنيازده بودند. مشروح گفتوگوی وی با خبرگزاری آنا را که نگاهی اجمالی است به دورههای مختلف مجلس شورای اسلامی، در ادامه میخوانيد:
سال1358 ؛ غفاري در دادگاه اميرعباس هويدا (نخست وزير دوره محمدرضاشاه پهلوي)
* شما در سه دوره اول مجلس شورای اسلامی حضور داشتهايد. آن دورههای مجلس را با وضعيت فعلی پارلمان از جهت وجود سلايق و گرايشهای مختلف، عصاره فضايل ملت بودن، وکيلالمله بودن و اشراف بر امور قانونگذاری و نظارت چگونه ارزيابی میکنيد؟
- بدون شک در نظام آزاد سياسی و بخصوص در نظام ما، مجلس جايگاه بسيار ويژه و خاصی دارد. به قول امام رحمتالله عليه و به تعبير همه کشورهايی که به دموکراسی، آزادانديشی و نظرات مردم باور دارند، مجلس مرکز همه تصميم گيریهاست. از طرفی، وقتی میگوييم مجلس مرکز همه تصميمگيریهاست، بايد اين امکان برای تمام کسانی که اين نظام را قبول دارند فراهم شود که نظرات خود را اعلام کنند، هرچند که ممکن است نظرات اصلاحی فراوانی هم داشته باشند؛ ولی به هرحال حق طبيعی و قانونی آنهاست که در تصميم گيریها، امکانی در خور شخصيت و شأن آنها وجود داشته باشد. افراد مختلف با سلايق و ديدگاههای گوناگون در حوزه سياست، اقتصاد و غيره به لحاظ قانونی و شرعی حق دارند آزادانه به پارلمان وارد شوند.
در اين رابطه هم يک تعبير اسلامی داريم که برای اولين بار اين تعبير را علی ابن ابيطالب(ع) از زبان پيامبر(ص) نقل میکنند و میفرمايند اگر مردم شما را خواستند و به شما اعتماد کردند و سراغ شما آمدند، بدون ترس، بدون ريا و با اشتياق، قبول کنيد و اگر شما را نخواستند، بگذاريد کار خود را انجام دهند. بنابراين وقتی مردم انديشهای را خواستند، آن انديشه حق دارد بر مردم حاکميت داشته باشد و حکومت کند. از اين رو راه حاکميت و اعمال حکومت در قانون اساسی ما از سه راه قوای مقننه، قضاييه و مجريه ايجاد شده است.
* خب در اين حالت شما وضعيت فعلی پارلمان کشور را در مقايسه با دورههای اوليه مجلس از لحاظ کيفيت چگونه ارزيابی میکنيد؟
- در مجالس اول، دوم و سوم بيشتر کسانی حاضر بودند که در متن حوادث اوليه نظام حضور داشتند و بنابراين ماهيت انقلاب اسلامی و نظام را از نزديک ديده بوده و لمس کرده بودند، نه اينکه جايی خوانده باشند يا شنيده باشند. چون خودشان در متن بودند و جزو خلقکنندگان اين حماسه بزرگ ـ که نامش انقلاب اسلامی بود ـ محسوب میشدند.
از طرفی وجود سلايق مختلف، به طور طبيعی باعث رشد جامعه میشود؛ ولی شرط آن حفظ حريم و حرمت همه افراد است. بايد بگويم که در دورههای اوليه مجلس دنيازدگی و آلودگیهای مالی بسيار کم بود. اينکه خودشان را به حکومت بچسبانند و يک سايه امنيتی برای خودشان داشته باشند؛ در مجالس اول يا اصلا نبود يا بسيار بسيار کم بود. اما در دورههای بعد شاهد بودهايم که پولهای فراوان و ناپاک وارد صحنه انتخابات شد. من شهری را میشناسم که يکی از آقايان چند هزار ميليارد تومان برای کمک به يک نماينده مجلس با اين شرط که فلان مقدار را به من برگردانيد، وام اخذ کرده است. پولهای غيرمشروع يا همان پولهای مشکوک وارد صحنه انتخابات شده است. در حالی که اين مسئله در دورههای اول، دوم و سوم يا اصلا نبوده يا اينکه بسيار کم بوده است. عدم حضور پولهای نامشروع، دنيازدگی بسيار کم و حضور خلاقانه کل افراد حاضر در صحنه انقلاب از ويژگیهای مهم آن دورههای اوليه است. بالاخره بالای ۹۰ درصد نمايندگان دورههای اوليه کسانی بودند که خودشان در صحنه انقلاب حضور داشتند و صحنه را نه از کتاب خواندند و نه از تلويزيون ديدند، بلکه در متن آن بودند.
* کيفيت قانونگذاری مجالس اخير را در مقايسه با دورههای اوليه چگونه ارزيابی میکنيد؟
- قانونگذار حتما بايد فردی باشد که خودش درک درستی از اوضاع سياسی کشور و مردم داشته باشد. اکثريت نمايندگان دورههای اول مجلس شورای اسلامی، بسيار پاکدست بودند و در عين حال، اطلاعات و آگاهی بيشتری هم داشتند. از طرفی حضور سلايق مختلف در مجلس و تضارب افکار مختلف به طور طبيعی باعث رشد انسانها میشود که در کار قانونگذاری هم مهم است و باعث موفقيت بيشتر میشود.
* فضای شکلگيری مجلس اول چگونه بود؟
- بدون شک آن زمان جوی وجود داشت که مردم میخواستند کشوری درست کنند که متعلق به همه باشد و در انحصار قوميت يا انديشه خاصی قرار نگيرد. مجلس اول نيز همگان اذعان دارند که عصاره عموم مردم بود و ما شاهد بوديم که طيفهای مختلف از نهضت آزادی گرفته تا حتی بخشی از نيروهای مجاهدين خلق که آن موقع هنوز دست به اسلحه نبرده بودند، رأی آوردند.
* بعد از مجلس چهارم شاهد ردصلاحيتها بوديم و گويا خود شما هم برای دوره چهارم رد صلاحيت شديد. چه مسئلهای باعث شروع اين روند شد؟
- به طور واضح و روشن بگويم که جريان راست افراطی کشور و تندروهای راست که به ثروتمندان و پولدارها و کسانی که تماميتخواه سياسی بودند گره خورده بود، انديشهای غير از خود را اصلا تحمل نمیکرد و ديگران و مخالفان خود را مزاحم میدانست. عقبه اين جريان منجر شد به اين که تلاشهايی برای حذف برخی رقبای سياسی صورت بگيرد.
* رأی نياوردن جريان خط امام را در دوره چهارم چگونه ارزيابی میکنيد؟ آيا متأثر از تحرکات افراطی بود؟
- عليه اين جريان جوّ تبليغاتی سنگينی به راه انداختند و از تريبونهای مختلف رسمی و غيررسمی به طور شبانهروزی شروع به تخريبشان کردند. همين تبليغ وسيع عليه جريان پيرو خط امام باعث رأی نياوردن شد. تا الان خداوند به بنده دختر نداده است اين آقايان در جايی سخنرانی کرده بودند که فلانی که اينقدر ادعا دارد برود دختر خودش را جمع کند. گفته بودند که فلانی دختر ندارد اين چه حرفی است. بهرحال چند نفر بنده را از نزديک میشناختند، توده مردم که نمیدانستند وضعيت خانوادگی من چگونه است. به همين خاطر حرف را باور میکردند بخصوص اگر آن افراد جزو برخی از اربابان قدرت و بعضا از پشتوانه امنيتی محکمی نيز برخوردار باشند.
* همين موضوع هم باعث دلخوریهای آن زمان مجمع روحانيون شد. شما به خاطر داريد که واکنشها چه بود؟
- اتهاماتی بستند؛ بعدها هم که گفتند اينها جاسوس هستند، گفتند که با خارجیها ملاقات کردهاند. بعدتر گفتند با سوروس گفتوگو کردهاند. در حالی که در سراسر دنيا مسئولان با افراد مختلفی ملاقات و مذاکره میکنند. گفتوگو نشانه جاسوسی و مزدوری نيست. هياهو راه انداختند که اينها پول گرفتند. کجا پول گرفتند؟ ولی مرتب در رسانههای خود نوشتند و تبليغ کردند. من شخصا میدانم که از کسی پول نگرفتهام و ضد استبداد داخلی و استعمار خارجیام و با من با احتياط بيشتری برخورد کردند. چون همه چيز من علنی و آشکارا بود. ولی برخی را که زندگی سياسی پيچيدهای داشتند به عناوين مختلف متهم کردند، کوبيدند و رفتند.
* در مجلس اول که سلايق مختلف سياسی حضور داشت، تحمل انديشه مخالف به چه شکل بود؟
- تحمل انديشه مخالف در مجلس اول از ناحيه دو طيف تندرو بسيار ضعيف بود؛ يعنی همه جريانها اعم از نهضت آزادی و روشنفکران و هم معتقدين به امام(ره) و انقلاب درگيریهای شديدی داشتند. اما الان بسياری از آنها معتقدند که اگر به آن دوره برمیگشتند، اين برخوردها را نمیکردند. من اگر درک امروز را در آن زمان داشتم و حوادث امروز را پيشبينی میکردم يقينا آن برخوردها را نمیکردم.
* مثلا چه برخوردی؟
- برخورد را مثلا با تيپهايی که متهم به ليبرالی بودند، نمیکردم. ولی متأسفانه اشتباهاتی داريم و بايد به اشتباهاتمان اعتراف و عذرخواهی کنيم. لجبازی نداشته باشيم، اگر اشتباه کرديم و از کسی حمايت کرديم، بياييم بگوييم که اشتباه کرديم. وقتی معلوم شد که اينها لياقت اين حمايت را نداشتند، بياييم بگوييم که اشتباه کرديم.
* چقدر بازخوانی حوادث دهه ۶۰ را ضروری میدانيد؛ آن تندرویها؟
- حتما بايد اين کار بازخوانی صورت گيرد. هيچکدام از ما معصوم نيستيم و هيچکس هم نمیتواند ادعای عصمت داشته باشد. چون معصومين ۱۴ تن بودند و تمام شد. پرونده عصمت بسته شده است. بنابراين هرکسی بايد در گذر زمان به اشتباهات خود پی ببرد و اصلاح کند. مگر ما قرار است که طی چهل سال يک شکل باشيم. يک لباس ساده در برابر آفتاب بعد از چند روز تغيير رنگ میدهد. انتظار داريد که انسان بعد از چهل سال تفکرش تغيير نکند؟
* در مجلس اول شخصيتهای برجستهای حضور داشتند. ولی در حال حاضر خيلی از شخصيتهای مهم سياسی در شأن خود نمیبينند که نماينده مجلس شوند؛ اين را قبول داريد؟ علت اين مسئله چيست؟
- اين سالهای اخير نمايندگی مجلس اعتبار خود را نسبت به قبل از دست داده است و متاسفانه برخی نمايندگان هم با توهين و دروغگويی شان مسئوليت خود را بسيار پايين میآورند. وقتی دولتی مورد حمايت رهبری نظام است و وزير خارجه آن مورد حمايت مردم و مقام ارشد کشورمان است، در مجلس، او را خائن خطاب میکنند و يک عده میآيند در مجلس به وزير خارجه يک کشور میگويند که شما خائن هستيد؛طبيعی است که خيلیها احساس کنند جايگاهشان اينجا نيست و مجلس برايشان کوچک است.
* فکر نمیکنيد وقت آن رسيده که خيلی از شخصيتهای مهم سياسی وارد عرصه شوند و برای نمايندگی مجلس کانديدا شوند؟
- حتما بايد اين کار انجام بشود؛ کما اينکه خود بنده هم اين کار را خواهم کرد و برای اين دوره از حوزه انتخابيه تهران کانديدا خواهم شد.
* حالا در گذر زمان فکر میکنيد که با مخالف بايد چگونه برخورد کرد؟
- دو شخصيت بزرگ انقلاب مرحوم آيتالله مطهری و شهيد بهشتی هر دو معتقد بودند که بنای اين دين و نظام بر ساکتکردن انديشه مخالف نيست. اسلام اساسا انديشههای مختلف را تحمل و رشد کرده است. بر اين مبنا، اين دو بزرگوار نيز همچون بنيانگذار انقلاب اسلامی، اعلام کرده بودند که ما معتقديم اسلام يک ظرفيت بالای پاسخگويی را دارد؛ بنابراين بايد اين رويکرد را سرلوحه قرار داد زيرا تنها راه حفظ و بالندگی نظام همين است.